معاونت قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با همکاری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) قصد دارد ضمن برگزاری همایش بینالمللی قرآن و امام خمینی(ره) به بررسی موضوعاتی نظیر اصول، مبانی و روش تفسیری قرآن از منظر امام خمینی(ره) و جایگاه و نقش قرآن در اندیشه نظری و سیره اجتماعی و سیاسی امام خمینی بپردازد. در همین راستا، خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) در گفتوگو با صاحبنظران به بررسی ابعاد اندیشه قرآنی امام خمینی(ره) میپردازد.
شریف لکزایی، مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) گفت: مراد و منظور امام خمینی(ره) از مفهوم «اعتدال» همان گام گذاشتن در مسیر «صراط المستقیم» است. امام در کتاب «سر الصلاه» و «آداب الصلاه» حد اعتدال را «صراط المستقیم» میدانند. و با استناد به آیه «صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ: راه آنان که گرامىشان داشتهاى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان»(الفاتحه/7)، تصریح دارند که اعتدال همان صراط مستقیم است که در مقابل افراط و تفریط قرار میگیرد.
وی افزود: حضرت امام خمینی (ره) بحث تقوای باطنی را نیز بر همین مبنا مورد توجه قرار میدهند. در واقع از نگاه ایشان تقوای باطن همان دوری کردن از افراط و تفریط است، به تعبیر امام انسان اعتدال را باید نگه دارد و یک نوع میانهروی و حد وسط را حفظ کند.
این استاد دانشگاه گفت: امام در مباحث فقهی نیز حد اعتدال را رعایت میکردند و معتقد بودند در فضای گریه و ندبه اعتدال باید حاکم باشد. ایشان عکسالعملهای افراطی نظیر کندن مو و خراش دادن پوست در عزاداری را نفی میکردند و معتقد بودند اگر از حد اعتدال بگذرد جایز نیست و اگر در فضای ندبه از حد اعتدال خارج شوند، کفاره دارد.
وی افزود: اعتدال در فضای اخلاقی هم معنا دارد. اعتدال ظاهر و باطن را در بر میگیرد. از همین رو امام معتقد است کسانی که از این مسیر خارج شوند از نور هدایت و صراط مستقیم آسمانی خارج شدهاند. امام عمل به مناسک را کافی نمیدانستند هر چند معتقد بودند قرائت قرآن نور را در دل متبلور میکند، بنابراین در بعد اخلاقی که به بعد اجتماعی و فرهنگی نیز قابل سرایت است اعتدال به این معناست که انسان هر دو جانب را باید در نظر بگیرد و کار انبیا هم همین بودهاست. انبیا تلاش میکردند مردم را به سمت اعتدال سوق بدهند. انبیا مردم را به دنیا و آخرت دعوت میکردند وهر دو لایه را مورد توجه قرار میدادند، بنابراین آخرتگرایی به این نمیانجامد که از دنیا غافل شویم و باید هر دو لایه را مورد توجه قرار داد.
وی در ادامه افزود: امام(ره) صفاتی چون عدل، شجاعت و حمیت را نقطه اعتدال میدانستند و ظلم، ظلم پذیری، بیباکی، حرص، ریا و ترس را مورد نکوهش قرار میدهد. بنابراین عدل، شجاعت را به عنوان حد وسط و در به معنای اعتدال در نظر میگیرند.
حب به دنیا انسان را از مسیر اعتدال دور میکند
گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی گفت: امام همه قوا مانند غضب و شهوت را نفی نمیکند ولی معتقد است که باید تعدیل شوند. یک بحث امام این است قوایی که وجود دارد مانند قوای سه گانه شهویه، شیطانیه و غضبیه باید تعدیل شوند. این سوه قوه مورد نظر باید در انسان تعدیل شوند و وقتی تعدیل شدند، انسان و جامعه در مسیر اعتدال حرکت کرده است.
وی تصریح کرد: اگر محبت دنیا در دل فردی جای بگیرد طبیعتا آن فرد از مسیر اعتدال خارج شده است. حب به دنیا، جا و مقام انسان را از مسیر اعتدال دور میکند. در حوزه مباحث اقتصادی اگر کسی که به ثروتی وابستگی پیدا میکند، خارج از مسیراعتدال گام برداشته است. در حوزه سیاست هم طور است اگر حب به مقام در دل انسان لانه کند از فضای اعتدال خارج است.
لکزایی افزود: امام بر این باور بودند که صفای باطن، حدی از اعتدال را در انسان ایجاد میکند. وقتی قوای علم، شهوت، عدل و غضب در یک مسیر اعتدالی بیفتند، این مسیر اعتدال نقطه مرکزی میشود که میتواند رشد و تعالی انسان را موجب شود.
تشریح مفهوم اعتدال با استناد به آیات قرآن
وی اظهار کرد: امام با استناد به دو آیه قرآن نگاه اعتدالی را مورد توجه قرار میدهد. یکی آیه شریفهای است که بحث خلقت انسان را مطرح میکند «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ: [که] براستى انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم». (التین/ 4) امام با استناد به این آیه میفرمایند: انسان در نیکوترین اعتدال آفریده شدهاست که طبیعتا نقطه مرکزی اعتدال بهشمار میآید.
لکزایی تصریح کرد: آیه «مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُکَّعًا سُجَّدًا یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا: محمد [ص] پیامبر خداست و کسانى که با اویند بر کافران سختگیر [و] با همدیگر مهربانند آنان را در رکوع و سجود میبینى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهرههایشان است این صفت ایشان است در تورات و مثل آنها در انجیل چون کشتهاى است که جوانه خود برآورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقههاى خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] کافران را به خشم دراندازد خدا به کسانى از آنان که ایمان آورده و کارهاى شایسته کردهاند آمرزش و پاداش بزرگى وعده دادهاست»(الفتح/29) آیه دیگری است که امام با استناد به آن مفهوم اعتدال را مورد توجه قرار میدهند.
وی در پایان گفت: حالت و وضعیتی اعتدالی تلقی میشود که فرد در موضع خود با رحمت و شفقت همراه باشد و نسبت به مومنان، مسلمانان و عموم انسانها با شدت و غضب برخورد نکرده اما در مقابل کسانی که ظلم میکنند و کفر میورزند با شدت و غصب برخورد کند. اعتدال یک نوع فضیلت است و طبیعتا افراط و تفریط رذیله است و آنچه در اسلام و آموزههای قرآنی هم انسانها را به آن دعوت کرده است، همان معناست که انسان مسلمان معتدل و میانهرو باشد. بنابراین میانهروی و اعتدال نشانه انسان مسلمان است و فضیلت محسوب میشود. آنچه امروزه در جهان اسلام شاهد آن هستیم همین افراط و تفریطهاست که فضای مسلمانی و اسلام را مخدوش کرده است و چهرهای که از اسلام ارائه میشود یک چهره فضیلتمندانه نیست و فضیلتی را ترویج نمیکند.