به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «خوانش جامعه و آینده نگر از دانشگاه کارآفرین» امروز دوشنبه 24 مهرماه از سوی پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی برگزار شد.
رضا مهدی؛ دانشیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی، در این نشست سخنرانی کرد و گفت: به نظرم این نگاهی تک سویه و یک بعدی است که بگوئیم دانشگاه وجود ندارد چون اگر منطق فازی را قبول کنیم قطعا باید بپذیریم دانشگاه به نقطه صفر نمیچسبد بلکه حداقل، یک است و کارکردهای آموزشی و پژوهشی و .... دارد. اگر دانشجویانی تربیت میکنیم که در ناسا و یا خودروسازی انگلیس کار میکنند این دانشجو از کجا آمده است؟ طبیعتا در دانشگاههای ما تربیت شده است.
دانشگاه را بنگاه فرض نکنیم
وی ادامه داد: معتقدم باید با توجه به بوم و زمینه هر منطقهای، منظورمان از دانشگاه کار آفرین را توضیح دهیم. بنده ادبیات مختلف در زمینه دانشگاه کارآفرین را بررسی کردهام و معتقدم که سخنان افرادی نظیر شومپیتر و آدام اسمیت از یک منظر درست است که معتقدند دانشگاهها وارد بنگاهداری و اقتصاد آزاد شدهاند اما باید بدانیم که برای مثال وقتی در یک قهوهخانه مینشینیم قطعا حرفهای افرادی که در آنجا هستند را میشنویم اما اگر در دانشگاه تهران باشیم قطعا حرفهای دیگری را خواهیم شنید بنابراین حرف امثال آدام اسمیت برای خودشان درست است چون آنها اقتصاددان بودهاند اما چنین سخنانی در مورد دانشگاه درست به نظر نمیرسد.
مهدی یادآور شد: نکته دیگر اینکه درست نیست که دانشگاه را همانند یک بنگاه فرض کنیم چون برخی به صورت افراطی این سخن را مطرح میکنند و بنده کاملا با آن مخالف هستم. حتی زمانیکه بنده اسم دانشگاه کارآفرین را هم نشنیده بودم با کلمه بنگاهداری مخالف بودم چون معتقدم وظیفه دانشگاه، تربیت دانشجو است. از سوی دیگر یکی از کارکردهای دانشگاه مسئولیت اجتماعی است اما واقعیت این است که دنیا دائما در حال پیچیده شدن است و با نقشهای سنتی نمیتوان جهان امروز را اداره کرد بنابراین باید مسئولیت اجتماعی سنتیِ دانشگاه را در ریل و بستر جدید تحت عنوان دانشگاه کارآفرین پیگیری کنیم.
لزوم پرداختن به مسئولیت اجتماعی با رویکرد جدید
دانشیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی بیان کرد: الان کدام تهرانی میتواند بدون ماشین، مترو یا اتوبوس به مقصد برسد بنابراین نیازمند وسایل پیشرفته هستیم. این امر در مورد دانشگاهها هم صدق میکند. در دانشگاههای نسل قدیم چنین سطحی از پیشرفت وجود نداشت بنابراین اگر با همان رویکرد قدیمی به مسئولیت اجتماعی بپردازیم شکست میخوریم لذا باید طرحی نو در اندازیم.
وی افزود: بنده مدتی مشاور رئیس سازمان پژوهشهای صنعتی بودم و بر اساس آمارها حدود 97 تا 98 بنگاههایی که توسط دانشگاهها با عنوان شرکتهای دانش بنیان شکل میگیرند در نهایت از بین میروند، این را قبول دارم اما معتقتدم همان دو سه درصدی که باقی میمانند میتوانند شرکتهایی قوی باشند و بسیاری از مشکلات اقتصادی را تربیت کنند و افرادی که در این شرکتها کار میکنند افرادی توانا هستند.
مهدی بیان کرد: وقتی از دانشگاهی همانند دانشگاه فرهنگیان صحبت میکنم نه توقع ایجاد شرکت یا نهاد واسط دارم و نه معتقدم باید همانند دانشگاه شریف یا هاروارد باشد بلکه معلمی که تربیت میشود باید فردی قابل و اثربخش برای جامعه، مدرسه و دانشآموزان باشد لذا اعتقاد ندارم که دانشگاهی همانند دانشگاه فرهنگیان باید دنبال بنگاهداری باشد. اتفاقا دولت باید در دانشگاه فرهنگیان چندین برابر وضعیت کنونی خرج کند. از سوی دیگر منظورم از دانشگاه کارآفرین این است که اگر دانشگاهی یک تکنیسین برق یا ... تربیت میکند نسبت به دیگر افراد یا فارغ التحصیلان دانشگاهها در وضعیت بالاتری باشد.
اهمیت حمایت دولت از دانشگاه کارآفرین
وی ادامه داد: بنده به تجربه در دانشگاههای بزرگی همانند دانشگاه فنی حرفهای، دانشگاه شهید بهشتی و امیرکبیر دیدهام که همه مدیران گفتهاند باید کیفیت آموزش و پژوهش را بالاتر ببریم اما معتقدم باید مشخص کنیم که جامعه چه انتظاری از ما دارد وگرنه چه بسا بتوان صرفا یک ترم برای دانشجویان کلاس گذاشت و بقیه کلاسها به صورت مجازی برگزار شود اما مسئله این است که ما باید منشأ تحول باشیم. در هر نوع توسعه، تحول و نوآوری، توجه به بوم و زمینه کشور، شهر و محلی که دانشگاه در آنجا حضور دارد بسیار مهم است.
دانشیار پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی بیان کرد: دانشگاه کارآفرین به این معنا نیست که دولت از آن حمایتی نکند بلکه شاید مسئولیت دولت ده برابر بشود تا افرادی با مهارت بالا تربیت کند. منظورمان از دانشگاه کارآفرین، بنگاه و سود نیست بلکه مراد ما فایده به معنای ارزش، حل مسئله، افزایش سطح یادگیری و اثرگذاری اجتماعی و فرهنگی است.
تبعات بنگاهداری دانشگاهها
حمید جاودانی؛ استاد بازنشسته مؤسسه پژوهش و برنامهریزی آموزش عالی، در ادامه این نشست گفت: دانشگاه اگر همانند یک بنگاه باشد نمیتواند خلاقیت داشته باشد. الان دانشگاه دنبال سودآوری و خرید و فروش است. زمانی در اروپا دانشگاه فعالیتی همانند بنگاهدار صنعتی داشت اما الان دانشگاه از بنگاهدار صنعتی، به بنگاهدار مالی تبدیل شده است؛ یعنی صرفاً با سفتهبازی مالی دنبال پول در آوردن هستند و در نود درصد مواقع هم طرحهای کارآفرینانه آنها دچار شکست میشوند.
وی افزود: دولتها از جیب خودشان خرج نمیکنند بلکه نماینده مردم هستند و وظیفه آنهاست که هزینه آموزش و امنیت را تأمین کنند. حتی دولتهای نولیبرال هم که در گذشته این را کنار گذاشتند الان در حال بازگشت به این رویکرد هستند بنابراین این توقع ملت است که میخواهند دولت هزینه آموزش را تأمین کند تا زندگی خوب و درستی داشته باشند لذا در مورد دانشگاه باید مفهومی را انتخاب کنیم که هم ریشه داشته و هم با کارویژه دانشگاه همخوانی داشته باشد ولی معتقدم مفهومی به نام دانشگاه کارآفرین درست نیست چراکه رفتن به این سمت یعنی بنگاهداری، نه تنها وضع را بهتر نمیکند بلکه شرایط بدتر نیز خواهد شد..
مزایای آموزش مدرن برای دولت
ابراهیم صالحیعمران؛ استاد دانشگاه مازندران نیز در این نشست گفت: برداشت بنده از کلمه کارآفرینی، بیشتر مشابه دیدگاهی است که دکتر مهدی در مورد ارزشآفرینی مطرح کرد؛ هرچند ممکن است دانشگاه دنبال سود هم باشد اما باید بین سود و ارزشآفرینی تفاوت قائل شویم. اگر دانشگاه کارآفرین در کشور خودمان به شکل غلط هم مرسوم شده باشد اما توقعاتی پشت این دانشگاه است که نمیشود آنها را نادیده گرفت و این به رگههای تاریخی شکلگیری این دانشگاه و توقعات از آن بر میگردد.
وی افزود: وقتی دانشگاهی ایجاد میکنیم، خواست اجتماعی یا خواست سیاستمداران و سیاستگذاران برای آن وجود دارد. بنده همواره دانشگاه را هم از طرف تقاضا و هم عرضه تحلیل میکنم. اگر شیوه شکلگیری دانشگاه در ایران را بررسی کنیم آموزش عالی نوین با شکلگیری دانشگاه تهران ایجاد شد. شکلگیری آن نیز ممکن است ناشی از یک نگاه اقتصادی هم باشد و دولت بگوید من هزینه زیادی برای ایجاد دانشگاه و اداره آن انجام میدهم و توقعاتی هم از آن دارم.
صالحیعمران یادآور شد: وقتی شکلگیری دانشگاه تهران را بررسی و رگ و ریشه تاریخی آن را نگاه میکنم به این نتیجه میرسم که شکلگیری دانشگاه از سوی دولت نوین و مدرن در زمان رضاشاه بوده است. دولت مدرن به کادر و پرسنل نیاز داشت و طبیعتا افراد بیسواد نمیتوانستند چنین مسئولیتی را بر عهده بگیرند بنابراین نیازمند افراد آموزش دیده بودند لذا هر کسی از دانشگاه فارغ التحصیل میشد بلافاصله جذب دولت میشد و این، هم مزایای اقتصادی و هم اجتماعی برای افرادی داشت که در بدنه دولت کار میکردند. بنابراین دانشگاه، یک ارزش فرهنگی ایجاد کرد و همه خانوادهها دوست داشتند فرزندان آنها وارد دانشگاه شوند.
انتظارات از دانشگاه کارآفرین
وی افزود: به نظرم این توقع اشتغالزایی و کارآفرینی هنوز از دانشگاه از بین نرفته و حتی بیشتر هم شده است. بنابراین نباید تصوری محدود از دانشگاه داشته باشیم چون این تصور کاملی نیست ولی این هم که بگویم همه کارکرد دانشگاهها اقتصادی شده است و مسئولیتپذیری دانشگاه در زمینه اشتغال را در اولویت قرار داده و حتی در رتبهبندیها لحاظ کنیم ولی دانشگاه نباید خودش را از مسئولیتپذیری اشتغال تبرئه کند چون جامعه چنین توقعاتی از آنها دارد.
عضو هیئت علمی دانشگاه مازندران ادامه داد: سؤالی که وجود دارد این است که آیا اصلاحات صرفاً درونی در آموزش عالی کفایت میکند؟ اصلاحات صرفاً آموزشی، دانشگاهها را به مقاصدی که از آنها انتظار است نمیرساند چراکه قطعاً جامعه انتظار دارد که دانشگاه وارد عرصه کارآفرینی هم بشود همانگونه که در بسیاری از کشورها، دانشگاهها وارد عرصه کارآفرینی و بهرهوری شدهاند و مثلا در فنلاند، بالغ بر پنجاه درصد دانشگاهها چنین رویکردی را در پیش گرفتهاند. نکته دیگر اینکه وقتی ذات دانشگاههای مهارتی را بررسی میکنم به این نتیجه میرسم آنها هم در برنامههای درسی، دیدگاههای وسیعی به دانشجو میدهند تا صرفا همانند یک کارگر بار نیایند.
انتهای پیام