۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محیالدین الهی قمشهای کتاب چهارم از مجموعه کتابهای جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.
کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.
این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.
گروه اندیشه ایکنا به منظور بهرهمندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعههایی از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. پانزدهمین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان دعای «در بیان بهترین دین و آئین» تقدیم مخاطبان گرامی میشود.
وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا ﴿۱۲۵نساء﴾
و کیست دین و آیینش از این بهتر که یکسر روی در خدا کند و تسلیم فرمان او شود و نیکوکار باشد و دین پاک ابراهیم را (که صراط مستقیم خداست) پیروی کند و خداوند ابراهیم را به دوستی برگزید.
کیست که از این لطیفتر و خوشآهنگتر نیکوترین مراتب دین و جوهر دیانت را به آدمی معرفی کند. بدین بیان آدمی هنگامی به حقیقت دینداری میرسد که روی در خدا کند چنانکه حضرت ابراهیم(ع) گفت: «من روی خود را به جانب آن کس کردم که آفریدگار آسمانها و زمین است».
و این روی به خدا کردن یک رویداد بزرگ زندگی آدمی است که به برکت آن شخص از پریشانی و پراکندگی و سو به سویی رها میشود و درمییابد که سر و کار او تنها با یک نفر است و خود را یکسر به آن یکی که به تنهایی کل جهان است تسلیم میکند.
من از تو روی نخواهم به دیگری آورد
که زشت باشد هر روز قبله دگرم (سعدی)
و چون آدمی روی از خودپرستی به سوی خدا کرد و تمامی دل در گرو محبت او نهاد آغاز مسلمانی اوست و چون روی بدان مُحسن ازلی گردانید و دل به او سپرد خود نیز نیکوکار میشود و او را محسن خوانند و دیگر جز آنچه که مناسب حُسن و زیبایی است کاری نمیکند بلکه ملت و دیانت ابراهیم(ع) را پیروی میکند و آن دیانتی است که به هیچ روی به ناحق حتی میل نمیکند تا چه رسد که به ناحق پردازد، چنانکه لسان الغیب فرمود:
ما نگوییم بد و «میل» به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
در مقابل دین حنیف هست و آن راهی است که میل به باطل و ناحق دارد.
عطار نقل میکند که جماعتی در مراسم تدفین در گذشتهای سعی میکردند که با محاسبات دقیق روی او را هنگام دفن به سوی قبله کنند. درویشی بر ایشان گذشت و چون دانست که در چه کارند لبخندی زد و گفت اکنون دیگر زمان این کار گذشته، خواه روی در خانه خدا کند و خواه در خانه شیطان. زیرا فرصت عمل از او فوت شده است.
به رهِ بهشت فردا نتوان شدن به محشر
مگر از سرای دنیا که سر دو راه داری (سعدی)
این آیه همه نیکوکاران جهان را از هر دین و ملتی که باشند با هم پیوند دوستی و یگانگی میدهد. زیرا چون همه ابراهیم خو شدند خداوند ایشان را نیز مانند ابراهیم به دوستی میگیرد و کدام سعادت برتر از دوستی خداوند باشد.
قلب من پذیرای همه صورتها است
قلب من چراگاهی است برای غزالان وحشی
و صومعهای است برای راهبان ترسا
و معبدی است برای بتپرستان
و کعبهای است برای حاجیان
قلب من الواح مقدس تورات است و کتاب آسمانی قرآن
دین من عشق است
و مرکب عشق مرا به هر کجا خواهد سوق میدهد
و این است ایمان و مذهب من (محیی الدین عربی، ترجمان الاشراق)