در دهه شصت و هفتاد در سینمای کشورمان نقش قهرمان بسیار پررنگ بود، ویژگی که سبب شد بسیار از تولیدات اینچنینی جریان سازی داشته باشد زیرا در همه دنیا مردم دوست دارند از قهرمانان خود الگوبرداری کنند. اما با گذر زمان این ویژگی رنگ باخت و دیگر سینما قهرمان به خود ندید و نتیجه آن هم افول بسیاری از ژانرهای نمایشی بود.
اکنون فیلمی با نام «آسمان غرب» به کارگردانی محمد عسگری در سینماهای سراسر کشور روی پرده است که در آن قهرمان فاکتور اصلی است. در یادداشت زیر به این اثر سینمایی پرداخته میشود.
داستان
فیلم سینمایی «آسمان غرب» برشی از زندگی شهید شیرودی است. در ابتدای جنگ دشمن به سرعت در حال پیش روی است و بنا به برخی تصمیمهای اشتباه که از سوی بنیصدر گرفته شده، اجازه پیش روی به ارتش عراق داده میشود! در این میان شهید شیرودی تلاش میکند به اتفاق خود و همرزمانش در مقابل هجوم همهجانبه لشکر بعثی به خاک سرزمینمان بایستد. این فیلم در روایت قصه توانسته موفق باشد چون اولاً برشی از زندگی شهید انتخاب شده که بسیاری از مردم از آن مطلع نیستند. همچنین روایت قصهگویی فیلم در کلیشههای رایج این دست تولیدات گرفتار نیامده است. چون عادت کردهایم فیلمهایی که میخواهند گوشهای از زندگی شهدا را روایت کنند با واقعیت همخوانی لازم را نداشته باشند.
شخصیتپردازی در «آسمان غرب» یکی از رموز موفقیت قصه است. آدمهایی که در فیلم میبینیم از چینش واقعی داشته و شمایلی فرشته گونه ندارند. برای همین هیچیک از شخصیتها در دام تیپ گرفتار نمیآیند. این خصیصه شاهرگی حیاتی برای سینمای دفاع مقدس است اما متأسفانه در بسیاری از تولیدات مربوطه به دلیل دانش پایین نوشتاری مورد توجه قرار نمیگیرد.
ساختار
کیفیت فنی این سریال یکی از اتفاقات خوب سینمای کشورمان در چند سال اخیر است. گواه این ادعا سیمرغهایی است که فیلم دریافت کرده یا برای آن کاندید شده است. کارگردانی عسگری نسبت به فیلم قبلی «اتاقک گلی» رشد محسوسی داشته است هرچند در آن کار نیز ما اتفاقات خوبی را در فرم و ساختار شاهد بودیم. میزانسن و دکوپاژی که کارگردان برای کارش انتخاب کرده در خدمت قصه است حتی چینش و هدایت بازیگران هم قابل تأمل است.
در امر بازیگری شاهد اتفاقات بسیار خوبی هستیم به ویژه بازی میلاد کی مرام و نادر فلاح از اتفاقات خوب فیلم است. اما مهمترین امتیاز «آسمان غرب» را باید در صحنههای جنگی فیلم دید که در هیچیک از فیلمهای ایرانی تا به این اندازه صحنه جنگی وجود نداشته است. این ویژگی در حالی است که برای هر دقیقه صحنه اکشن بیگ پروداکشن نیاز به هزینه و تخصص بالا است. پس وقتی در فیلم نزدیک به 40 دقیقه اکشن تمام را شاهد هستیم میتوان درک کرد برای آنچه زحمت فراوانی کشیده شده است.
یکی از صحنههای بسیار جذب، جنگی است که در دشتی رخ میدهد. لشکر زرهی عراقی در حال پیش روی است و شیرودی به اتفاق همرزمانش با سه هلیکوپتر به جنگ این لشکر تمام عیار میرود. صحنههای انفجار بسیار خوب از کار درآمده و به هیچوجه مصنوعی به نظر نمیرسد. همچنین صحنههای نبردی که در روستا رخ میدهد بسیار نفسگیر و زیبا است.
درباره فیلمبرداری و موسیقی فیلم هم میتوان اتفاق خوبی را مشاهده کرد. تدوین «آسمان غرب» یکی دیگر از داشتههای مثبت این اثر سینمایی است که در جشنواره فیلم فجر آنگونه که باید دیده نشد. تمام داشتههای فنی که از آن نام بردیم وقتی جلوهگری میکند که بدانیم ساختار در فیلم خدمت محتوا بوده است.
محتوا
پرواضح است فیلمی که در آن بخشی از زندگی یک از سرداران شهید روایت میشود به خودیخود سرشار از معنا و محتواست اما این پشتوانه فیلم تنها در اسم یک شهید خلاصه نشده است بلکه جوانب دیگری هم میتوان برای آن در نظر گرفت. برای نمونه رشادت عشایر در ابتدای جنگ یکی از امتیاز ویژه «آسمان عرب» است که در بسیاری از فیلمهای دفاع مقدسی به شکل مطلوبی مورد توجه قرار نمیگیرد. همچنین در این فیلم دوربین به داخل خانواده شیرودی میرود اما تصویری که از رابطه شیرودی با همسر و فرزندش میبینیم بسیار تازه و زیباست و به هیچ عنوان نمودی از کلیشه را در آن نمیتوان مشاهده کرد.
اما نکته تأسفآور این است که شرایط در سینمای فعلی به گونهای شده که اثری چون «آسمان غرب» با آن ساختار و معنای برتر خود نمیتواند در گیشه موفقیت لازم را داشته باشد. در این میان مردم را نمیتوان مقصر دانست چون سالها کارهای بیکیفیت دفاع مقدسی باعث شده تماشاگر نسبت به این دست تولیدات تصور خوبی نداشته باشد.
داوود کنشلو
انتهای پیام