فردوسی شاعر حماسهسرای ایران، از چندین جهت برای ایرانزمین و فرهنگ پارسی مهم است اما شاید مهمترین آن حفظ زبان فارسی و ثبت قسمتی از تاریخ باستان ایران در «شاهنامه» باشد که بزرگترین منظومه حماسی و تاریخی ایران و در شمار معروفترین آثار حماسی ملل عالم قرار گرفته است. درواقع شاهنامه گنجینهای از اندیشهها، باورها، آئینها و فرهنگ غنی گذشتگان ماست، که حکیم فردوسی به زیباترین وجه آن را به نظم درآورده و درسهای اخلاقمداری و میهنپرستی را در تار و پود آن بافته تا جایی که قرنها پس از سرایش آن، هنوز هم خواندنی است.
به مناسبت بیست و پنجم اردیبهشت که در تقویم ملی ما به عنوان روز بزرگداشت فردوسی ثبت شده به سراغ محمدجعفر یاحقی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی، از شاهنامهپژوهان نامآشنا و مدیر قطب علمی فردوسیشناسی و خردسرای فردوسی رفتیم که برای نخستین بار ایشان پیشنهاد ثبت روزی به نام بزرگداشت فردوسی در تقویم ملی را مطرح کرد و پس از ثبت 25 اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت فردوسی در سال 1377 تاکنون پیگیر برگزاری 25 دوره بزرگداشت برای فردوسی بوده و هست. آنچه در ادامه میخوانیم، حاصل گفتوگوی ما با این استاد شاهنامهپژوه و فردوسی دوست است.
ایکنا- در ابتدا از نامگذاری روز 25 اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی و اساساً لزوم ثبت چنین روزی در تقویم ملی ما بفرمایید.
جرقه نامگذاری روز 25 اردیبهشت به عنوان روز بزرگداشت فردوسی از سال 1376 در شیراز خورد که از چند سال قبل روز پاسداشت زبان فارسی هم به آن افزوده شد. آن سال برای اولین بار در روز 20 مهر برنامه بزرگداشت حافظ برگزار میشد و بنده در همایش یادروز حافظ شرکت کرده بودم که برنامه خوبی به نظرم آمد. همانجا اعلام کردم ما هم در خراسان چنین برنامهای را برای فردوسی انجام خواهیم داد.
به خراسان که برگشتم، مقدمات کار را فراهم کردیم و سرانجام پس از گفتوگوهایی با شورای فرهنگ عمومی استان و کشور، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز 25 اردیبهشت را به عنوان روز بزرگداشت حکیم فردوسی به تصویب رساند. از سال بعد یعنی سال 77 به بعد تا به الان هر سال این برنامه در مشهد و بعداً در شهرها و کشورهای دیگر هم اجرا و انجام میشود.
ایکنا - این نامگذاری چه اهمیتی پیدا کرده است؟
اهمیت فردوسی در ردای فرهنگی ایران، به عنوان یک ستون ادب بسیار مهم است. البته همه شخصیتهای برجسته ادب فارسی بسیار مهم و طرفِ توجه هستند اما به لحاظ فرهنگی و از منظر ادبی، فردوسی به سه جهت قابل احترام و مهمتر از دیگران است که کمتر به آن توجه شده است.
ابتدا اینکه بههرحال او فردوسی است و میاندار فرهنگ و تمدن ایرانی که بهویژه در شاهنامه محافظ فرهنگ گذشته و پیش از اسلام ما است که بنیان و زیربنای فرهنگ فعلی است. از نظر ادبی و جوهر کار هم فردوسی مانند حافظ و سعدی در اوج است؛ یعنی زبان استوار و قدرتمندی دارد و شعر او با شعر بزرگان جهان همترازی میکند.
حماسهای که فردوسی در شاهنامه خلق کرده، در کنار حماسههای بزرگ جهان مطرح است؛ ازاینجهت فردوسی یک شخصیت جهانی و از این منظر برای تکیهگاه زبان فارسی و فرهنگ ایرانی بسیار مهم است. از جهت حفظ، گسترش و استحکام زبان فارسی هم بدون تردید فردوسی ویژگی دارد که شاید دیگر شاعران ندارند. یعنی این ویژگی اختصاصاً مربوط به فردوسی است که با سرودن شاهنامه توانسته ستون محکم و قائمهای برای زبان فارسی ایجاد کند که باعث نگهداری اردوگاه زبان فارسی در جهان شده است. یعنی اگر فردوسی را به تمثیل بیاوریم، باید او را مانند ستون و تیر وسط خیمه و چادر که باعث نگهداری خیمه است، به حساب بیاوریم که باوجودآن هست که چادر یا خیمه معنی پیدا میکند.
دیگر شاعران و نویسندگان ادب فارسی هم بخشهای مختلف آن چادر هستند اما فردوسی و تیر قائمه وسط خیمه است که اگر بیفتد، همه افتادهاند. این اهمیت برای کار فردوسی او را در جای مشخصی مینشاند و از او یک شخصیت ممتاز و متفاوت میسازد.
بدون تردید این خصوصیت نه در حافظ، نه در سعدی و نه در مولانا است. یعنی با همه بزرگی و عظمتی که این بزرگان دارند و هیچ جای شبههای در اهمیت ادبی و فرهنگی آنها نیست اما از نظر زبانی بدون تردید فردوسی بر آنها فائق است و حرف اول را میزند.
بهاینترتیب ضرورت دارد که ما این احترام و بزرگداشتها را برای فردوسی داشته باشیم و چه خوش افتاد که از چند سال پیشنهاد کردیم روز پاسداشت زبان فارسی باید همان روز فردوسی باشد.
البته ابتدا صحبت از روزها و شاعرهای دیگر بود، اما سرانجام امر بر این قرار گرفت که روز پاسداشت زبان فارسی هم 25 اردیبهشت باشد تا حق به حقدار برسد. بهاینترتیب زبان فارسی و فردوسی که با هم یکی بودند، با این مسئله یکیتر شدند و احترام به شاهنامه و زبان فارسی در یک روز واحد در کشور جا افتاد.
ایکنا- چیزی که مشهود است و میتوان به قطع یقین گفت این است که مطمئناً پس از نامگذاری و اختصاص روزی به نام بزرگداشت حکیم فردوسی در تقویم ملی، به سبب برگزاری برنامهها و همایشهای مناسبتی در این روز، شاهنامه کمی بیشتر –حداقل در مجامع دانشگاهی و فرهیخته کشور- شناخته شده است اما آیا این برنامهها توانسته شاهنامه را به بطن زندگی مردم جامعه بیاورد؟
در چند سال اخیر به جای روز فردوسی، هفته فردوسی را داریم و بعضاً فردوسی وارد یک برهه و بخش از زندگی مردم شده اما کافی نیست.
در چند ساله اخیر تمایل به فردوسی و فرهنگ ایرانیان باستان به شدت افزایش یافته و سخن از فردوسی که به میان میآید، همه شیفتگی خود را به شعر و زبان او را نشان میدهند اما این کافی نیست زیرا این مسئله بیشتر به نسل قدیم و بزرگسال جامعه ما برمیگردد.
در حال حاضر جلسات شاهنامهخوانی فراوان شاید در همه شهرهای کشور و هر جایی که ایرانیان حضور دارند، حتی در خارج از کشور برگزار میشود و این حکایت از علاقه مردم و ایرانیان به فردوسی است اما کافی نیست؛ زیرا بیشتر مختص یا به انحصار بزرگسالان و افراد مسنتر جامعه است؛ اما نسل جوان تا حدی با شاهنامه فاصله دارند، هرچند در بین جوانان و نوجوانان بهویژه نقالی و شاهنامهخوانی رواج پیدا کرده و در حال رشد است اما بسیار امیدواریم که نویسندگان، هنرمندان و تحلیلگران ما بتوانند شاهنامه را متناسب با پسند و ذوق امروز و نسل جوان تبیین و تفسیر کنند و بر اساس آن آثار هنری خلق کنند و به واسطه آثار هنری این رابطه را بین شاهنامه سترگ و نسل بزرگ نوجوان و جوان ما برقرار کنند.
ایکنا- با توجه به اینکه عصر کنونی عصر رسانه است و جوان و نوجوان ما بیشتر با رسانه و تولیدات رسانهای سروکار دارد، تولید یک اثر فاخر سینمایی، انیمیشن یا فیلم و سریال و دیگر آثار هنری محصول رسانه، چقدر میتواند در معرفی بهتر فردوسی شاهنامه و اساطیر آن به نسل جدید کمک کند؟!
فراوان؛ زیرا همانطور که اشاره کردید زبان رسانه، زبان عام و همهفهمی است. بهخصوص زبان مدرن و روز هم هست. وقتی هم میگوییم رسانه، به معنای عام آن است و سینما و تئاتر و انیمیشن و انواع و اقسام ترفندهای هنری را در برمیگیرد؛ حتی نقاشی و مجسمهسازی و این قبیل هنرها همه زبان فاخری است که میتواند در میان مردم رسوخ پیدا کند و این بستگی به همت دستاندرکاران این هنرها دارد که چقدر به این مسئله توجه داشته و دارند. اینکه سینماگران ما چقدر درک و فهم درستی از شاهنامه دارند؟ موسیقیدانان ما چقدر به شاهنامه اقبال دارند؟ چقدر انیمیشنسازان و هنرمندان رسانهای ما ازاینجهت دستشان بر کار است؟ باید به این مسئله بپردازند و آن را گسترش دهند زیرا موضوع بسیار برای این کار مساعد است.
متأسفانه جایگزینهای فرنگی راه را بر توجه به شاهنامه بسته است اما ما باید از طریق رسانهها این راه را باز کنیم و رسانههای فاسد بیگانه را که معمولاً این مسائل را عرضه و ما را گرفتار خودشان میکنند پس بزنیم. وظیفه زبان رسانه این است که به این ارزشها جان و روح بدهد و از طریق رسانههای پر تاثیری مانند سینما و تئاتر و انیمیشن و دیگر آثار رسانهای، آن را با فضای فرهنگی و پسند مردم متناسب کنند.
ایکنا- با توجه به اینکه تألیف اثر چاپی یکی از فعالیتهای شما در حوزه شاهنامه و فردوسی است؛ در پایان اگر تألیف و کتاب جدیدی درباره و در موضوع شاهنامه دارید هم بفرمایید.
امسال بیست و پنجمین سالی است که در این روز همایشها و بزرگداشتهایی برگزار میشود. به همین مناسبت ما کتابی با عنوان «25 سال» تدوین و تنظیم کردهایم. درواقع گزارشی از 25 سال بزرگداشت فردوسی در مشهد و سایر شهرها و کشورها است که در قریب به 500 صفحه گردآوری شده است.
این کتاب را به فاصله چند روز پس از روز بزرگداشت فردوسی در روز پنجم خرداد رونمایی خواهیم کرد. درواقع ما در خردسرای فردوسی در مشهد برنامهای روز پنجم خرداد برنامهای به مناسبت بزرگداشت فردوسی و پاسداشت زبان فارسی تدارک دیدهایم و در آنجا کتاب «25 سال» با زیرعنوان «یک ربع قرن بزرگداشت فردوسی» را هم رونمایی خواهیم کرد.
انتهای پیام