چرا برخی فکر می‌کنند اخلاق با دین منافات دارد؟/ واکنش تند امام خمینی(ره) به خودسری‌های اول انقلاب
کد خبر: 4130896
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۴ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۱
رضوی‌پور در گفت‌وگو با ایکنا:

چرا برخی فکر می‌کنند اخلاق با دین منافات دارد؟/ واکنش تند امام خمینی(ره) به خودسری‌های اول انقلاب

حجت‌الاسلام سیدمحمدمهدی رضوی‌پور ضمن رد ادعای حجت‌الاسلام علیرضا پناهیان مبنی بر عدم تطابق رفتار ائمه(ع) با اخلاق عرفی زمانه خود، اشاره‌ای به ماجرای امر به معروف در یکی از شهرها کرد و گفت: اینکه یک شخصی با ظرف ماست به سر یک خانم بی‌حجاب بزند نه دینداری است نه امر به معروف.

رضوی پور

رمضان هر سال با پخش سخنرانی و گفت‌وگوهای معارفی زیادی در صداوسیما مواجه هستیم و روحانیون شناخته شده‌ و ثابتی در برنامه‌های زنده حاضر می‌شوند و پیرامون دین سخن می‌گویند. فارغ از میزان اثرگذاری این حجم از وعظ و خطابه، گاهی سخنان پخش شده حاشیه‌هایی به‌وجود می‌آورد و محل بحث‌ و نقدهایی می‌شود.

در اولین شب‌های ماه رمضان امسال حجت‌الاسلام والمسلمین علیرضا پناهیان، منبری معروف کشور، در یکی از برنامه‌های معارفی صداوسیما مطالبی درباره نسبت دین و اخلاق مطرح کرد که بازخوردهای منفی زیادی از سوی افراد مختلف به همراه داشت. برای بررسی دقیق‌تر و علمی این سخنان و نیز کنکاش درباره رابطه دین و اخلاق با حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدمهدی رضوی‌پور، پژوهشگر و کارشناس دین گفت‌وگو کردیم که در ادامه می‌خوانید؛

 

ایکنا ـ اخیرا حجت‌الاسلام پناهیان در صداوسیما گفته است برخی به نام اخلاق مقابل پیامبر(ص) و ائمه(ع) می‌ایستادند. اولین سوالی که پیرامون صحت و سقم این ادعا مطرح می‌شود این است که مگر عمل ائمه(ع) مطابق اخلاق نبوده است که برخی به نام اخلاق مقابل آنها ایستادگی می‌کردند؟

اولین ایراد این مبحثی که آقای پناهیان مطرح فرمودند این است اگر قرار است در حوزه مباحث معرفتی صحبت کنیم باید از اصطلاحات دقیق استفاده کنیم. اولین نکته همین است که اتفاقا مجری برنامه هم به شکلی آن را پرسید ولی ایشان به صورت مبهم پاسخ دادند. باید ابتدا روشن شود که آیا اخلاق از نظر ایشان به معنای اخلاق پسندیده است؟ بله، در علم اخلاق صفات نفسانی خوب و بد بررسی می‌شود که چه کارهایی از نظر اخلاق خوب است و از چه کارهایی باید پرهیز کرد ولی آنچه از اخلاق در عرف مطرح است متبادر به محاسن اخلاقی است.

طبیعتا نگاه ما به اهل بیت(ع) خیر مطلق است و اینکه ادعا شود شیوه عمل اهل بیت(ع) به گونه‌ای بوده است که با اخلاق منافات داشته قطعا قابل پذیرش نیست مگر اینکه بگویم دشمن اهل بیت(ع) به اسم اخلاق، بی‌اخلاقی می‌کرده، کما اینکه در دوران معاویه کارها بدی می‌کردند و به امیرالمومنین(ع) منسوب می‌کردند. مثلا از طرف معاویه بره‌ای به کودکان هدیه می‌دادند و پس از مدتی در لباس ماموران حکومتی امیرالمومنین(ع)، آن بره‌ها را به اسم اینکه جزء اموال مسلمین است سر می‌بریدند. طبیعتا این کار غیر اخلاقی بود ولی آیا عمال حکومت امیرالمومنین(ع) انجام داده بودند؟ در خصوص امام حسن مجتبی(ع) هم همینطور بود و نسبت به ایشان بی اخلاقی شکل گرفت، حتی کسانی که دوستان حضرت بودند، حضرت را به بی اخلاقی متهم می‌کردند.

پس اینکه بگوییم عملکرد اهل بیت(ع) به گونه‌ای بود که غیر اخلاقی بوده است مردود است ولی گاهی مردم عمل غیر اخلاقی را به عنوان عمل اخلاق تلقی می‌کنند. قرآن وقتی درباره عملکرد شیطان صحبت می‌کند می‌گوید یکی از کارهایش این است که گناه را برای مردم زینت می‌دهد، یعنی صفت بد را آراسته می‌کند و مردم چون فکر می‌کنند آن عمل، عمل نیکی است لذا انجامش می‌دهند. قطعا شیطان که عمل را آراسته کرده دنبال گمراه کردن مردم است. پس اولا باید این تفکیک صورت بگیرد و ثانیا باید توجه داشت که عمل اهل بیت(ع) به هیچ عنوان عملی نبوده است که از آن بی‌اخلاقی استشمام شود، این جزء عقیده ما است و با عصمت اهل بیت(ع) گره خورده است. فکر کنم در همین بخش اول پاسخ کامل داده شده باشد.

 

ایکنا ـ همین سخنران چند سال پیش اظهار نظری درباره پیامبر(ص) کرده بود و ادعا کرده بود هدف پیامبر(ص) از بعثت، بحث اخلاق نبوده و حدیث «انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق» هم از نظر سند ضعیف است و هدف بعثت تشکیل حکومت بوده است. به نظرم این اظهار نظر جدید هم در ادامه همان اندیشه است. به نظر شما اینکه تفکیکی که میان دین و اخلاق ایجاد می‌شود که انگار تمام بخش‌های دین منطبق با اخلاق عرفی نیست و یک‌جاهایی بین اینها تعارض شکل می‌گیرد در آینده چه خطراتی را متوجه دینداری می‌کند؟

اگر ما با این خط‌کش بخواهیم اندازه‌گیری کنیم نه فقط اخلاق بلکه باید میان حوزه‌های دیگر هم تفکیک کنیم. وقتی ما چنین ادعایی را مطرح می‌کنیم معلوم است معنای دین را درست متوجه نشدیم که می‌گوییم یکسری مباحث اخلاقی در جامعه نهادینه شده که از نظر عرف جامعه پسندیده است ولی دین آنها را ناپسند برمی‌شمارد. طبیعتا چنین دینی دچار نقصان و خلا است. این در حالی است که ما قائلیم «کل ما حکم به العقل حکم به الشرع» یعنی میان عقل و دین سنخیت وجود دارد. دین قرار است چارچوبی به ما بدهد که انسان به کمال برسد و ما بر اساس آن کتاب راهنما در همه عرصه‌ها از جمله مباحث اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به کمال برسیم.

اگر در برخی موارد می‌بینیم که شرع خلاف آنچه عرف به عنوان اخلاق نیکو می‌بیند و می‌شناسد را می‌گوید باید به این نکته توجه داشته باشیم که شاید یک بیماری اخلاقی در جامعه رواج پیدا کرده است و ما نباید انتظار داشته باشیم که دین در چنین مواردی با عرف مطابقت کند. اگر قائلیم دین قرار است به ما چارچوب قرار بدهد دیگر نباید بگوییم دین باید در چارچوب ما گنجانده شود و هرجا گنجانده نشود آن را غیر اخلاقی قلمداد کنیم.

داخل پرانتز عرض کنم چقدر حیف است افرادی که تریبون دارند یکسری مباحث اختلافی مثل همین بحث را در رسانه‌های عمومی مطرح می‌کنند. آیا درست است شما این مباحث را قبل از اینکه در فضاهای تخصصی بررسی شوند، در عرصه فضای عمومی جامعه که ظرفیت‌ها و پذیرش‌ها در آن مختلف است مطرح کنید؟ خود اهل بیت(ع) در مواجهه با مردم شیوه تخاطب و گفت‌وگوی متفاوتی داشتند. در خطبه‌هایی که برای عموم مردم قرائت می‌کردند شیوه بیان و ورودشان به مباحث با مباحثی که برای خواص داشتند متفاوت بود. چرا افراد فرهیخته‌ای که دارای تریبون هستند این نکته را لحاظ نمی‌کند و این خطاها به صورت مکرر شکل می‌گیرد که ضربه‌ای به نهاد دینداری وارد می‌کند.

در کل نگاه ما به نسبت اخلاق و دین یک نگاه در هم تنیده است و ما معتقدیم آن چیزی که به نام اخلاق و صفات خوب انسانی مطرح است باید تاییدی از دین برایش پیدا کرد، چه در متون روایی و چه آیات قرآن. مسلما خیلی عرف‌ها در جوامع هست که از نظر دین ناپسند است ولی آن عرف در گذر زمان این صفت نفسانی را برای خودش خوب تلقی می‌کند. مثالی بزنم؛ یک زمان غذایی از نظر ما خیلی خوشمزه است ولی یک متخصص می‌گوید ترکیبات این غذا مشکلات گوارش و سرطان ایجاد می‌کند. وقتی متخصص این را بیان می‌کند ولو غذا در عرف ما خیلی پسندیده باشد ولی به خاطر سخن آن متخصص از آن پرهیز می‌کنیم. در حوزه رفتارهای انسانی هم باید این نگاه وجود داشته باشد و ما متخصصان صفات نفسانی را قرآن و روایات اهل بیت(ع) می‌دانیم. لذا باید این صفات را به آنها عرضه کنیم و تاییدش را به دست بیاوریم. ما باید از این زاویه نگاه کنیم که هر صفت نفسانی قرار نیست صفت نفسانی خوب باشد که از آن به اخلاق یاد کنیم بلکه حتما باید تاییدیه را از مرجعیت علمی و دینی خودمان به دست بیاوریم.

 

ایکنا ـ به عنوان سوال پایانی اساسا آیا دینداری که در آن اخلاق وجود نداشته باشد ارزشی دارد؟ چون من دیدم چند روز پیش یک آقایی به اسم امر به معروف یک ظرف ماست را بر سر یک خانم بی‌حجاب ریخته است. طرف می‌خواسته حکم شرعی انجام دهد ولی در آن اخلاق رعایت نشده است. به همین خاطر می‌پرسم آیا این سبک دینداری که منهای اخلاق باشد ارزشی دارد؟

خیلی از رفتارهایی که ما به نام اخلاق و دین مطرح می‌کنیم، دینی نیست. اینکه شخصی با ظرف ماست به سر یک خانم بی‌حجاب بزند نه دینداری است نه امر به معروف بلکه ریشه قومی قبیله‌ای دارد. امر به معروف یک شاخصه‌هایی دارد، خصوصا امروز که قوانینی هم در حکومت‌ها وضع شده است. بنابراین امر به معروف باید دائر مدار قوانین عرفی جامعه باشد. شخصی که هیچ جایگاهی به عنوان آمر معروف ندارد به چه حقی چنین فعلی انجام داده است؟

در اوایل انقلاب برخی تندروها با زنان بی‌حجاب برخورد می‌کردند و آنها را ضرب و شتم می‌کردند. نقل شده است تا خبرش به حضرت امام رسید ایشان محکم دستور دادند این افراد را بازداشت کنید و برآنها حد اجرا کنید. کسی که خودش را عامل دین می‌داند باید به تمام موارد و شرایط دین آگاهی داشته باشد. یک وقت ما شاهدیم طرف ظاهرش دیندار است و مثل ماجرای معاویه در لباس سربازان حکومت امیرالمومنین(ع) عمل خلاف انجام می‌دهد. این دینداری است؟ خیر.

یک‌جاهایی طرف جاهل است و به اسم امر به معروف عمل اشتباهی انجام می‌دهد. آیا دین به شما این اجازه را داده است؟ نقل است چند نفر خدمت یکی از علما رسیدند و گفتند فلان جا مراسم عروسی بود و بزن و بکوب می‌کردند، لذا ما از دیوار رفتیم داخل و با آنها برخورد کردیم. آن عالم گفته بود شما رفتید یک معروف انجام دهید ولی چند تا منکر مرتکب شدید. یک وقت طرف به اسم دین یک کار ضد دینی مرتکب می‌شود که دین آن را قبول ندارد. ما نمی‌توانیم یک کار غلط را چون یک لایه‌ای از دین با خودش همراه کرده است تایید کنیم و ادعا کنیم دینداری است. این از همان حربه‌هایی است که شیطان در پیش می‌گیرد و عمل بد را برای انسان زینت می‌کند.

گفتگو از مصطفی شاکری

انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مهدوی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴۰۲/۰۱/۱۴ - ۱۰:۱۰
0
0
سلام
مثل اینکه دقیق صحبت های آقای پناهیان را گوش نکردند بحث ایشان کاملا درست است.
دوستان خبرگزاری از اساتید علم اخلاق مطرح و صاحب نظر جهت نقد صحبت های ایشان استفاده کنند
captcha