به گزارش ایکنا، مریم صانعپور، عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، امروز 21 اسفندماه در نشست علمی «عقلانیت در روایتی زنانه»، با بیان اینکه در اسطورههای باستانی ایرانی، حوزه اجتماعی به ایزدبانوان داده شده است و زنان جایگاه محترمی داشتند، گفت: در فلسفه یونان باستان، زن مظهر بینظمی، تاریکی، فساد، غیرمعقولیت، فریبندگی و منحرفکنندگی تلقی شده است؛ این روند غیرعقلانینگران به زن تا دوره دکارت و کانت و ... امتداد مییابد و عقلانیت معادل مردانگی تعریف میشود، به همین دلیل وقتی قراردادهای دوره مدرن را مینویسند، از زنان غفلت میکنند و به صورت مردسالارانه آن را رقم میزنند.
وی افزود: در اوایل دهه 70 تفکر فلسفه فمنیستی ظهور پیدا کرد که البته خیلی متنوع و متکثر هستند اما با وجود این همه تنوع، یک وجه مشترک دارند و آن اعتراض به ستمدیدگی زنان است، یعنی به نوعی عدالتطلبی دارند. البته فلسفه فمنیستی منکر عقل و یا تکثرگرایی افسارگسیخته هم نیستند و تلاش میکنند تا سوژه مدرنیته را تغییر دهند.
صانعپور با بیان اینکه در ایران باستان چندان به مقوله عقلانیت زنانه پرداخته نشده است و یونان باستان هم خیلی به تمدن ایرانی جفا کردهاند، تصریح کرد: به همین دلیل بنده در کتابم «عقلانیت در روایتی زنانه» به ایران و یونان باستان و در امتداد آن تمدن غربی و نگاه قرآن به زن پرداختم.
صانعیپور با طرح این مسئله که آیا جنسیت انسان در تعقل نظری و عقل عملی او دخالت دارد؟ و آیا عقل نظری نوعی فعلیت در وجود انسان است یا استعداد بالقوه است؟ اظهار کرد: این سؤال در کنار دهها سؤال دیگر از جمله موضوعاتی است که باید به آن پرداخته و درباره آن با غرب گفتوگو شود؛ البته گفتوگو الزاماتی دارد از جمله اینکه چون پیامبران به زبان قوم حرف میزدند ما هم باید به زبان آنان سخن بگوییم.
وی تأکید کرد: امروز نمیتوانیم دنبال ارشاد دیگران باشیم زیرا هر فرهنگی دوست دارد با هویت خودش وارد گفتوگو شود و تنها کاری که ما میتوانیم انجام دهیم، تسلط بر ابزار گفتوگو است تا مفاهمه بین ما و دیگران ایجاد شود.
نویسنده کتاب «عقلانیت در روایتی زنانه» با اشاره به برخی خصوصیات زنان، گفت: زنان چه مادر شوند و چه نشوند همواره اهل رفق و مدارا و مسالمت به صورت فطری هستند، زنان تولدگرا و دور از نزاع و دنبال حفظ حیات هستند، برعکس مردان که ویژگیهای تندتری دارند، آن هم به خاطر روحیه حمایت از خانواده و چیزی که در فطرت آنها نهادینه شده است.
وی تأکید کرد: به این دلیل یک تمدن هم مانند خانواده نه فقط میتواند زنانه و نه فقط مردانه باشد، بلکه باید هر دو را با هم داشته باشد تا از یک کمالی برخوردار شود. از روز اول هم که خدا آدم و حوا را خلق کرد، سهم مساوی در تشکیل خانواده داشتند و در اجتماع هم باید زنان و مردان با هم مشارکت داشته باشند. کما اینکه اسطورههای ایزدبانوان در ایران باستان بسیار اخلاقمدار و دارای عقلانیت خردورزانه نسبت به زن است و به خرد زنانه احترام گذاشته است.
عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به گفتمان قرآن از عقلانیت زنانه، اظهار کرد: در تفکر اسلامی، قرائتهای خیلی مختلفی در مورد زن وجود دارد و شامل طیفی از برخوردهای خشن تا بسیار مهربانانه و رحمانی است. برای به دست آوردن نگاه قرآن کریم هم راههایی وجود دارد، از جمله راه معرفتشناسانه زیرا قرآن کریم شرایط آن روز جزیرةالعرب را نادیده نگرفته است.
صانعپور تأکید کرد: آیات قرآن هم دارای پیام تاریخی و هم فراتاریخی هستند که پیامهای تاریخی، زمانمند است؛ مثلاً ما آیات مرتبط با ظهار و ایلاء را داریم که متناسب با شرایط آن زمان گفته شده است یا قرار نیست در همه جوامع برده وجود داشته باشد تا ما در ازای کفاره برده آزاد کنیم.
وی افزود: از این آیات (ایلا و ظهار و ...) باید یاد بگیریم که سنتهای غلط در هر دورهای باید برداشته شود گرچه مصداق این سنتهای غلط در هر دوره و جامعهای فرق دارد.
عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: ما مسلمانان در بحث جنسیت، تفکر نژادپرستانه فلان فرهنگ و بهمان فرهنگ را نداریم که فلان نژاد را بر دیگری برتری میدهند ولی در بحث جنسیت به شدت به حقوق برابر و عدالت انسانی بی توجه هستیم، این در حالی است که وقتی بنده عقل را از حیث قرآنی بررسی کردم، به این نتیجه رسیدم که هیچ فرقی میان زن و مرد وجود ندارد.
وی با اشاره به عقل قبل از ایمان و عقل مؤمنانه تصریح کرد: ما چند نوع عقلانیت از منظر قرآن داریم؛ اول عقلانیت پیشاجنسیتی که همان عقلانیت تکوینی است که در این بخش هیچ فرقی میان زن و مرد وجود ندارد و انسان بماهوانسان همگی در این عقل سهیم هستند، پس باید از حقوق انسانی برابر برخوردار باشند.
صانعپور بیان کرد: نوع دوم عقلانیت زنانه از منظر قرآن است. الان حتی فمنیستهای غربی وقتی میخواهند عقل زنانه را اثبات کنند، به مباحثی چون توانایی وجودی زنان میپردازند و ما از طریق داستانهای قرآن از داستان مریم و ملکه سبا گرفته تا دختران شعیب میتوانیم به این توانایی پی ببریم و نتیجه بگیریم که فقط یک سیستم حکمرانی در قرآن وجود دارد و آن عقل تمدنساز زنانه است که به خوبی در ملکه سبا دیده میشود. همچنین شش زنی که شبکه ارتباطی آنان سبب شد تا حضرت موسی(ع) زنده بماند، نشانه توانایی زنان و عقلانیت آنان است.
وی افزود: بنده در این کتاب به تبعیت از قرآن سراغ زندگی حضرت رسول رفتم و زندگی دختر پیامبر(ص) حضرت زهرا(س)، همسر ایشان، حضرت خدیجه(س) و حضرت زینب(س) نوه ایشان را بررسی کردم که همگی نشانگر عقل جنسیتی زنانه از منظر قرآن و روایات است.
عضو بازنشسته هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: نوع دیگری از عقل هم در قرآن وجود دارد و آن عقلانیت فراجنسیتی است، مانند اوامر و نواهی و حقوق و تکالیفی که قرآن برای زن و مرد قائل است. مثلاً عقلانیت اجتماعی و عقلانیت اعتقادی، قضاوت، شهادت و حکمیت، همگی فراجنسیتی هستند.
وی افزود: نهایتاً بنده مؤلفههای عقلانیت زنانه در قرآن را گردآوری کردهام که مهمترین آنها این است که عقل زنانه میتواند به اندازه مردان در مدیریتهای کلان اجتماعی و سیاستگذاریها، سهیم باشند. همچنین مهرورزی، حیاتبخشی، شهودگروی اشراقی، ارتباط همافزایانه و شبکهای، استبدادگریزی، سیاستورزی کلان و جمعگرایی، عدالتخواهی و عاقبتاندیشی و آزادگی، گفتوگوی برهانی، صلحجوی، آگاهیبخشی و دگردوستی مراقبتی و ... از جمله مؤلفههای مهم عقلانیت زنانه است.
صانعپور با بیان اینکه معتقدم مفسران و مترجمان مرد طبیعتاً از منظر مردانه قرآن را تفسیر میکنند، تأکید کرد: ما جای خالی زنان را در تفسیر و ترجمه و تدبر قرآنی مشاهده میکنیم و اگر قرار باشد زنان قرآن را تفسیر و مورد تأمل قرار دهند، تفسیر متفاوتی خواهد شد؛ از جمله نمود بیشتر شهود اشراقی رحمت الهی، حیاتآفرینی و مسالمتگستری و صلحجویی و تعاملجویی از جمله مزایای آن است.
وی تأکید کرد: بنده معتقدم باید نگاه زنانه به کمک نگاه مردانه بیاید و همه بار تفسیر و ترجمه و تدبر نباید روی دوش مردان باشد و زنان هم باید بیشتر وارد این عرصه شوند.
انتهای پیام