سیده سلما حسینی، استاد حوزه و دانشگاه و مسئول مرکز علمی فرهنگی عقیله بنیهاشم پاکستان، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا، با بیان اینکه عواملی که باعث جنگ با امام حسین(ع) شد متعدد است، گفت: در این موضوع آنچه جامعیت دارد این است که بنیامیه خود را صاحب حکومت و حاکم مطلق میدانستند، کرسی و تخت خلافت چشمانشان را کور کرده بود و برای بقای خود دست به هر ظلم، نیرنگ و مکری میزدند و در این میان اهلبیت(ع) را که جانشینان برحق رسول خدا(ص) بودند به عنوان مانعی بزرگ برای حکومت و سلطنت نامشروع خود میدانستند و با ھر ترفندی میخواستند یاد و نام اھلیبت(ع) را از بین ببرند. از عوامل دیگر عدم بصیرت، حرص و طمع اھل آن زمان بود که دستگاه جور و ستم توانست از ضعف آنان استفاده کند و در مقابل امام(ع) و فرزند رسول خدا(ص) بایستد و امام(ع) را به شهادت رساندند.
این مبلغ معارف دینی با اشاره به عوامل و زمینههای مختلف نهضت عاشورا، افزود: در اینباره مطالب گوناگونی مطرح است. برخی از محققان علت اصلی قیام امام حسین(ع) را دعوت مردم کوفه دانستهاند و عدهای درخواست بیعت یزید از امام(ع) را مهمترین عامل شمردهاند و برخی نیز انحرافات سیاسی و فرهنگی را علت تامّه قیام عاشورا میدانند و عده دیگری عوامل قومی و قبیلهای را مطرح کردهاند. به هر حال، هر کس از زاویه خاصی به این نهضت الهی نگریسته و مطالبی بیان کرده است. البته همه محققان و نویسندگان تأثیر عوامل مذکور را در پیدایش واقعه عاشورا قبول دارند و اختلاف در میزان تأثیر و نقش آنها در پیدایش نهضت عاشوراست.
ریشههای تاریخی حادثه عاشورا
استاد حوزه علمیه خواهران اظهار کرد: مهمترین دلیل حرکت امام حسین(ع) تغییر ماهیت اسلام و دور شدن جامعه اسلامی از آرمانهای بلندی بود که بعثت پیامبر(ص) آنها را به ارمغان آوردند. هدف اصلی، مسدود کردن رخنه و پرکردن شکاف انحرافی بود که در تفکر دینی از سقیفه به بعد پدید آمده بود و سایر عوامل زمینهساز قیام عاشورا محسوب میشوند.
حسینی بیان کرد: قیام سالار شهیدان حضرت اباعبداللّه الحسین(ع) به عنوان بزرگترین حادثه تاریخ اسلام، پس از رحلت پیامبر(ص) و به عنوان یک انقلاب بزرگ اجتماعی از حوادثی است که زمینه آن یکباره در سال ۶۱ هجری فراهم نشد، بلکه ریشههای آن را باید در چند دهه پیش و در تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی عصر خلفا جستوجو کرد. آنچه پس از رحلت پیامبر(ص) در سقیفه بنی ساعده رخ داد، ریشه در حوادث عصر رسالت داشت و آنها نیز به نوبه خود از حوادث پیش از اسلام ریشه میگرفت. حادثه عاشورا نیز یکی از پیامدهای تلخ سقیفه بنیساعده بود. به عبارت دیگر، عاشورا حلقهای از زنجیرهای به هم پیوستهای بود که یک سر آن به سقیفه و سر دیگر آن به کربلا منتهی میشود.
مسئول هیئت و کانون فرهنگی حضرت زهرا(س) تصریح کرد: سقیفه به عنوان یک پدیده اجتماعی، ناگهانی تحقق پیدا نکرد و ریشههای آن را باید در عصر جاهلیت و جریانات سیاسی و اجتماعی عصر نبوّت جستوجو کرد. در حقیقت سقیفه پیامد بازگشت معیارها و ملاکهای جاهلی بود. از این دیدگاه، همه بدبختیها، انحرافها و بدعتهایی که متوجّه اسلام شد و همه ستمهایی که بر اولیای خدا رفت به سقیفه میرسد و همه بدبختیهای پس از هجرت به جریانهای پیش از هجرت و همه مشکلات پیش از هجرت به بعضی از بزرگان قریش منتهی میشود که منافقانه اظهار کردند که به اسلام روی آوردهاند. امام(ع) درباره این عناصر فاسد در جامعه اسلامی و فرصتجویی آنان برای رجعتطلبی فرمودند: «.. ما اَسْلَمُوا وَ لکِنِ اسْتَسْلَمُوا وَ اَسَرُّوا الْکُفْرَ، فَلَمّا وَجَدُوا اَعْوانًا عَلَیْهِ اَظْهَرُوهُ»، آنان مسلمان نشدند، بلکه فقط تظاهر به مسلمانی کردند و کفر را در دل پنهان داشتند و آنگاه که یار و همدستانی یافتند کفر پنهان خویش را آشکار کردند.
وی افزود: رویدادهای پس از رحلت حضرت رسول(ص) این حقیقت را تأیید میکند که عوامل رجعتطلب برای برگرداندن سنّتها و عقاید دوران کهن با جدّیت تلاش کردند و عدّهای از افراد ضعیفالایمان نیز به دلیل سستی اعتقاد، با سکوت خویش زمینه را برای قدرتیابی گروه نخست فراهم کردند و به تدریج جامعه اسلامی به تباهی کشیده شد. البته این ارتجاع دور از انتظار نبود؛ زیرا علاوه بر اینکه مشرکان به طور کلّی در حجاز ریشهکن نشدند، تعدادی از صحابه پیامبر(ص) نیز با تظاهر به اسلام، به رسالت حضرت(ص) ایمان واقعی نداشتند. اصولاً در هر انقلاب فرهنگی، سیاسی و اجتماعی چنین پدیدهای قابل پیشبینی است؛ زیرا در هر نهضتی اوّلاً تحول اعتقادی اخلاقی در افراد به کمال نمیرسد و ثانیا همه افراد مشمول تحوّل نمیشوند. در نتیجه، هم بقایای آثار اعتقادی اخلاقی گذشته تا حدّی در فرد مؤمن باقی میماند و هم عناصر تحوّلناپذیر نقش ایفا میکنند و زمینه بازگشت جامعه به نظام پیشین را فراهم میشود.
بیتوجهی مسلمانان به غدیرخم
حسینی اظهار کرد: بیتوّجهی عدّهای از مسلمانان صدر اسلام به جریان غدیرخم و ولایت امیرالمؤمنین(ع) و تشکیل سقیفه بنی ساعده به همین علل بود. حضرت علی(ع) پس از ماجرای سقیفه با قلبی محزون فرمودند: «هان! به هوش باشید که دست از ریسمان اطاعت بر گرفتهاید؛ و با تجدید رسوم جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستهاید... آگاه باشید! که پس از هجرت، [دوباره] همچون اعراب بادیه نشین شدهاید، و بعد از اخوّت و برادری و اتحاد و الفت، به احزاب مختلف تقسیم گشتهاید، از اسلام به نام آن اکتفا کردهاید و از ایمان جز تصوّر و ترسیمی از آن چیزی نمیشناسید... گویا میخواهید با هتک حریم الهی و نقض پیمانی که خداوند آن را مرز قانون خویش در زمین و موجب امنیت مخلوقش قرار داده، اسلام را وارونه کنید...!»
استاد حوزه و دانشگاه گفت: امام حسین(ع) از جنگ پرھیز کردند، چون امام(ع) رحمة الله الواسعه بود و نمیخواست که جنگ و کشتار رخ دهد و نیز پسر رحمة للعالمین است. امام(ع) میدانست که پیشنھاد بازگشت به حجاز از سوی دشمن مورد قبول نیست، اما میخواست اتمام حجت کند تا عذری در قیامت و دنیا نداشته باشند. امام حسین(ع) در مواجهه با حر پیشنھاد بازگشت به حجاز را مطرح کرد، اما حر نپذیرفت و این امر نشاندهنده هدف یزید و یارانش در به شهادت رساندن امام(ع) است.
این مبلغ معارف دینی در پایان به پیام عاشورا و نهضت حسینی اشاره کرد و گفت: عاشورا پیام عظیمی دارد که با هر دورهای منطبق است. پیامھای آن ارزشھایی است که در ھر عصر وجود دارد، عزت، ایمان، جھاد، اصلاح جامعه، مبارزه با مفاسد، ایثار و شجاعت حسینی و صبر زینبی. امام حسین(ع) درس آزادگی به دنیا دادند و آزادگی را در جریان بیعت به دنیا نشان دادند و فرمودند که به خدا سوگند نه دست ذلت به آنان میدھم و نه چون بردگان تسلیم حکومت آنان میشوم. پس در جای جای مسیر مکه تا کربلا آزادگی را نشان داد. حضرت(ع) کرامت انسانی را در کربلا نمایاند و با غلام خود جون همانند پسرش علیاکبر(ع) رفتار کرد. ایثار امام(ع) برای اسلام و احیای دین خدا و ارزشھا بو و این مهمترین پیام عاشوراست که سرچشمه همه کمالات انسانی محسوب میشود.
گفتوگو از اکبر پوستچیان
انتهای پیام