به گزارش ایکنا، محمدرضا توکلی صابری، داروساز و دکترای شیمی پزشکی، شامگاه پنجم خردادماه در نشست علمی «تجربههای نزدیک به مرگ و تفکر نقادانه» که به صورت لایو برگزار شد، گفت: تجربه نزدیک به مرگ و خروج روح از بدن، دو پدیده نوروفیزیولوژیک است و کسانی که این تجارب را دارند مدعی هستند مردهاند و به دنیای دیگر رفته و از جهانی دیگر به این دنیا آمدهاند و افرادی از اموات خود را با صورتهای نورانی دیدهاند ولی در تجربه خروج از بدن، مدعی هستند که از بدن بیرون آمده و از تونل و اتاقک مارپیچ عبور کردهاند.
وی افزود: افراد زیادی از مذاهب و ملیتها و فرهنگهای مختلف این موضوع را گزارش کردهاند حتی کسانی که اعتقادات مذهبی چندانی هم نداشتهاند؛ افرادی بعد از برق گرفتگی و خونریزی و سکته مغزی و ... این مسائل را بیان میکنند و گزارشات آنها شباهتهای زیاد و البته تفاوتهای زیاد باهم دارند.
این پژوهشگر اظهار کرد: این موضوع (تجربههای نزدیک به مرگ) خارج از آموزش ادیان توحیدی است و عمدتا پدیدهای آمریکایی است که گسترش یافته است زیرا از منظر ادیان، فرد بعد از مرگ به جهان دیگر میرود و بازگشتی در کار نیست. گزارش بررسیهای علمی درباره تجربه نزدیک به مرگ، نخستينبار در سال 1975 با عنوان تجربیات نزدیک به مرگ توسط مودی در كتاب زندگی پس از زندگی، تدوین شد؛ اما آثار مشابهی پيش از آن نیز، بدون بهکارگیری اصطلاح «تجربه نزديک به مرگ» منتشر شده است. در آمریکا با نوشتن کتاب زندگی پس از زندگی، نویسنده با 150 نفر مصاحبه کرد و آن را به فروش رساند و به محض اینکه فروش خوبی برای کتاب رقم خورد افراد زیادی مدعی این پدیده شدند.
توکلی صابری بیان کرد: خیلی از این افراد در تجربه خروج از بدن، واقعا ترسیده بودند و خیلیها افرادی مذهبی شدند و تغییرات روانی و شخصیتی پیدا کردند و برخی چنان متاثر از این تجارب هستند که به شخص دیگری تبدیل میشوند، مثلا فردی موسیقی تولید میکند و رایگان در اختیار دیگران میگذارد و خیلیها هم در دنیای مسیحیت، مبلغ شدند.
وی با اشاره به برخی توهمات در این پدیدهها، افزود: در گزارشات بیان شده که کسانی دستانشان قطع شده ولی فکر میکنند دستشان قطع نشده در حالی که این واقعیت برای آنها رخ داده است؛ بسیاری از افراد بعد از ناتوان شدن از راه رفتن، صبحها به لحاظ روانی، قصد داشتند از جای خود بلند شوند ولی عملا این کار برای آنها ممکن نبود. مغز وقتی در حالت هوشیاری و حتی خواب است نسبت به دادههای حسی واکنش بیشتری دارد مثلا مادر با کوچکترین صدای نوزاد خود بیدار میشود در حالی که با بلندترین صداها در حالت معمولی بیدار نمیشود. به همین دلیل بیماران برخی مکالماتی را که روی تخت شنیدهاند به یاد میآورند.
توکلی صابری تصریح کرد: یکی از پزشکان آمریکایی در تحقیقات نشان داده با کاهش خون مغز دچار فلج خواب میشود و تونلی که افراد میبینند به خاطر کاهش جریان خون به چشم است. تحقیقات نشان داده است که افراد زیادی که در اورژانس تحت جراحی بودهاند کاملا به هوش نبودند ولی از اطراف خود با خبر بودهاند؛ مثلا وقتی جراح جریان جراحی را برای دانشجویانش بازگو میکند مغز بیمار برخی صحبتها را ثبت میکند. توهم عبور از تونل و نور درخشان و ... هم ممکن است گاهی بر اثر مصرف برخی داروها باشد.
وی اضافه کرد: از هر ده نفری که به ایست قلبی دچار شدهاند یک نفر تجربه نزدیک به مرگ را حس کرده است. کسانی که مغزشان کار میکرده ولی قلبشان از کار افتاده همین احساس را داشتهاند؛ یا خلبانها را در سانتریفیوژها میگذارند تا حس پرواز در ارتفاع بالا را تجربه کنند و اینها وقتی به هوش آمدند دچار سردرگمی بودند و گزارشات آنها شبیه نزدیک به مرگ مانند دیدن تونل تاریک، فلج کامل بدن، لذت کوتاه و شدید و صحبت با خانواده بوده است با اینکه اینها افراد سالمی هستند و از قبل به آنها گفته شده که شما قرار است چنین مسائلی را تحمل کنید. داروهایی مانند کتامین و ال اس دی هم میتواند توهم خروج از بدن و تجربه نزدیک به مرگ را ایجاد کند، یعنی تحریک قشر مغز، سبب چنین تجاربی میشود.
این داروساز و دارنده دکترای شیمی پزشکی اظهار کرد: اگر به مغز اکسیژن نرسد فرد دچار توهم میشود؛ پژوهشهای گوناگونی انجام شده که نشان میدهد شخص هوشیار است ولی مغز یکسری صحنهها را توهم میکند، وقتی حتی 30 ثانیه و کمتر مثلا ده ثانیه خون به مغز نرسد آگاهی از بین میرود در حالی که شخص نمرده است البته اگر دو تا سه دقیقه خون به مغز نرسد فرد خواهد مرد. وقتی به تدریج اکسیژن به مغز نمیرسد توانایی در قضاوت عقلانی هم از بین میرود.
وی ادامه داد: با این حال افراد زیادی سالم بوده و دچار تجربه نزدیک به مرگ شدهاند مانند افرادی که کارهای سنگین بدنی میکنند و دو ماراتن داشتهاند؛ بنده خودم هم تجربه نزدیک به مرگ و هم خروج از بدن را داشتهام؛ در یکی از روزها که خیلی خسته بودم جلوی تلویزیون تجربه خروج از بدن برای من رخ داد و احساس ترس شدید داشتم و هیچ واکنشی نمیتوانستم انجام دهم و روحم در بالای بدنم محیط را میدید و اطرافیانم را میدیدم و توان خاموش کردن تلویزیون را نداشتم.
وی افزود: تجربه دیگر را در دندانپزشکی دیدم، داروهایی برای کاهش درد به بنده دادند و این داروها به تدریج سبب شد تا حالت عجیب سبکی و متعالی به من دست دهد و ساعتها در آن حالت بودم و اشعار قشنگی میگفتم و دوست نداشتم از آن حالت بیرون بیایم.
وی تاکید کرد: تجربه نزدیک به مرگ وابستگی زیادی به فرهنگ، ملیت و اعتقادات افراد دارد، کسانی که مسیحی هستند صلیب میبینند و هندوها هم از چیزهایی از نمادهای اعتقادی خودشان در این تجارب حرف میزنند؛ حتی افراد بدون مذهب هم این تجارب را داشتهاند.
توکلی صابری بیان کرد: آنچه در برنامه زندگی پس از زندگی دیدم دقیقا کپیبرداری از برنامههای آمریکایی است به خصوص ژست مجری و نوع فیلمبرداری و ....؛ از جمله در یکی از برنامهها کودکی را آورده بودند که این پسربچه، عمویش را در حالت خونآلود و زخمی دیده بود در حالی که وقتی عموی او مرده بود در کفن دفن شده است و به نظر میرسد بچه دچار خیالپردازی شده است.
این پژوهشگر با طرح این سوال که آیا این تجربیات واقعی است، افزود: چگونه میتوان در چنین مسائل مهمی به خاطره افرادی جایزالخطا اعتماد کنیم. آیا ممکن نیست رؤیا باشد؟ در سال 2008، پژوهشگران گزارشات متعددی را درآمریکا و اروپا روی 1500 بازمانده ایست قلبی ثبت کرده بودند و نشان دادند که اینها به علت کاهش اکسیژن و استفاده از دارو به چنین حالاتی مبتلا شدهاند، بنابراین این تجارب واقعیت علمی ندارد.
وی افزود: مغز حتی در حال هوشیاری هم گول میخورد و بینایی او دچار خطا میشود بنابراین نمیتوان این ادعاها را پذیرفت؛ اینکه این تجارب با مسائل دینی پیوند بخورد خطرناک و شبه علم است و آثار بدی هم دارد. تک مثالها یا تجارب فردی را انکار نمیکنیم ولی این با واقعیت علمی و عمومی تفاوت دارد و اگر بخواهیم از نظر دانشی، بررسی کنیم باید تجربهپذیر باشد و هر قدر آن فرد درستکار و عالم و فرهیخته هم باشد نمیتوان به عنوان علم از آن دفاع کرد.
توکلی صابری با بیان اینکه روشهای مختلفی برای اثبات وجود دارد از جمله روش عقلی، روش علمی، روش شهودی و عرفانی، گفت: دانش امروز مخلوطی از امور تجربی وعقلانی است و شهود با اینکه برای عرفا واقعیت دارد ولی تجارب شخصی و اعتقادی است و نمیتوان آن را به همه تعمیم داد؛ براین اساس غالب این نوع تجارب نزدیک به زندگی قابل پذیرش نیست.
انتهای پیام