از ابتدای ماه رمضان تنشها بین فلسطینیان و صهیونیستها در مسجد الاقصی به اوج خود رسیده و این درگیریها به داخل شهرهای فلسطین اشغالی نیز کشیده شده است.
دیوید فرانک(David Frank)، استاد دانشگاه اورگن آمریکا از جمله کسانی است که عقیده دارد این تنشها بین اسرائیلیها و فلسطینیها علاوه بر عدم موفقیت طرحهایی مانند طرح دو دولتی، در تنشهای داخلی بین فلسطینیان و روند نامشخص دموکراسی در فلسطین ریشه دارد. دیوید فرانک از سال 1981 استاد دانشگاه اورگن بوده است و در حال حاضر یکی از اعضای هیئت علمی مقیم در کالج افتخارات کلارک و یکی از اعضای هیئت علمی وابسته در بخش بلاغت زبان انگلیسی است.
وی در حوزه مطالعات بینالملل بهخصوص درباره مسئله فلسطین آثاری را منتشر کرده که معروفترین آنها کتاب «سرزمین مشترک / هویت متضاد: مسیرهای استفاده از نمادهای اسرائیل و فلسطین» (Shared Land/Conflicting Identity: Trajectories of Israeli and Palestinian Symbol Use) است. فرانک در گفتوگویی که با ایکنا داشت در مورد تنشهای اخیر در سرزمینهای اشغالی صحبت کرد که مشروح آن در ادامه میآید.
ایکنا ـ از ابتدای ماه مبارک رمضان شاهد تنشهای جدیدی در سرزمینهای فلسطینی بودهایم. علت شدتگیری این بحران را چه میدانید؟
بحران اخیر محصول تنشهای قدیمی است. یهودیستیزی در اروپا و هولوکاست باعث تولد صهیونیسم شد. صهیونیسم نیز به نوبه خود دولت اسرائیل را پایهگذاری کرد که در بدو تأسیس، 800 هزار فلسطینی را از خانههایشان بیرون و آواره کرد و واقعه نکبة یا فاجعه فلسطین را به وجود آورد.
تنشهای جدید میتواند ریشه در این آسیبهای تاریخی باشد که هنوز از بین نرفتند. اسرائیلیها به انکار یا نادیده گرفتن دردهای فلسطینیان ادامه میدهند و فلسطینیها در مواجهه با اشغال وحشتناک ارتش اسرائیل همچنان باید به فکر یک سیستم دموکراتیک قابل اجرا باشند.
تنشهای کنونی در سرزمینهای فلسطینی نیز ریشه در اماکن مقدس اسلام و یهودیت واقع در بیتالمقدس دارد. در طول ماه رمضان و عید فصح، این مکانها بهویژه با اشغال از سوی اسرائیلیها در کنار ناامیدی فلسطینیها و نمایش قدرت اسرائیل که ترکیبی از آنها برای ایجاد خشونت است، بیثبات و انفجاری میشود.
ایکنا ـ تفاوت این تنشهای اخیر چیست؟
ریشه تنشهای اخیر و گذشته یکسان است: یهودیستیزی، صهیونیسم، نکبة(روز اشغال فلسطین)، ناسیونالیسم فلسطینی، اشغال کرانه باختری و غزه، شکست دموکراسی در فلسطین و ناتوانی جامعه بینالملل و رهبری فلسطین برای ایجاد یک رابطه قابل اجرا بین دو ملت.
ایکنا ـ برخی معتقدند ریشه تداوم تنشها در سرزمینهای فلسطینی، شکست طرح دو دولتی به دلیل شهرکسازیهای اسرائیل است. نظر شما در این باره چیست؟
مرگ راه حل دو دولت در یک سرزمین را میتوان در امتناع اسرائیل از به رسمیت شناختن کامل ناسیونالیسم فلسطینی و بیکفایتی رهبری فلسطین جستوجو کرد. با توجه به اینکه اسرائیلیها قدرت بسیار بیشتری داشته و از حمایت ایالات متحده برخوردارند، اسرائیلیها بیش از فلسطینیها مسئول این شکست هستند.
همانطور که رشید خالدی( مورخ فلسطینی ـ آمریکایی خاورمیانه) و ادوارد سعید(استاد مطالعات عرب مدرن در دانشگاه 24 کلمبیا) تأکید کردهاند، فلسطینیها اختیاراتی دارند که رهبری فلسطین بهطور مسئولانه از آن استفاده نکرده است. فلسطینیها باید یک سیستم واقعاً دموکراتیک ایجاد کنند و راهبردهای مؤثرتری را بهکار گیرند.
احداث شهرکهای اسرائیلی نشانهای از این روندهای طولانی و تاریخی و یکی از ریشههای تنش مستمر در سرزمینهای فلسطینی است. این اقدام اسرائیل هر گونه چشمانداز یک فلسطین پیوسته و فعال را تضعیف میکند.
ایکنا ـ به نظر شما جامعه بینالملل برای برقراری صلح پایدار در سرزمینهای فلسطینی چه کاری میتواند انجام دهد؟
جامعه بینالملل تاکنون به ایجاد شرایط وحشتناکی که فلسطینیان در غزه و کرانه باختری متحمل شدند کمک کرده و موظف است:
1- کمکهای اقتصادی و زیرساختی بیشتری به مردم غزه ارائه کند. طرح مارشال(تزریق سرمایه و پول به نوار غزه برای بهبود وضعیت اقتصادی) از درد، رنج و آلام مردم فلسطین میکاهد.
2- ابتکار صلح عربی در سال 2002 را میتوان تجدید کرد. این ابتکار حاوی وعده صلحی عملگرایانه است که ممکن است برای اسرائیلیها و فلسطینیها حداقل قابل قبول باشد.
3- ادامه ابتکار ژنو. اگرچه سوئیس بودجه خود را از این ابتکار خارج کرده است، چشماندازی که در قلب این پروژه وجود دارد، با توجه به اینکه (این ابتکار) نتیجه یک چارچوب حل مشکل است که شامل فلسطینیها و اسرائیلیهایی است که در میدان حضور دارند، پتانسیل بالایی دارد. جامعه بینالمللی میتواند از راه حلهای نوآورانه ارائه شده توسط این پروژه استفاده کند.
4- هند و کشورهای عمده شرق فلسطین و سرزمینهای اشغالی باید به دنبال میانجیگری باشند. ایالات متحده به عنوان همپیمان متحد با اسرائیل دیده میشود، نباید نقش اصلی را به عنوان داور و میانجی بازی کند.
ایکنا ـ برخی معتقدند عادیسازی روابط چند کشور اسلامی با اسرائیل واقعاً به ضرر فلسطینیها بوده است. در این باره چه فکر میکنید و آینده این عادیسازی روابط به کجا میانجامد؟
عادیسازی اقتصادی روابط چند کشور اسلامی با اسرائیل سی سال است که در حال انجام است. این به اصطلاح «توافق ابراهیم» بهعنوان شناسایی رسمی این الگوی تاریخی و بهعنوان یک شتابدهنده عمل میکند. این توافق، فقدان تلاشها برای ارتقای یک رابطه عملی و عملگرایانه، مذاکرهشده، میانجیگری بین فلسطینیها و اسرائیلیها را و نیز عادیسازی وضعیت وخیم اقتصادی که فلسطینیها تجربه میکنند، میپوشاند. این مشکلات در نهایت به یک سلسله انتفاضه یا قیام دیگر که منجر به خشونت و مرگ خواهد شد، میانجامد.
فلسطینیها تنها کسانی نیستند که رنج میکشند. همانطور که بهار عربی نشان داد، بسیاری در جهان عرب در فلاکت و بدبختی باقی ماندهاند و از رژیمهای خودکامه خود خشمگین هستند. اگر عادیسازی اقتصادی به نوسازی دموکراتیک و برنامههای اجتماعی که برای ارتقای برابری اقتصادی طراحی شدهاند منتج نشود، نتیجه آن ادامه انتفاضهها و تعداد دیگری بهار عربی خواهد بود.
ایکنا ـ به نظر شما با توجه به شکست طرح دو دولتی، چه جایگزینی برای فلسطینیها وجود خواهد داشت؟
1- ایجاد یک دموکراسی اصیل فلسطینی. فلسطینیها مشتاق سیستم حکومتی هستند که عقاید اکثریت را منعکس کند. رهبری فعلی در تشکیلات خودگردان به عنوان فردی نالایق و فاسد تلقی میشود. جایگزین، سیستم و زمانبندی جدید برای انتخابات معتبر است.
2- ایجاد رهبری جدید فلسطین. محمود عباس و کادر رهبری فعلی پیر هستند و اکثر فلسطینیها آنها را همدست ارتش اسرائیل میدانند. رهبری جوانتر و شایستهتر مورد نیاز است. نظرسنجیهای عمومی نشان میدهد که مروان حسیب ابراهیم برغوثی(سیاستمدار و فرمانده نظامی فلسطینی عضو جنبش فتح است که از سال ۲۰۰۲ به اتهام قتل ۴ اسرائیلی و ۱ یونانی در زندان رژیم صهیونیستی بسر میبرد) اکنون سیاستمدار فلسطینی محبوبی بوده و همچنان در زندانهای اسرائیل بسر میبرد.
3- ایجاد پیامی جدید و مدون به جامعه بینالمللی. فلسطینیها با ترقیخواهان و برخی از اعضای حزب دموکرات در ایالات متحده به خوبی توانستهاند ارتباط برقرار کنند. با تکیه بر این موفقیت، فلسطینیها یا باید طرحی جدید ارائه دهند یا با پذیرش کامل ابتکار صلح عربی یا پروژه ژنو، کاری انجام دهند.
4- مشارکت در اعتراضات غیر خشونتآمیز سیستماتیک، بر اساس مدل ارائه شده توسط مارتین لوتر کینگ و گاندی. شواهد حاکی از آن است که استفاده از خشونت تسکیندهنده است، اما در نهایت بیاثر، یا اغلب معکوس است. جایگزینی برای خشونت وجود دارد، از جمله تلاش دیپلماتیک بسیار پیچیدهتر از سوی فلسطینیها. همانطور که ادوارد سعید و رشید خالدی بارها و بارها شاهد بودند، دسترسی فلسطینیان به دنیای انگلیسیزبان اغلب بیاثر است.
گفتوگو از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام