مهدویت و انتظار آموزه مشترک بین تمامی ادیان و مذاهب است، در شیعه، جایگاه این آموزه، محوری و از مهمترین آموزههای اعتقادی و دینی است.
درباره دوره غیبت سؤالات متعددی مطرح میشود از جمله اینکه وظیفه فقها و علمای دین در این دوران چیست؟ روایات مختلف با برداشتهای متفاوت در این زمینه وجود دارد ولی کدام قرائت درست است؟ بهرهمندی مردم در دوران غیبت از وجود آن حضرت در مصائب و مشکلات چگونه است و بهرهمندی غیر مسلمانان چگونه و اینکه گاهی مطرح میشود که مقدمات ظهور را آماده کنیم دقیقا یعنی چه کارهایی انجام دهیم؟
خبرنگار ایکنا پاسخ این پرسشها را در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و پژوهشگر مهدویت پیگیری کرده است که پاسخهای او را در ادامه میخوانید:
ایکنا_ وظیفه و مسئولیت علما و فقها در دوران غیبت امام زمان چیست و در این باره چه نظراتی وجود دارد؟ ظاهرا نظرات متفاوت است.
در مورد جایگاه و وظیفه علما در دوره غیبت باید گفت، ما علمای برجسته را به عنوان نایبان عام حضرت مهدی(عج) میدانیم کما اینکه در برخی روایات هم اشاره شده وقتی دستتان از امام(ع) کوتاه است دنبال عالمانی بروید که فرمایشات و سیره آنان را برای شما بازگو میکنند که میتواند شامل آثار پیشینیان و آثار و گفتار عالمان معاصر باشد. روایتی از امام عسکری(ع) از پدرشان نقل شده است که فرمودند: در دوره غیبت حضرت قائم(ع) اگر کسانی از علما باقی نباشد که مردم را راهنمایی و به سوی ما فرا بخواند و با دلایل متقن از دین دفاع کرده و ضعفا را از دامهای جن و انس نجات دهد کسی نمیماند مگر اینکه از دین منحرف شود.
امام در حقیقت جایگاه عالمان و فقها را تبیین فرمودهاند؛ مثال امام هادی(ع) در این روایت این است؛ همانطور که ناخدا کشتی را در برابر تلاطمات و ناملایمتها حفظ میکند، علما هم این وظیفه را دارند. امام هادی(ع) دانشمندان شیعه را جزء برترین انسانها میدانند زیرا علاوه بر خودسازی به ساختن و هدایت دیگران هم میپردازند. بنابراین در دوره غیبت مشخصا از آنجا که دستمان از ساخت مقدس امام عصر کوتاه است براساس سفارشات معصومان(ع) باید از تحلیلها و نظرات ایشان که مستند به نصوص دینی است اطاعت کنیم و زندگی خود را بر این مبنا تدارک کنیم.
البته معصومان(ع) و به ویژه امام زمان(عج) در نامه خود به آخرین نایب خاص، فرمودهاند از عالمان و فقهایی تبعیت کنید که مخالف هوای نفس و مطیع دستورات خداوند باشند یعنی شرط این تبعیت برخورداری از صفات والای انسانی و وجود قوه مدیریتی و تدبیر و مدیریت و رهبری است.
بنابراین دو مسئله وجود دارد؛ اول اینکه ما چه کسانی را با چه ویژگیهایی به عنوان نایب عام برگزینیم و مطمئن شویم که انتخاب درستی داشتهایم و دیگری اگر مطمئن شدیم که افرادی با ویژگیهای بیان شده در روایات مطابقت دارند، در پیروی از ایشان تردید نکنیم. البته در طول تاریخ کسانی که انسانها را از اهل بیت(ع) دور میکردند در دوره غیبت کبری هم همه تلاش خود را به کار میاندازند تا مردم را از علما و فقهای شایسته دور کنند، تهمتها و جریانات انحرافی و بدگوییهایی که در جایگاه و مرتبت این دانشمندان صورت میگیرد، در این راستا هست و فضای مجازی هم فرصتی برای این جریانات ایجاد کرده است و در اینجا زیرکی شیعیان لازم است تا تحت تاثیر القائات و سخنان نادرست قرار نگیرند.
از طرف دیگر وظیفه علمایی هم که قرار است نایب عام امام(عج) باشند بسیار سنگین است؛ این افراد باید با آگاهی از زمانه و بصیرت نسبت به شناسایی و تبیین راهبردهای دشمن اهتمام بورزند و نهایتا در دوره غیبت خیال ما از این بابت راحت باشد که پیرو کسانی هستیم که تالی تلو و جانشین معصوم و انسانهای خودساخته هستند.
ایکناـ براساس فرمایشات شما مبنای رجوع به فقها و علما در دوره غیبت، روایاتی در این زمینه است، حال اگر کسی در سندیت این روایات خدشه کند یا در دلالت آن مطالبی بگوید، آیا استدلال عقلی و قرآنی در این زمینه وجود دارد؟
قرآن کریم در آیات متعدد به تاسی و پیروی از انسانهای شایسته توصیه کرده و فرموده است از انسانهایی که افراد خودساخته و دارای ویژگیهای تربیتی برجسته هستند تبعیت کنید و دلیل عقلی ما برای پیروی از پیامبران و ائمه(ع) و قبول معجزات آنان هم همین است زیرا ما در زندگی نیازمند به تاسی به اسوههایی هستیم که از راه پیش روی بشر مطلع هستند؛ اینکه برخی خرده میگیرند که مگر انسان خودش عقل ندارد که بخواهد از دیگران تبعیت کند، حرف درستی نیست زیرا رجوع به متخصص در هر کاری امری عقلایی است؛ هیچ کس نمیگوید اگر کسی مریض شد خود طبابتی بکند و اگر کسی این کار را هم بکند به کتاب و منبعی رجوع میکند، کسی که وسیله نقلیه او خراب میشود یا نیاز به تخصصی دارد به متخصص رجوع دارد و ما در امور دینی هم نیازمند متخصصانی هستیم که دین را خوب بشناسند تا سعادت ما تامین شود.
اصلا فرض را بر این بگذاریم که روایاتی برای متابعت از برخی انسانهای عالم نداشته باشیم؛ عقل و عرف رجوع به متخصص را قبول دارد و در همه جای دنیا این مطلب پذیرفته شده است.
ایکناـ ممکن است این سؤال برای برخی افراد ایجاد شود که آیا لزوما این عالمان باید روحانی و حوزوی باشند؟ همچنین آیا صرف تخصص کافی است؟
این سؤال در هر تخصصی قابل طرح است. مثلا اینکه آیا لزوما مکانیکی که مدرک دانشگاهی و رسمی دارد میتواند ماشین تعمیر کند یا غیر آن هم میتواند؛ در بحث ما هم لزوما از روایات این بر نمیآید که عالمی که مورد اتباع است لزوما باید روحانی باشد و ممکن است کسی در این کسوت نباشد اما اطلاعات او از آموزههای دینی و فرمایشات معصومان(ع) جامع باشد ولی ممکن است کسانی هم باشند که مدعی این جایگاه هستند ولی شایستگی نداشته باشند بنابراین باید ملاک و معیارهایی وجود داشته باشد، مثلا کسی که خود را متخصص و فوق تخصص میداند از مجموعه قابل قبولی مدرک و مهر دارد، در حوزه دین هم باید نهادی باشد که شایستگی و اعلمیت افراد را تشخیص دهد و مجوز بدهد، از این رو گروهی که نخبگان حوزه هستند فقها و مراجع تقلید را مشخص میکنند و در بحث ولایت فقیه، مجلس خبرگان این وظیفه را برعهده دارد تا از بین نواب عام، فردی را برگزیند. این قوانین نوعی اطمینان خاطر برای مردم است که در همه تخصصها و در تمامی دنیا مورد قبول است. مردم ما هم به افرادی که روحانی هستند و لباس روحانیت بر تن میکنند اعتماد بیشتری دارند، کما اینکه وقتی شما به بیمارستان بروید به افرادی که لباس پرستاری و پزشکی بر تن دارند مراجعه میکنید.
ایکناـ آیا فایده وجود امام عصر(ع) لزوما به معتقدان به ایشان میرسد یا همه بشریت از وجود ایشان فیض میبرند؟
در مورد امام مهدی(عج) دو نوع بهره و فایده وجود دارد؛ یکسری فواید تکوینی است یعنی وجود حجت الهی در نظام تکوین لازم است و ثبات آفرینش به وجود حجت است همانطور که داریم؛ این السبب المتصل بین الارض و السماء... و بیمنه رزق الوری... و تعابیری از این دست؛ در این بهرهوری، همه موجودات از فیض امام بهره میبرند ولو اینکه خودشان باور به امامت هم نداشته باشند و حتی دشمن امام باشند ولی بخشی از فواید حضور امام(عج) غیر تکوینی است طبیعتا کسی که امام را قبول ندارد از تشریعات امامت و هدایتهای خاص امام بهره نمیبرند.
ایکناـ وظیفه ما درباره مقدمات ظهور چیست؟
این وظایف در روایات با عنوان وظایف منتظران بیان شده است و مهم این است که ما در عرصه عمل و رفتار به این وظایف جامه عمل بپوشانیم، اگر ما به تکالیفی که بر دوش داریم عمل کنیم براساس روایات دیگر نباید نگران تاخیر و عدم تاخیر در ظهور باشیم؛ نه اینکه بی خیال ظهور باشیم، سخن از عدم نگرانی است؛ یعنی اضطراب نداشته باشیم که عمر من رو به خاتمه است و ظهور را درک نخواهم کرد زیرا اصل عمل به وظایف و تکالیف در عصر ظهور است و کسی که آن را انجام دهد منتظر حقیقی است و بهرهای از حضور برده است البته مشاهده وجود نورانی و مقدس آن حضرت، فیض کامل است.
بنابراین ما هستیم و یکسری وظایف و تکالیف مختص این دوره و اگر به شایستگی به این وظایف عمل کنیم خداوند آن چه را نمیدانیم به ما میآموزد و ما را هدایت میکند. پس مهم در عصر غیبت این است که به دانستههای خود عمل کنیم و صرفا دانستن کفایت ندارد.
انتهای پیام