وی افزود: همچنین شمارش آیات احکام و بیان دقیق آن در حد و توان غیرمعصومان نیست و هیچ کسی نمیتواند مدعی شود که دقیقا تعداد آن را میداند زیرا خداوند علم به آن را فقط در اختیار ائمه(ع)، پیامبر(ص) و راسخون در علم قرار داده است. دلیل دیگر در رد این سه نظر آن است که ما میتوانیم اثبات کنیم ظرفیت قرآن کریم بسیار زیاد و فراتر از حتی دوهزار آیه است و معتقدیم که از حدود نیمی از آیات قرآن و بیشتر آن میتوان حکم فقهی استخراج کرد.
این پژوهشگر با اشاره به دلایل و ملاکهای توسعه آیاتالاحکام گفت: اولین دلیل، توسعه در استخراج همین تعداد آیاتالاحکام مشهور است، معمولا گفته شده که آیات احکام، 150، 500 و یا دو هزار آیه است، ادعای ما این است که مفسران اهل سنت و شیعه از همه ظرفیتهای قرآن کریم در همین آیات هم استفاده نکردهاند و امکان استخراج بیشتر وجود دارد که نمونههایی برای آن ذکر میشود.
صادقی فدکی گفت: مفسران شیعه و اهل سنت، حدود هشت آیه در مورد تعزیر از قرآن استخراج کردهاند ولی ما با تحقیقی که کردهایم بر این باور هستیم که 15 تا 20 آیه قرآن کریم، درباره تعزیر است. همچنین موضوع ارتداد را به صورت میدانی از منابع شیعه و اهل سنت، بررسی کرده و اثبات کردیم که بیش از 50 آیه مرتبط با ارتداد در قرآن وجود دارد ولی فقها از آن استفاده نکردهاند.
وی اضافه کرد: روش دوم، وارد کردن فروعات عملی دیگر در حوزه فقه و ضمیمهکردن آیاتالاحکام این فروعات؛ موضوعاتی که تاکنون به فروعات وارد شده موضوعات خاصی از طهارت تا دیات است، ولی ما مدعی هستیم که موضوعات فروعات عملی منحصر به اینها نیست و موضوعات دیگری هست که اصلا در بین فقها و مفسران استفاده نشده است، مانند آشتی و اصلاح ذاتالبین، تفقه در دین، تعلیم و تربیت، تبلیغ، تکدی و سؤال، تکفیر و صدها موضوع دیگر که جزء فروعات عملی است و براساس تعریف فقه جزء محدوده فقه است ولی بررسی نشده است. برای اینها هم ادله قرآنی و هم ادله روایی داریم.
صادقی فدکی بیان کرد: مثال دیگر اینکه انفاق جدا از خمس و زکات است و در بررسی صورت گرفته به این نتیجه رسیدیم که بیش از 50 آیه در قرآن مربوط به انفاق مال در راه خداوند است که اگر به آیاتالاحکام اضافه شود باعث توسعه آن است؛ همچنین موضوع بدعت در دین هم از فروعات عملی است که در منابع فقهی بررسی نشده است و حدود 30 آیه درباره این موضوع سراغ داریم. شاید بیش از 500 آیه در همین موضوعات قابل احصاء برای افزودن به آیات احکام باشد.
وی اضافه کرد: موضوع دیگر افزودن مباحث اخلاقی به فقه و آیات احکام است؛ الان چند رشته مانند اخلاق، فقه و کلام و ... در حوزه وجود دارد و از ابتدا اخلاق را از کلام و فقه جدا کردهاند؛ احسان و نیکی، صبر و شکر، بخشش، وفای به عهد، استهزاء، تواضع و فروتنی و بیش از صد موضوع اخلاقی دیگر که صرفا در منابع اخلاقی بحث شده است لذا از روشهایی که میتوان آیات احکام را توسعه داد وارد کردن این مباحث است.
عضو هیئت علمی پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: البته معنای توسعه فقه به حریم اخلاق و وارد کردن اخلاق، به معنای آن نیست که به صورت مطلق مباحث اخلاقی را تعطیل کنیم؛ موضوعات اخلاقی از دو جهت قابل بررسی است؛ یکی فقه و دیگری اخلاق؛ از جهت اخلاق، بررسی و مطالعه و بحث زیادی شده و کتب فراوانی هم نوشتهاند ولی زاویه دیگر بررسی این موضوعات از منظر فقهی و تکلیفی است. ادله متعدد از قرآن، روایات و سیره هم داریم.
وی با اشاره به ادله فقهی بودن موضوعات اخلاقی گفت: دلایل متعددی در این زمینه داریم؛ دلیل اول این است که تعریف فقه شامل موضوعات اخلاقی هم میشود و صرفا منحصر به فروعات اولیه نیست؛ فقه به معنای علم به احکام شرعی فرعی از ادله تفصیلی است؛ موضوعات اخلاقی جزء اعمال صادر شده از جوارح انسان است کما اینکه نماز اینطور است. دروغ، غیبت و تهمت، استهزاء و آشتی و ... اعمال زبانی و جوارحی و قابل بررسی از منظر فقهی است.
صادقی فدکی بیان کرد: همچنین وحدت لحن و سیاق آیات قرآن در بیان موضوعات فقهی و اخلاقی است؛ یعنی ادبیات قرآن کریم هیچ فرقی در بیان موضوعات اخلاقی و فقهی ندارد و به همان لحنی که دستور به قرائت نماز، ادای زکات و خمس و برآوردن حج داده است با همان لحن هم موضوعات اخلاقی را دستور داده است؛ مثلا فرموده است نماز اقامه کنید و زکات بدهید یا کتب علیکم الصیام ... که اینها اشاره به موضوعات فقهی است ولی به همین سبک فرموده است: ان الله یامر بالعدل...، یا ـ ان الله یامرکم ان تعدو الامانات ...؛ لحن قرآن در هر دو مورد امر است.
وی گفت: در آیاتی از برخی اعمال مانند قتل و نمازخواندن در حالت مستی نهی کرده است و عینا در موضوعات اخلاقی هم همین نهیها وجود دارد؛ مثلا فرموده که از ظن و سوء ظن، تجسس و غیبت پرهیز کنید.
صادقی فدکی گفت: حرف ما این است که اگر فقها از آن آیات، حرمت را برداشت کردهاند همین حرمت قابل برداشت از آیات اخلاقی هم هست و تفاوتی بین این دو نوع نهی نیست همچنین در آیاتی، موضوعات فروعات عملی و اخلاقی را در یک آیه و یک دسته آیات پشت سر هم و با یک لحن آورده است؛ در آیات 17 تا 19 سوره لقمان شاهد این موضوع هستیم. در آیات اول تا 9 سوره مؤمنون هم شاهد بیان موضوعات اخلاقی و تکلیفی پشت سر هم و با سیاق واحد هستیم. بحث نماز و زکات و حفظ فروج آمده و در ادامه وفای به عهد و رعایت امانت آمده که هر دو اخلاقی هستند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معرف قرآن گفت: وحدت لحن و سیاق روایات در موضوعات فقهی و اخلاقی هم دلیل دیگری برای انضمام مباحث اخلاقی به فقه است؛ مثلا در جواب سلام آمده است که جواب سلام واجب است یا رد امانت واجب است ولو این امانت برای کافر و فاجر باشد. یا در مورد توبه فرموده است که همگی به سمت خدا توبه کنید؛ یعنی لحن امر دارد. در جایی فرموده است که انسانها را از کبر و حسد و حرص نهی فرموده است.
صادقی فدکی اظهار کرد: از جمله ادلهای که میتوان از روایات حکم فقهی استفاده کرد این است که برخی فقها و مفسران همین روایات را مورد بررسی قرار داده و حکم فقهی از آن گرفتهاند؛ مرحوم صاحب وسائل الشیعه، روایاتی گردآورده و حکم فقهی گرفته است؛ از جمله باب استحباب مکارم اخلاق یا باب وجوب توکل بر خدا، باب وجوب خوف از خدا، باب صبر بر طاعت خدا، تواضع و فروتنی و ذکر خدا در هنگام غضب، تحریم طلب ریاست و حب دنیا، کراهت حرص بر دنیا وحب مال و شهوت و طمع.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی تصریح کرد: سیره فقها هم از دیگر دلایلی است که میتوان موضوعات اخلاقی را وارد فقه کرد؛ آیتالله محمد یزدی در فقه القرآن، علاوه بر مضوعات فقهی رایج، موضوعات اخلاقی از جمله نفاق، غیبت، دروغ، تهمت و توبه و ... را بیان و حکم تکلیفی آن را بیان کرده است؛ همچنین شیخ انصاری در مکاسب محرمه برخی موضوعات اخلاقی مانند؛ دروغ، لهو و لعب، چاپلوسی، مکر، نمامی، غش در معامله را بررسی کرده و حکم شرعی آن را استنباط کرده است. در سبلالسلام از یکی از علمای اهل سنت هم برخی موضوعات اخلاقی؛ سلام و آداب آن، نیکی از طریق رحم، توبه، ذکر و دعا، بحث و ... . اینها چهار دلیل بر این بود که موضوعات اخلاقی هم میتواند به موضوعات فقهی اضافه شود و آیات احکام را توسعه بدهیم.
صادقی فدکی بیان کرد: مثلا عفو و گذشت از جمله موضوعات حقوقی فقهی و هم اخلاقی است ولی فقهای ما آن را مورد توجه قرار ندادهاند، ولی وقتی در قرآن آن را بررسی کنیم، میبینیم آیات احکام زیادی مرتبط با آن است. از جمله گستره و انواع عفو که شامل عفو از عمل و عفو از حق است. در آیات متعدد به موضوع عفو افراد و گروه و حتی عفو اجتماعی اشاره کرده است.
انتهای پیام