به گزارش ایکنا، علیرضا کچوئیان، مدیر مؤسسه قرآن و نهجالبلاغه تهران طی یادداشتی به اظهارات تعدادی از سخنرانان نشست سراسری رؤسای ادارات امور قرآنی ادارات کل تبلیغات اسلامی سراسر کشور که اواخر هفته گذشته در شهر مقدس مشهد برگزار شد، درباره احیای جلسات خانگی قرآن واکنش نشان داد و نوشت: «این مطالب جای بسی شگفتی و تعجب در ذهن خواننده ایجاد میکند. تعجب از عدم شناخت واقعیتهای جامعه هدف یعنی مردم و اقتضائات و نیازهای حال و پیش رو».
متن این یادداشت بدین شرح است؛
«حتما فحوا و دال اصلی این نوشتار که مطلوبیت تحقق جامعه قرآنی به معنای ظهور و بروز گفتمان و چارچوبهای عملی قرآن در تمامی سطوح و ارکان جامعه از اقتصاد گرفته تا سیاست و فرهنگ است، تکرار مکررات و متهم به صرف شعار و حرف است اما از طرفی نیز باید قبول کرد در پارهای از مسائل مورد بحث که در پی خواهد آمد، اقوال ناصحیح و ناشی از عدم واقعبینی و تداوم رویکردهای دستوری و فرمایشی، ضرورت انجام تکلیف و رسالت روشنگری و مطالبهگری در موضوعات مربوطه را به منظور اتخاذ رویکردهای واقعیتر در دو سطح تصمیمسازی و تصمیمگیری ایجاب میکند.
حال ضمن ارج نهادن به زحمات و تلاش مسئولان و متولیان فعالیتهای قرآنی کشور در بسط و گسترش فرهنگ قرآنی به بحث اصلی در این یادداشت اشاره میکنم. اواخر هفته گذشته در شهر مقدس مشهد و طی نشست سراسری رؤسای ادارات امور قرآنی ادارات کل تبلیغات اسلامی سراسر کشور، اظهاراتی از سوی تعدادی از سخنرانان این مراسم منتشر و رسانهای شد که جای بسی شگفتی و تعجب در ذهن خواننده ایجاد میکند. تعجب از عدم شناخت واقعیتهای جامعه هدف یعنی مردم و اقتضائات و نیازهای حال و پیش رو.
در حالی که به صراحت آمار، جامعه با مشکلات و دردهای عدیده معیشتی و اجتماعی از قبیل تورم، گسترش دامنه فقر، افزایش سطح شکاف اجتماعی، بیکاری، افزایش آمار طلاق، بزهکاریها و بیاعتمادیهای اجتماعی و … روبروست و با آن دست و پنجه نرم میکند، سخن گفتن از اینکه چه کنیم جلسات خانگی قرآن احیا و از حیث محتوا پربارتر و غنیتر شود و آنها را به سمت قیام برای خدا در چند سطح قیام علیه نفس و قیام علیه طاغوت! سوق دهد یا از رقم چندهزار به چند میلیون رساندن جلسات خانگی قرآن، جز تغافل چیز دیگری نمیتواند باشد.
خودسازی و ضرورتی که از آن سخن رفته آیا با وجود مشکلات گفته شده و بسیاری دیگر از آنها که جامعهمان به آن دچار است، شدنی هست؟ اگر صحبت از دغدغههای مقام معظم رهبری در ضرورت فعالیت قرآنی و تبلیغ و ترویج آن میشود، باید به فرمایشات ایشان به عنوان یک منظومه و نه صرفا یک مطالبه صنفی نگاه کرد به طور مثال خود ایشان طی بیاناتی درباره فساد جامعه در پی وجود فقر و مشکلات معیشتی به فرمایش حضرت رسول اکرم(ص) استناد کردهاند آنجا که میفرمایند: «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً؛ جامعهاى که در آن فقر باشد، بیکارى باشد»، مشکلات معیشتى غیر قابل حل وجود داشته باشد، اختلاف طبقاتى باشد، تبعیض باشد، شکاف طبقاتى باشد، حالت آرامش ایمانى پیدا نمیکند. فقر، انسانها را به فساد میکشاند، به کفر میکشاند؛ فقر را باید ریشهکن کرد …
دقت کنید! معظم له میفرمایند جامعه و فرد حتی حالت آرامش ایمانی پیدا نمیکنند، چه برسد به نرمی دل در پی گوش فرادادن به آیات قرآن که جنابان سخنران در آن مراسم ایراد فرمودند.
یا همانطور که به تعبیر اخیر عالم فرزانه و مفسر قرآن کریم حضرت آیتالله جوادی آملی در دیدار با رئیس رسانه ملی فرمودند: «جامعه گرسنه با طنز و نمایش آن شاداب نمیشود». باید گفت جامعه گرسنه و درگیر با مسائل و معضلات گوناگون به این سبک و سیاق دستوری و بخشنامهای قرآنخوان و اهل برگزاری جلسه قرآن در خانهاش نمیشود. آن هم خانهای که غالبا دغدغه تأمین حداقلهای زندگی برایش مسئله است توقع دایر نمودن جلسه قرآن از آن قبول کنیم، بیجاست. دارالقرآن مطلوب و دارالقرائه مورد انتقاد، در صورت ثَبات مشکلات و نابهنجاریها و عدم اراده برای حل آنها هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشته و فقط پاک کردن صورت مسائل اصلی تلقی میشود.
از دیگر تعابیر جالب و محیِر در این مراسم، قیام علیه طاغوت بود. باید پرسید شاخصه و تعریف شما از طاغوت چیست؟ آیا با ارائه محتوای مطلوب در پی بیان آن توسط مربیان آموزش دیده به مخاطب به خودی خود، مبارزهای صورت گرفته میشود؟ مختصات زمانی و مکانی این طاغوت چیست؟ زمانی و در سال ۱۳۲۳ مرحوم امام خمینی(قدس سره) طی پیامی و به اقتباس از آیه ۴۶ سوره سبأ صحبت از طاغوت و ضرورت مبارزه با آن در بستری تاریخی میکنند و مینویسند «خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره گردانیده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده است. اگر مجال را از دست دهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و …»
۳۴ سال بعد نیز در سال ۵۷ با رهبری خود سلطنت ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی را در این سرزمین ممهور به مهر باطل میکنند و این یعنی پیوند نظر و عمل یعنی ارائه یک الگوی موفق و شدنی. آیا شما هم مصداق مشخصی از حرف و کلمه حقی که ایراد فرمودید در شرایطی که بهسر میبریم دارید؟ کلمه حقی که شواهد و مصداق اراده باطل از آنها در تاریخ موجود و به عنوان خطری در کمین است. آیا به رابطه لفظ و مفهوم گفتهای خود و شرایط جامعه توجهی کردهاید؟ و بسیاری سؤالات از این قبیل که سزاوار و درخور پاسخ هستند.
و اما چه باید کرد؟
جامعه به مثابه یک کل به رشد و ارتقا تمامی ابعاد خود و به یک اندازه و البته با توجه به اولویتها و عدم خلط علت و معلول ها دارد و این نکتهای است که در برنامهریزیها و ارائه راهحلها ایجابا و سلبا باید به آن توجه کرد. قرآن و معارف آن باید از ترقوهها عبور کرده و در متن جامعه، جاری و ساری شود والا دارالقرآن و دارالقرائه هیچ تفاوتی با یکدیگر نداشته و صرفا مناقشهای لفظی است. باید از دارالقرآن به معنای جامعه قرآنی و متصف به حقیقت آن به دارالقرآن به معنای محلی برای آموزش و تبلیغ و ترویج آن رسید. در غیر این صورت قرآن کریم، زینت المجالسمان خواهد بود…».
انتهای پیام