قیام تاریخساز سیدالشهدا(ع) در مقابل دستگاه یزید، همواره تحلیلهای مختلفی را در طول تاریخ برانگیخته است، علتها و زمینههای زیادی برای حرکت امام حسین(ع) در مقابل حکومت یزید اموی ذکر شده است که میتواند به تبیین و تنقیح وظیفه یک مسلمان در جامعه اسلامی کمک کند. از این رو فهم صحیح علت قیام عاشورا نه تنها موضوعی تاریخی، بلکه بحثی فقاهی، سیاسی و جامعهشناختی نیز محسوب میشود.
تاکنون بیشتر سخنرانان مذهبی و تحلیلگران پرشمار واقعه عاشورا علت اصلی قیام امام حسین(ع) را فسق و فجور علنی یزید همچون شرابخواری، سگبازی و بینمازی او ذکر کردهاند، چند سالی است که در کنار این رویکرد، بر ظلم و جور یزید و علاوه بر آن شیوه انتصاب او در مقام خلافت به عنوان علت اصلی قیام عاشورا تأکید میشود. برای مثال کتاب «حقیقت عاشورا» اثر محمد اسفندیاری از جدیدترین آثار عاشوراپژوهی به این موضوع تأکید میکند.
با توجه به لزوم تبیین این رویکرد و همزمان با تاسوعای حسینی با حجتالاسلام والمسلمین رجبعلی مقیسه، استاد مدارس علمیه مرحوم آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) و آیتاللهالعظمی وحید خراسانی به گفتوگو پرداختیم.
مقیسه در پاسخ به سؤال ایکنا که اولویت اصلی قیام امام حسین(ع) چه بود؟ اظهار کرد: اگر بخواهیم اولویتهای قیام را به درستی بفهمیم، باید به کلماتی که امام حسین(ع)، خود، در حین قیام و بلکه قبل از شروع قیام ایراد فرمودند، توجه کنیم. در کل و در یک جمله مختصر و گویا اگر بخواهیم بگوییم، امام حرکت خود را بر ضد یک حاکم نالایق و فاقد ویژگیهای حداقلی برای حکومت انجام داد. ابتدا باید صفات ثبوتی حاکم را در بیان امام(ع) بشناسیم. ایشان در یکی از پاسخهای خود به نامههای اهل کوفه نوشتهاند: منِ الامام الا الحاکم بالکتاب، قائم بالقسط، الدائن بدین الحق، الحابس نفسه الی ذاتالله؛ یعنی امام، کسی است که اولاً بر طبق قرآن حکومت کند، تبعاً و طبعاً برای تحقق چنین شرطی لازم است که حاکم، قرآنشناس، قرآنپژوه و مأنوس با کتاب خدا باشد، دومین خصوصیت، قیام به قسط و عدل اجتماعی است، سومین ویژگی بایسته برای حاکم، التزام به دین حق است، ویژگی بعدی این است که اراده خود را بر طبق خواسته دین تنظیم کند، نگذارد ارادهاش از جاده حق عدول کند و خارج شود و همه اینها هم باید برای خدا باشد.
این استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: در کنار این حدیث، سخنرانی دیگری از امام حسین(ع) وجود دارد که آن را در مقابل لشکر حر ابن یزید ریاحی و هنگامی که راه بسته شد، ایراد کردند. در این سخنرانی، امام(ع)، صفات سلبی را برای یک حاکم مطرح کردند، یعنی ویژگیهایی که یک حاکم نباید داشته باشد و اگر حاکم این ویژگیها را داشت، مسلمان وظیفه دارد در قبال آن واکنش نشان دهد و بلکه قیام کند. امام(ع) میفرماید: «ایها النّاس انّ رسولاللَّه صلّیاللَّه علیه و اله و سلّم قال من رأی سلطانا جائرا مستحلّا لحرماللَّه ناکثا لعهداللَّه مخالفا لسنة رسولاللَّه صلّیاللَّه علیه و اله و سلم یعمل فی عباداللَّه بالاثم والعدوان فلم یغیّر علیه بفعل و لاقول کان حقّا علیاللَّه ان یدخله مدخله؛ ای مردم! پیامبر اکرم(ص) سخنی دارند: اگر سلطان جائری را دیدید که حرامهای خدا را حلال کند، پیمانهای الهی را نقض کند، سنت رسول خدا را زیر پا بگذارد و در بین بندگان با ظلم حکومت کند، آنگاه در مقابل او قیام نکنید، خدای متعال شما را با آن ظالم همپرونده میداند».
مقیسه اظهار کرد: همان طور که دیدیم طبق قول پیامبر(ص) از زبان امام حسین(ع)، اهل حلال کردن حرامهای خدا، نقض پیمانهای الهی، زیر پاگذاشتن سنت و ظلم باشد، باید در برابر او واکنش نشان داد. حال سؤال پیش میآید از بین خصوصیاتی که امام(ع) در طول نهضت برای شرایط یک حاکم بیان فرمودهاند کدام یک در کلمات ایشان بیشتر تکرار شده است، فسق و شرب خمر یزید بیشتر تکرار شده است یا جنبههای عدالت اجتماعی و ظلم به مردم؟ در خطبههای امام حسین(ع) میبینیم که ایشان هم به فسق یزید تصریح دارند و هم به ظلم او. ایشان صریحاً میفرماید: «و یزیدُ شاربالخمر و قاتلالنفسالمحترمة؛ یزید شارب خمر است و قاتل انسان». هم به فسق علنی او اشاره میکند و هم به جنایتش در حق مردم. آنچه در کلمات و خطبههای حضرت موج میزند، ظلم و جور یزید است. حقوق مردم را ندیده گرفتن و قائل نبودن حق شکواء و اعتراض برای آنها از خصوصیات یزید بود.
وی در پاسخ به این سؤال که چگونه وقتی یزید هنوز حکومت خود را آغاز نکرده بود، این ویژگیها او درباره او بیان میشد؟ گفت: معاویه بدون اینکه از مردم نظر بخواهد و بدون اینکه شایستگیهای یک رهبری را در نظر بگیرد، شخصی را که فاقد خصوصیات اخلاقی بود به جانشینی خود انتخاب کرد، حالا حکومتهای قبلی مثل خود معاویه برای حفظ ظاهر هم که شده، حداقلهایی را رعایت میکردند اما یزید این گونه نبود. معاویه هم ستمگر بود اما ظلم او با توجه به سلطه تبلیغاتیای که در اختیار داشت و شستوشوی مغزیای که انجام داده بود، برای همه مردم آشکار نبود، فقط خواص جامعه، متوجه ظلم او بودند. نحوه انتخاب یزید و خصوصیاتی که از او در دوران ولایتعهدی دیده شده بود، باعث شد بیشتر مردم اعم از خواص و عوام بفهمند سالی که نکوست از بهارش پیداست. وقتی بدون حضور مردم این شخص نالایق رو مستقر میکنند و بعد هم دستور میدهند حتماً چهار نفر از جمله امام حسین(ع) بیعت کنند، نشاندهنده این است که حکومتی با مبنای سرنیزه سر کار آمده است.
این استاد حوزه به تمایز ظاهری معاویه و یزید نیز اشاره کرد و گفت: معاویه اهل رفوکاری و حفظ ظاهر بود، آن قدر که اصحاب تحت امر امام علی(ع) در جنگ صفین را فریب زد، به قدری معاویه حیلهگر در امر سیاست بود و حضرت علی(ع) فرمود: به خدا که معاویه از من زیرکتر نیست؛ چون خیلیها میگفتند معاویه سیاستمدار است و حتی اگر شایستگی اخلاقی لازم را برای حکومت هم نداشته باشد، به درد حکومت میخورد. به همین دلیل امام علی(ع) فرمود او از من در حکومت، زیرکتر و سیاستمدارتر نیست، لکن من نمیخواهم خلاف شرع عمل کنم، اما او عمل میکند.
گفتوگو از مجتبی اصغری
انتهای پیام