به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «حقیقت عاشورا، از عاشورای حسین(ع) تا تحریفات عاشورا» اثر محمد اسفندیاری امروز شنبه ۱۶ شهریورماه با حضور سعید طاووسی مسرور و حسین علیزاده، پژوهشگران تاریخ اسلام در سرای اهل قلم برگزار شد.
حسین علیزاده در این نشست اظهار کرد: جای تأسف دارد که این همه مقاله و کتاب درباره عاشورا در کشور نوشته میشود، اما همگی تکرار منبرها و به نوعی منبر مکتوب هستند و در آنها مطالب تبلیغی ترویجی ضعیف و مبالغهآمیز وجود دارد، اما برعکس، کتاب آقای اسفندیاری مختصر، مفید، بدیع و جامع است. اگر این دقت و وسواس را همه عاشوراپژوهان ما داشتند، عاشوراپژوهی در کشورمان هزار گام جلوتر بود.
وی افزود: تنها دو اثر را میشناسم که درباره واقعه عاشورا بسیار مفید، کارساز و پرمخاطب بودهاند؛ یکی کتاب حماسه حسینی از شهیدمطهری و دیگری کتاب «پس از پنجاه سال» از مرحوم دکتر شهیدی. البته بر این کتابهای خوب و پرفروش نقدهایی نیز وارد شده است، یکی از این نقدها را مرحوم آیتالله صالحی نجفآبادی بر حماسه حسینی نوشته است و نقدی را نیز بنده بر کتاب علامه شهیدی نگاشتهام.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در بخش دیگری از سخنان خود گفت: یکی از نکات قابل توجه این کتاب این است که نویسنده میان مبنای قیام امام حسین(ع) بر اساس امر به معروف و جهاد، جهاد را انتخاب کرده و معتقد است قیام امام(ع) بر اساس جهاد است. مؤلف پس از بررسیهای مختلف به این نتیجه رسیده است که حدیث مشهور درباره قیام امام بر اساس امر به معروف، سندیت کافی ندارد.
علیزاده ادامه داد: کتاب «حقیقت عاشورا» مجموعهگفتارهایی در دو بخش است. بهتر بود در بعضی مباحث ترتیب تاریخی رعایت میشد. همچنین ای کاش آنچه به عنوان تأویل تاریخ در انتهای کتاب آمده است، در ابتدا میآمد. مؤلف در این بخش از کتاب روششناسی و منبعشناسی خوبی را برای مطالعه تاریخ عرضه کرده است که لازم بود خواننده پیش از آشنایی با اقوال مختلف درباره عاشورا نسبت به این بینش آگاهی پیدا کند.
وی در پایان تصریح کرد: این کتاب پر از مطلب خوب است و در هر صفحه آن چندین نکته خوب و بدیع وجود دارد، ولی بهتر بود ساختار دیگری پیدا میکرد.
گستره ارجاعات کتاب
در ادامه، سعید طاووسی مسرور، دیگر ناقد این کتاب اظهار کرد: اولاً بنده در شمار شاگردان استاد اسفندیاری محسوب میشوم، اما حسب امر ایشان در این جلسه حضور یافتهام و به ناچار نکاتی را عرض میکنم. در این کتاب به ۴۵۴ اثر ارجاع داده شده است و ایشان قطعاً چندین برابر این آثار را نیز مطالعه کرده و دیدهاند، این حجم از ارجاع دقیق، قوت علمی کتاب را در میان کتب فعلی عاشوراپژوهی بیرقیب میکند.
وی یادآوری کرد: آثاری که ایشان به آن ارجاع دادهاند، طیفهای مختلفی دارند و حتی جدیدترین آثار سال ۹۷ نیز در آن دیده میشود. بسیاری از عاشوراپژوهان، کتابهای جدید منتشرشده در این حوزه را مد نظر قرار نمیدهند و نمیخوانند، اما اثر استاد اسفندیاری این امتیاز را داراست که همه آثار جدید در آن مورد توجه قرار گرفته است.
طاووسی مسرور در ادامه گفت: آثار عاشورایی هر کدام از جهاتی مشکل دارند و وقتی خبرنگاران و دانشجویان به ما میگویند اثری درباره عاشورا معرفی کنید، تن و بدنمان میلرزد، اما کتاب «حقیقت عاشورا» اثری جامع، مستند و خوب برای معرفی به علاقهمندانِ تحقیق در حوزه عاشوراست. این کتاب ادبیات و قلم خوبی دارد و مقدمه بسیار خوبی نیز بر آن نوشته شده است.
این پژوهشگر تاریخ اسلام تأکید کرد: چه با این کتاب مخالف باشید چه موافق، مطالعه آن، دید شما را عوض میکند و یکی از نکات برجسته کتاب، اشاره به تقابل امام(ع) با ظلم به عنوان مسئله اصلی است، زیرا یزید فقط سگباز و شرابخوار نبود، در منبرها فقط این را میشنویم که این، تقلیل دادن حرکت سیدالشهدا(ع) است.
طاووسی مسرور ادامه داد: به نظر من، مهمترین بحث کتاب از صفحه ۱۰۷ تا ۱۵۶ است که چند گفتار درباره تلاش امام(ع) برای جلوگیری از جنگ و پیشنهادهای ایشان به سپاه مقابل مطرح میشود.
وی در بخش دوم سخنان خود با اشاره به اینکه بعضی از مطالب کتاب به تفصیل و توضیح بیشتری نیاز داشته است، به نقد برخی نکات تخصصی تاریخی در این کتاب پرداخت که در خلال آن مؤلف کتاب نیز وارد بحث شد.
پیشنهاد امام(ع) برای جلوگیری از جنگ
محمد اسفندیاری، مؤلف کتاب نیز در این نشست در پاسخ به برخی انتقادهای واردشده به کتاب اظهار کرد: بسیاری از مورخان معاصر درباره قصد امام برای انصراف از ادامه مسیر میگویند، جملهای را تکرار میکنند و میگویند: «قصد امام این نبود که واقعاً بازگردد، میخواست اتمام حجت کند!»، از کجا چنین حرفی زده میشود؟ شاید واقعاً قصد امام بازگشت بود. بحث از اتمام حجت یک پیشفرض کلامی است که متأسفانه بسیاری از تاریخپژوهان عاشورا از آن سخن میگویند.
وی در ادامه گفت: دو بحث کوشش امام(ع) برای جلوگیری از جنگ و پیشنهادهای امام(ع) برای جلوگیری از جنگ، نخستینبار در صدسال اخیر توسط بنده در این کتاب مطرح شده است، این دو موضوع مهم در کتابهای عاشوراپژوهی بیان نمیشود و تقطیع میشود. تقطیع تاریخ، تحریف تاریخ است. امام در کنار حماسه به صلح، عقلانیت و تدبیر هم میاندیشید. برای تدوین این دو موضوع در کتاب بیش از همه مباحث دیگر وقت گذاشتم.
این عاشوراپژوه برجسته اظهار کرد: در بخش پیشنهادها چهار مدل روایت از پیشنهاد امام(ع) به طرف مقابل را گزارش کردهام، اما از پذیرش هر کدام از این گزارشها، صرفنظر و توقف علمی کردهام، چون هنوز به جمعبندی نرسیدهام که کدام پیشنهاد واقعاً انجام شده است اما مخاطب باید حتماً بداند که امام برای جلوگیری از جنگ پیشنهاداتی داشته است.
اسفندیاری در ادامه گفت: مسئله دیگر که در این جلسه هم بدان اشاره شد، «عقبة بن سمعان» است که تاریخپژوهان عاشورا عمدتاً قول او را به مثابه یک برهان قاطع میپذیرند و ابداً تحقیق نمیکنند که آیا قول منتسب به او سندیت دارد و اساساً شخصیت او چقدر قابل استناد است. عقبه(غلام رباب) بردهای بود که میتوانست مثل سایر بردهها در رکاب امام بجنگد، اما نجنگید. نمیخواهم بگویم قول او موثق نیست، بلکه میخواهم بگویم باید محل توقف و تأمل باشد.
تفسیر قیام عاشورا با تکیه بر جهاد و نه امر به معروف
وی همچنین درباره نظریه خود یادآوری کرد: از نظر من، قیام امام(ع) با فریضه امر به معروف تفسیر نمیشود، بلکه با فریضه جهاد تفسیر میشود. همه زندگانی امام حسین(ع) آکنده از امر به معروف و نهی از منکر بود، اما مبنای قیام ایشان جهاد بود. وصیت معروف ایشان به محمد حنفیه که در آن از قیام بر اساس امر به معروف صحبت میشود، از نظر من معتبر نیست و استنادات تاریخی آن را در کتاب آوردهام.
اسفندیاری در بخش پایانی سخنان خود تصریح کرد: مشکل یزید بزرگتر از سگبازی بود. بعضی تنها از فسق و فجور او میگویند، در حالی که مشکل اصلیاش ظلم و جور بود. شیعیان پیشین به ظلمهای اقتصادی و اجتماعی حکومت اموی اشاره کردهاند و گویی بصیرت آنها از برخی شیعیان امروزی بیشتر بوده است. آنان به استبداد سیاسی و اقتصادی معترض بودند و این مسئله در نامهای که سلیمان بن صرد خزاعی پس از مرگ معاویه به امام حسین(ع) مینویسد، مشهود است.
گزارش از مجتبی اصغری
انتهای پیام