کمبود روحانی در مناطق محروم درد است/ تروریسم درد مشترک بشریت

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا) حجت‌الاسلام والمسلمین محمد محمدی گلپایگانی امروز اول بهمن ماه در همایش «سخنی با قلب‌های زنده» به مناسبت اولین سال ارسال نامه رهبری خطاب به جوانان غربی که در مدرسه امام خمینی(ره) برگزار شد با طرح این سؤال که چرا این نامه‌ها صادر شد و چه ضرورتی اقتضاء می‌کرد، گفت: یکی از بزرگترین سرمایه‌های هر کشور نیروی انسانی آن کشور است و نقش اساسی در آبادانی هر کشور را بر عهده دارد و جوانان گل سرسبد نیروی انسانی هر ملتی هستند. 
وی با اشاره به حادثه دستگیری جمعی از سربازان آمریکایی ادامه داد: آن منظره ای که از نحوه اسارت آنان منتشر شد تحقیر و ذلتی از این بالاتر برای آمریکا نیست آن هم برای کسی که مدعی ابرقدرتی مطلق است و همه کشورها حتی اروپایی ها نیز به نحوی مستعمره و غلام حلقه به گوش او هستند.
رئیس دفتر مقام معظم رهبری بیان کرد: این اقدام شایسته جز با حضور جوانان انقلابی و شجاع ایرانی رخ نداد؛ سریع و خوب تصمیم گرفتند و تا پای جان هم ایستادند؛ به تعبیر آقای رضایی، سردار ایرانی، این حرکت دو پیام داشت یکی برای آمریکا که به تعبیر من سر به سر ما نگذار؛ زیرا هر کسی در هر موقعیتی بخواهد متعرض کیان ما بشود این طور با او برخورد می‌کنیم.
محمدی گلپایگانی تصریح کرد: پیام دیگر آن هم برای سعودی‌هاست که قدرت ما این است و شما در تیررس ما هستید و حواستان جمع باشد که ما را عصبانی نکنید؛ بعد از این مصاحبه سردار ایرانی، این شیخ خودفروخته سعودی مصاحبه کرده و گفته این سردار ایرانی خونش هدر و قتلش واجب است و به این راحتی فتوا صادر می‌کنند و اگر می‌بینید داعشی‌ها به این راحتی جوانان را قتل‌عام می‌کنند ناشی از این تفکر است.
وی در ادامه افزود: پیامبر(ص) به نسل جوان توجه مهمی در دادن مسئولیت و خواستن مسئولیت داشتند که نمونه‌های تاریخی فراوانی در این زمینه وجود دارد؛ از جمله آن جوانی است که از سوی پیامبر(ص) به مدینه اعزام شد و نماز جمعه برپا کرد و سعد بن معاذ به دست او مسلمان شد و مقدمات حضور و هجرت پیامبر(ص) به این شهر را ایشان فراهم کرد.
وی با بیان اینکه یکی از معجزات قرآن این است که «إِنَّ الَّذي فَرَضَ عَلَيْکَ الْقُرْآنَ لَرادُّکَ إِلي مَعادٍ»؛ یعنی پیامبر(ص) تو به مکه بر می‌گردی و این وعده محقق شد، اظهار کرد: ایشان بعد از فتح مکه خطاب به مشرکان گفتند شما قوم بدی برای من بودید. من امروز با شما چه کنم که یکی از آن جمع گفت: ما جز ظن خوبی به شما چیزی نداریم؛ پیامبر گریه کرد و فرمود: من همان سخنی که یوسف به برادرانش گفت در حق شما می‌گویم و فرمود: «لاَ تَثْرَيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ» و بروید شما آزادید.