به گزارش ایکنا به مناسبت فرا رسیدن چهارمین سالگرد شهادت سردار سلیمانی و تبیین شخصیت این شهید و مکتب ایشان با سردار ابوالحسن کبیری، معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری قزوین و رزمندگان سالهای دفاع مقدس به گفتوگو نشستیم که ماحصل این گفتوگو تقدیم مخاطبان ایکنای قزوین میشود.
ایکنا_ ابعاد شخصیتی حاج قاسم را چطور تبیین میکنید؟
در مباحث مربوط به شهید سلیمانی دو مجموعه را میتوان در نظر گرفت، یکی اینکه شهید سلیمانی را بهعنوان شخص بررسی کنیم و بگوییم ایشان بهعنوان یک فرد و کسی که سوابق پیش از انقلاب، دوران انقلاب، دفاع مقدس، ایجاد امنیت در مناطق جنوبشرق و استانهای ناامن در آن دوران و پس از آن موضوع مقاومت را داشت، دارای چه شخصیتی بود؟ اگر بخواهیم به همه این موضوعات بپردازیم باید کتابهای زیادی در این باب نوشته شود، اما در یک بعد دیگر ما میتوانیم شهید سلیمانی را طبق فرمایشات مقام معظم رهبری از بعد اثری که شهید سلیمانی داشتند بررسی کنیم و راهی که ایشان فرا روی نیروهای جهادی و انقلابی در اقصی نقاط جهان گشودند که ما از آن تحت عنوان محور مقاومت یاد میکنیم، این اثر تحت عنوان مکتب شهید سلیمانی برجای مانده است.
اگر بخواهیم مکتب شهید سلیمانی را بررسی کنیم، پرداختن به ویژگیهای شخصیتی این شهید بزرگوار حائز اهمیت است. اولین ویژگی بارز ایشان به روز بودن بود. شناخت نسبت به شخصیت خود، شناخت نسبت به پیرامون و اینکه در هر وضعیتی که داشتند چه مسئولیتی متوجه ایشان بود. این سه مسئله مهم است. حال ببینیم ایشان در هر موقعیت چطور خود را شناخته و توانمندیها و استعدادهای خود را ارزیابی میکردند و اینکه چطور محیط را میشناختند. این نکته مهمی است که بسیاری افراد از آن غافل هستند و به همین سبب ممکن است به بیراهه بروند. برای مثال دین اسلام، ولایتمداری و امامشناسی در مجموعه محیطشناسی قرار دارند.
گاه ممکن است ما بخواهیم محیط داخلی خود را بشناسیم. برای مثال زمانی که دفاع مقدس پیش آمد، شهید سلیمانی صحنه را دید، تمام اتفاقات و زندگی شخصی خود را اهم و مهم کرد و دید وظیفهای که در آن برهه با وجود آن تهاجم خارجی بر عهدهاش بوده این است که وارد عرصه دفاع مقدس شود. نکته مهم اینکه ایشان علاوه بر اینکه خودشان و محیط را شناختند، شناخت مهمی نسبت به وظیفه خود داشتند که آن اطاعت از ولایت، در خط اسلام بودن و برخورداری از ویژگیهای یک شخصیت نظامی و فرمانده بود.
یک فرمانده باید بداند چطور با زیرمجموعه خود که در دوران مقدس بسیجیان بودند، برخورد کند، همچنین بداند در کنار سایر فرماندهان چه وظایفی دارد و وظیفهای که نسبت به مافوق و کسانی که بر او ولایت دارند چیست. از جمله ابعاد شخصیت شهید سلیمانی میتوان به دشمنشناسی، بصیرت، آگاهی، آشنایی به وظایف، آشنایی به تکالیف شرعی، عرفی و اجتماعی در رفتار با اقشار مختلف اشاره کرد. همچنین ایشان به تکلیف و وظیفه خود نسبت به ولایت آگاهی داشتند.
ایکنا_ نظر شما در خصوص مکتب حاج قاسم سلیمانی که نخستین بار از لسان رهبر معظم انقلاب بیان شد، چیست؟
زمانی که دوران هشت ساله دفاع مقدس به پایان رسید، سردار سلیمانی احساس کردند محیط موجود، محیطی آرامشبخش برای مردم در برخی از استانهای جنوبشرقی کشور نیست. ایشان پس از دفاع مقدس به سراغ زندگی، رفاه نرفتند، بلکه پا به میدان گذاشته و در عرصههای سخت امنیتی قرار گرفتند که هر لحظه امکان مواجهه با اشرار، اراذل و اوباش و مزدوران جیرهبگیر خارجی بود.
حاج قاسم در این دوره هم امنیت بخشی از جنوبشرق را تکلیف خود دانستند و پس از آن احساس کردند در نظام بینالملل وضعیتی پیش آمده که ملتهای مظلوم تحت ستم مستکبرین و کشورهای استعمارگر و قدرتهای پوشالی و دروغین مانند آمریکا، اسرائیل و انگلیس قرار گرفتهاند. در آن برهه دیدیم سردار سلیمانی وارد عرصه محور مقاومت شد. اینجا دیگر نام ایشان بهعنوان یک شخص مطرح نبود، بلکه ایشان با عمل و کردار خود، مسائل عالمانهای را بر جای گذاشته و ترویج کردند که رهبر معظم انقلاب از آن تحت عنوان مکتب یاد میکنند.
ایکنا_ شاخصههای مکتب حاج قاسم چیست؟
مکتب شهید سلیمانی دارای اصولی است که همه ویژگیهای این مکتب در شخصیت شهید سلیمانی تجلی کرده بود. با برشمردن ویژگیهای مکتب شهید سلیمانی مشخص میشود چرا ۲۵ میلیون نفر در اقصینقاط کشور برای تشییع ایشان به میدان آمدند و در شهرهای مختلف به استقبال پیکر مطهر ایشان رفتند. غیر از مسلمانان، مسیحیها در لبنان و سوریه و ایزدیها در کشورهای دیگر و اقوام مختلف به ایشان علاقه داشته و دارند.
دلیل این علاقه، ویژگیهای شخصیتی حاج قاسم است. یکی از ویژگیهای ایشان ولایتمداری انقلابی بود. یعنی نگاه و گوش ایشان صرفاً به دهان ولایت بود تا ببینند مقام معظم رهبری موضوع اساسی انقلاب، نظام و نظام بینالملل را چه تشخیص میدهد تا ایشان پا در رکاب بگذارد که آن نیاز انقلاب را برطرف کند. این اصل ولایتمداری انقلابی است. برخی فقط مدعی ولایتمداری هستند اما در عمل از خود یا زیرمجموعهشان با قدم یا از جان و مال مایه نمیگذارند.
نکته قابل توجه در شخصیت سردار سلیمانی قوامبخشی به وحدت بین اقوام مختلف بود. ایشان در بحث محور مقاومت زینبیون، بدریون و فاطمیون را تشکیل دادند و حزبالله، حشد الشعبی و جیشالشعبی را پایکار آوردند. یعنی وحدتی ایجاد کردند که فرا قومی، فرا ملیتی، فرا جناحی و حتی فرا دینی بود، به این معنا که ایشان حتی وقتی دیدند ایزدیها تحت فشارند و در مظلومیت قرار گرفتهاند، از آنها نیز حمایت کردند.
نکته بعدی معنویتگرایی ایشان بود. یعنی چهره واقعی یک مسلمان و پیرو پیامبر(ص) و ائمه(ع) را در عمل نشان دادند. ایشان سرکشی از بازماندگان و خانواده شهدا و بررسی موضوعات مرتبط به این عزیزان را در دستور کار خود قرار داده بودند.
نکته بارز شخصیت ایشان، دشمنشناسی و استکبارستیزی بود، یعنی از کلام و سخنرانیهای ایشان به وضوح میشد فهمید که دشمن را به طور کامل شناخته است، میداند حریفش کیست، به بیراهه نمیرفت و همواره در برابر استکبار سینه سپر میکرد.
یکی دیگر از شاخصههای شخصیت شهید سلیمانی، مدیریت بحران بود. ایشان در شرایط سخت عملیاتهای دفاع مقدس، سوریه و عراق همیشه در میانه میدان بودند. این را از تصاویر و ویدئوهای موجود نیز میتوان فهمید که ایشان همواره در خط مقدم و حتی در برخی موارد جلوتر از خط مقدم بودند. جاهایی پیش آمده بود که نیروها در محاصره بودند و ایشان سوار بر موتور به وسط معرکه یعنی جلوتر از خط میرفتند.
همچنین اخلاقمداری ایشان نیز زبانزد بود. کوچک و بزرگ با هر ظاهر و گرایشی ایشان را میپسندیدند و به ایشان عشق میورزیدند. بنا بر فرمایش معظم رهبری ایشان نه برای عکس، نه برای تصویر، نه برای پست و مسئولیت و نه برای این کار میکردند که فرزندانشان به جایی برسند، بلکه همیشه با اخلاص پا در رکاب بودند و همین موجب عزت و سربلندی ایشان شد. اکنون نیز میبینیم تصاویر ایشان نه تنها در کشور ما، بلکه در تمام کشورهای دنیا در دست مردم و بر دیوار منازل قرار دارد.
یکی دیگر از ویژگیهای شخصیتی سردار سلیمانی شهادتطلبی بود، یعنی ایشان خود را وابسته به این دنیا نمیدانست. البته نه اینکه صرفاً بخواهد بنشیند و بگوید خدایا شهادت نصیب ما کن، بلکه وسط میدان بود و از خدا طلب میکرد در این راه شهید شود. ایشان هر آنچه داشت را در طبق اخلاص گذاشت و خداوند هم به بهترین شکل ممکن او را به سمت و سوی خود در معراج کشاند و توسط شقیترین افراد به شهادت رسید. نحوه شهادت ایشان هم طوری بود که مدعی بزرگترین قدرت ظاهری دنیا و رئیسجمهور یک دولت استکباری اذعان کرد که من دستور این حادثه را دادهام.
ایکنا_ ارتباط مقاومت امروز مردم غزه با سردار سلیمانی چیست؟
شخصیت سردار سلیمانی بهعنوان یک مکتب مطرح شد. مقاومتی که اکنون در مردم غزه میبینیم، حاصل این مکتب است. چرا پیش از این چنین مقاومتهایی وجود نداشت؟ چندین سال است فلسطین اشغال شده و چندین سال است اسرائیلیها در آنجا قدرتنمایی میکنند، چرا تاکنون چنین مقاومتی را شاهد نبودیم؟ تا قبل از حضور سردار سلیمانی در سوریه اصلاً بحث مقاومت مطرح نبود، بلندیهای جولان چندین سال در اشغال بود و کسی حتی جرأت نمیکرد حرفی بزند، اما مکتب شهید سلیمانی به مسلمانان و مظلومان عالم جرأت بخشید.
حاج قاسم پایهگذار مقاومت اسلامی بود و استکبارستیزی، رو در رو شدن با دشمن و سلاح گرفتن در برابر دشمن را به ملل مختلف آموخت. شهید سلیمانی این نکته را به صورت عملی به همه آموخت که میتوان با دست خالی در مقابل بزرگترین قدرتهای ظالم ایستادگی کرد، با وحدت و همدلی و با شهادتطلبی و ایثار میتوان دشمن را شکست داد. ایشان مکتبی را پایهگذاری کرد که همه دنیا فهمیدند میتوان با وحدت در مقابل قدرتهای استکباری ایستادگی و مقاومت کرد. حاج قاسم ملتهای مختلف را در یک جبهه تحت عنوان محور مقاومت جمع کرد. اکنون میبینیم یمنیها از فاصله دور به کمک فلسطینیها آمدهاند. این تفکر در زمان سردار سلیمانی شکل گرفت که میتوان از اقوام و ملتهای مختلف برای نابود کردن ریشه استعمار و استکبار کمک گرفت.
ایکنا_ حاج قاسم سلیمانی در شبکههای اجتماعی به عنوان یک قهرمان معرفی شده است. در رابطه با شاخصههای قهرمان امت اسلامی بفرمایید.
سردار سلیمانی از ابتدا یک انسان استثنایی نبود. زمانی که به زندگی ایشان نگاه میکنیم میبینیم ایشان زندگی خود را با کارگری آغاز کرده و از شهر خود برای در آوردن یک لقمه نان حلال به تهران مهاجرت کرد. ادب و احترام ایشان نسبت به پدر و مادر و اعضای خانواده حائز اهمیت بود. از سوی دیگر رفتار ایشان با دیگران نیز قابل تأمل بود. اگر بخواهیم ویژگیهای مهم اخلاقی ایشان را برشماریم میتوان به احترام ایشان نسبت به شخصیتهایی از قبیل پدر و مادر، دوستان و اقوام، زیردستان و در حالت کلی رفتار ایشان نسبت به دیگران اشاره کرد.
از دیگر ویژگیهای شخصیتی ایشان میتوان به ولایتمداری اشاره کرد. ایشان همیشه خود را مکلف به انجام اوامر ولایت فقیه میدانست. مسئله دیگر که جوانان باید به تأسی از سردار سلیمانی این بُعد از شخصیت خود را تقویت کنند بحث دشمنشناسی است. جوانان باید محیط خود را بشناسند، اینکه جمهوری اسلامی اکنون در چه مقام و موقعیتی قرار گرفته را بدانند، محیط بینالملل را بشناسند، دشمنشناسی داشته باشند و بدانند چه کسانی دشمن این ملت هستند و با تبلیغات، عملیات روانی، گرانی، کمبود و فشارهای روانی مغلوب خواستههای دشمن نشوند.
ویژگی دیگر شخصیت سردار سلیمانی انقلابی بودن است. انقلابی بودن به معنای در وسط میدان بودن به وقت نیاز است. یک موقع ممکن است این میدان نظامی باشد، یک موقع ممکن است نیاز باشد از نظر فعالیتهای جهادی و سازندگی وارد میدان شد، یک موقع ممکن است صحنههای امر به معروف و نهی از منکر پیش بیاید که باید وسط میدان بود. اینها کلیدواژههایی است که باعث ماندگاری نام و یاد شهید سلیمانی شده و هر کسی هم بخواهد مانند ایشان باشد باید ببیند این شخصیت بزرگوار در اخلاق، رفتار، منش، ایمان، تعهد و انقلابیگری چگونه رفتار کرده و تلاش کند خود را به شخصیت ایشان نزدیک کند.
ایکنا_ یک مدیر تراز جمهوری اسلامی ایران باید کدام ویژگی شهید سلیمانی را بیش از بقیه سرلوحه کار خود قرار دهد؟
سردار سلیمانی مرد مدیریت بحرانها بود. زمانی که بحران ایجاد میشود، اولین اقدام فرد شناخت بحران است. نمیتوان بحران را مدیریت کرد بدون اینکه تعهدی نسبت به کار داشت، نمیتوان بحران را مدیریت کرد بدون اینکه تخصصی در آن کار داشت، نمیتوان بحران را مدیریت کرد بدون اینکه برنامهای داشت، نمیتوان بحران را مدیریت کرد بدون اینکه انگیزه و اراده درونی داشت، نمیتوان مدیر خوبی بود بدون اینکه متوسل به قدرت الهی شد، نمیتوان گفت من با دین، نظام و انقلاب کاری ندارم و فقط میخواهم مدیریت کنم. مدیریتی که شهید سلیمانی داشت در مرحله نخست یک مدیریت دینی بود. دوم اینکه مدیر باید در وسط میدان باشد. بصیرت و دشمنشناسی نیز در هر وضعیتی یکی از شاخصههای مدیر تراز انقلاب است.
ایکنا_ به نظر شما تولیدات هنری و فرهنگی در این سه سال که از شهادت سردار سلیمانی گذشته، در شأن این شخصیت بزرگ بوده است؟
ما در عرصه سینما، تلویزیون، فضای مجازی و رسانهها آنطور که باید نه تنها حق شهید سلیمانی را، بلکه حق انقلاب را هم ادا نکردهایم. اگر ما در این عرصه فعالیتهای هنری و فرهنگی درستی انجام داده بودیم، نباید شاهد این حجم از ناهنجاریهای اخلاقی در فضای مجازی بودیم، نباید وضعیت ظاهری جامعه ما به این شکل بود و نباید جوانان به راحتی مغلوب عملیات روانی دشمن میشدند. پاسخ این پرسش شما را میتوان در کف جامعه دید. اگر ما کارمان را در عرصههای هنری و فرهنگی درست انجام داده بودیم نباید شاهد ناهنجاریهای فرهنگی در این سطح بودیم. این نشان میدهد ما آن طور که باید کار فرهنگی نکرده و از اسوهها، شخصیتها و الگوهای ملی و دینی خود به خوبی و به موقع استفاده نکردهایم.
ایکنا_ از حس و حال خود در زمان دریافت خبر شهادت سردار سلیمانی بفرمایید.
ما باید این واقعیت را بپذیریم که وقتی عزیزی در این سطح را از دست میدهیم، این ضربهای است که نه تنها به نظام میخورد، بلکه در کل دنیا به مقاومت اسلامی میخورد. یعنی فقدان شهید سلیمانی فقدان یک مدیر در سطح جهانی است. شاید بگوییم افراد دیگری میآیند و جایگزین ایشان میشوند اما این جایگزینی با حضور خود شخص متفاوت است. به همین خاطر است که میبینیم در طول انقلاب ما شهدایی را از دست دادهایم که جبران آن شخصیتها برای ما بسیار زمانبر بوده است. دههها باید کار شود تا شخصیتی مانند شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید فخریزاده، شهید شهریاری، شهید سلیمانی و شهید عزیز اخیر یعنی شهید سید رضی موسوی پا به میدان بگذارند. اینها ثمره سالهای حضور در میدان و مدیریت در دفاع مقدس بودهاند.
اگر بخواهیم بگوییم شهید سلیمانی چطور به این مرتبه رسید، جدا از فعالیتهای ایام قبل از انقلاب ایشان، باید علت را در حضور و فرماندهی ایشان در ایام دفاع مقدس جویا شد. مگر اینکه دفاع مقدسی پیش بیاید و آن صحنههای پس از انقلاب تکرار شود تا مجدد بتوانیم شخصیتی مانند شهید سلیمانی را داشته باشیم. این عزیزان در آن ایام با آن فراز و نشیبها خود را ساختند و جای خالی ایشان فقدان بزرگی است. زمانی فقدان این شخصیتهای بزرگ را احساس میکنیم که بتوانیم وجود آنها را درک کنیم و بدانیم کلام و رفتار این فرمانده مقتدر چقدر نفوذ داشت.
کدام شخصیت مقتدر است که میتواند رئیسجمهور یک کشور قدرتمند مانند روسیه را پایکار حمایت از رزمندگان سوریه بیاورد؟ کدام شخصیت چنین جذبهای دارد که با سه ساعت مذاکره با آقای پوتین ایشان را مجاب کند که به پشتیبانی از محور مقاومت روی بیاورد؟ اگر چه آنها هم منافعی دارند که پایکار میآیند، اما مهم این است که کسی بتواند آنان را با محور مقاومت همراه کند.
شهید سید رضی موسوی هم پشتیبانی محور مقاومت را انجام میداد. رژیم غاصب صهیونیست این شخصیت بزرگ را به شهادت رساند و این اقدام را با شناخت انجام داد، چرا که اسرائیل میداند اکنون محور مقاومت از کجا حمایت میشود و چه کسانی محور مقاومت را پشتیبانی میکنند که اسرائیل به زانو در آمده و ارتش او در غزه به گل نشسته است.
ایکنا_ سخن پایانی خود را بفرمایید.
انتظار میرود هر عزیزی در هر مجموعهای بهویژه رسانه در قالبهای مختلف خاطرات شهید سلیمانی را به نمایش بگذارد. گاهی شاهد نمایشها و فیلمهای زرد و بیکیفیت هستیم، فیلمهایی که نه تنها فکر و ذهن جوانان را به سمت و سوی صداقت، اخلاقمداری و دینداری نمیکشاند، بلکه برعکس بوده و جوانان را از این مسائل بیزار میکند. رسانه اگر بخواهد وظیفه خود را به درستی انجام دهد، باید این نمونهها و الگوها را برای جوانان به نمایش بگذارد. شهید سلیمانی از ابتدا چنین شخصیتی نبود، ایشان در طی مراحلی ساخته شد. باید اخلاقیات ایشان را به جوانان نشان بدهیم، از خاطرات ایشان فیلم و سریال بسازیم و ویژگیهایی که یک فرد باید داشته باشد تا به اینجا برسد را در قالبهای مختلف بازگو کنیم.
دشمن عملیات روانی خود را انجام میدهد، ما هم نباید بیکار بنشینیم، بلکه باید عملیات روانی علیه عملیات روانی دشمن انجام دهیم. ما باید روی نیروهای خودی و جوانانی که فطرت پاکی دارند، بیشتر کار کنیم و آنان را با فرهنگ و آموزههای دینی و انقلابی آشنا کنیم. وقتی جوان به چنین درک و فهمی برسد دیگر فریب رسانههای بیگانه را نمیخورد. این رسالت رسانههاست که باید آن را در پیامرسانی سرلوحه کار خود قرار دهند.
گفتوگو از معصومه امینی
انتهای پیام