به گزارش ایکنا از فارس، به نقل از روابط عمومی آستان مقدس احمدی و محمدی(ع)، حجتالاسلام والمسلمین ابراهیم کلانتری، تولیت آستان مقدس شاهچراغ(ع) عصر پنجشنبه، 20 بهمن در جلسه بیست و نهم از سلسله مباحث با موضوع «ولایت فقیه» گفت: تاکنون محور بحثها، بررسی و تحلیل مفهوم «ولایت فقیه» و کالبدشکافی از چهار واژه کلیدی ولایت، انتصاب، فقیه و مطلقه بوده است. «ولایت انتصابی مطلقه فقیه»، دیدگاه امام راحل و اساس و محور قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
وی با بیان اینکه نوع حکومت و مزیت حاکم در اسلام و تفکر شیعه، بسیار بالاتر از آن چیزی است که در دنیای جدید و غرب مطرح میشود، افزود: حاکم در تفکر شیعه، علاوه بر اینکه حائز تمامی شرایط مدیریتی، علمی و تخصصی است، این ویژگی ممتاز را دارد که به مبانی دین و اسلام ناب نیز مسلط است.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی، قبل از بیان ادله اثبات ولایت فقیه، گفت: ماهیت بحث حکومت در اسلام، ماهیت کلامی و اعتقادی است و فقهی نیست. مباحثی همچون توحید، نبوت و امامت، کلامی هستند، بحث کلامی یعنی آن علمی که راجع به باورها و اعتقادات است، ولایت فقیه نیز چون از توابع امامت است، لذا بحث کلامی محسوب میشود، بنابراین امام و دیگر اعاظم، نخست برای آن، استدلال کلامی مطرح میکنند و اگر از قرآن و روایات دلیلی آورده میشود، به عنوان مویّد و پشتوانه ادله و براهین کلامی است. تفکر شیعه اینگونه است و البته با تفکر اهل سنت تفاوت دارد.
کلانتری ادامه داد: بعد از نبوت، دیدگاه اهل سنت نسبت به بحث امامت، همچون دیدگاه شیعه نیست. تَجرید الکلام یا تَجرید الإعتِقاد کتابی مهم در علم کلام از خواجه نصیرالدین طوسی است که مباحث توحید، نبوت، امامت و معاد در آن کتاب کلامی مطرح شدهاند. عالمان شیعه و اهل سنت بر این کتاب، شرح بسیار نوشتهاند، علمای اهل سنت مثل عضدالدین ایجی که بر این کتاب شرح نوشته زمانی که وارد مبحث امامت میشوند، آن را فقهی عنوان میکنند اما برخلاف آنها، متکلمان شیعه، از بزرگانی همچون شیخ مفید، سیدمرتضی علمالهدی و شیخ طوسی تا علمای عصر حاضر و امروز، صدها کتاب پیرامون مبحث امامت در علم کلام تألیف کردهاند.
وی تصریح کرد: در کتاب کشف الاسرار امام خمینی(ره) که کلامی ـ سیاسی است، امام(ره) در پاسخ به افرادی که این ادعای واهی را مطرح میکنند که شیعه ساخته و پرداخته صفویان است، بحث مستوفایی درباره امامت بیان میکنند و میفرمایند قبل از اینکه صفویه، موجودیت پیدا کند، صدها کتاب درباره به امامت در جهان تشیّع، نوشته شده و ایشان این کتب را نام میبرند بنابراین استدلالهای ما برای اثبات ولایت فقیه، از نوع عقلی و بر اساس همان شکلی هستند که امام(ره) مطرح کردهاند.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) در ادامه پیرامون ادله اثبات ولایت فقیه تصریح کرد: دلیل اول از سه مقدمه عقلی تشکیل میشود و محور آن ضرورت وجود قانون و اجرای صحیح آن در سعادت فردی و اجتماعی آدمیان است.
وی در توضیح مقدمه نخست گفت: حیات اجتماعی انسان و نیز کمال فردی و معنوی او در گرو وجود قانون کامل و جامعی است که بر همه ابعاد وجودی و نیازهای فردی و اجتماعی انسان پرتو افکند و از هر گونه ضعف، کاستی و نقصی در امان باشد. هیچکس در دنیا این موضوع را نمیتواند انکار کند که هم تکامل فرد و هم تکامل جامعه، نیازمند قانونی کامل و جامع است. وجود این همه دستگاه و نهادهای قانونگذاری در دنیا، به دلیل اعتقاد به همین اصل است و این موضوع یک اصل عقلی مورد اتفاق نظر همه عقلای بشر است.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه ضمن بیان اهمیت حکومت قانونمدار و حاکم عالِم و متقی، پیرامون دومین مقدمه افزود: افزون بر وجود قانون کامل و جامع، حیات اجتماعی انسان و کمال فردی و معنوی او در گرو وجود حکومت متعهد به آن قانون و حاکمی عالِم و عادل و پرهیزگار است تا در عین شناخت قانون کامل، آن را به درستی به اجرا در آورد. این موضوع یک اصل عقلی مورد اتفاق نظر همه عقلای بشر است و یقینا، قانون خوب به تنهایی کافی نیست و باید با دستگاه اجرا و مجری خوب، توأمان باشد و اینگونه میتوان بشر را به سعادت رساند.
کلانتری در توضیح مقدمه سوم برای نخستین دلیل اثبات ولایت فقیه، گفت: فقدان قانون کامل و همچنین عدم اجرای صحیح قانون کامل، در بعد فردی به انحطاط و تباهی آدمیان و در بعد اجتماعی به هرج و مرج و فساد جامعه میانجامد؛ پیامدی که خالق حکیم، خالقی که ذره ذره کارهایش هدفمند است، هرگز به آن رضایت نمیدهد، چنانکه هیچ خردمندی نیز این پیامد را نمیپذیرد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی ادامه داد: بر این اساس، ضروری است که خداوند حکیم در همه زمانها، چه در عصر پیامبران، چه در عصر نبی اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) و چه در عصر غیبت، هم قانون کامل را در اختیار بشر بگذارد و هم حاکمان عالِم، عادل و متقی را برای اجرای صحیح قانون، تعیین و معرفی کند.
وی با بیان اینکه این برهان برای اثبات ولایت فقیه در تفکر اسلامی، بسیار حائز اهمیت و کلیدی است، به بیان نکاتی پیرامون آن پرداخت و گفت: نخستین نکته آن است که این دلیل که همان برهان بر ضرورت بعثت پیامبران الهی از حضرت آدم تا خاتم و نزول وحی آسمانی است اگر به درستی مورد دقت و توجه قرار گیرد، همه عصرها و نسلهای بشر از بدو آفرینش انسان تا پایان عمر دنیا را در بر میگیرد. بر اساس همین برهان عقلی، شیعه معتقد است که اگر تنها دو نفر بر روی کره خاکی باشند، قطعاً یکی از آنها، امام است. همچنین معتقدیم «إِنَّ آخِرَ مَنْ يَمُوتُ الْإِمَام»، یعنی آخرین کسی که از دنیا میرود، امام است.
این استاد حوزه و دانشگاه از دلیل نخست به عنوان «برهان حکمت» نام برد و افزود: شمول عام، فرازمانی و فرامکانی این برهان از آن روست که محور آن ضرورت وجود قانون کامل و اجرای صحیح آن در حیات فردی و اجتماعی آدمیان است. این ضرورت، اختصاص به عصر خاص و یا منطقه جغرافیایی خاصی ندارد و از اولین انسان تا آخرین انسان بر کره خاکی را شامل میشود. از این برهان میتوان به «برهان حکمت» یاد کرد.
وی در توضیح دومین نکته پیرامون نخستین دلیل ذکر شده برای اثبات ولایت فقیه بیان کرد: با ختم نبوت، قانون کامل و جامع الهی به نصاب نهایی خود رسیده است و قرآن کریم به عنوان بزرگترین معجزه و ودیعه جاودانه آخرین پیامبر خدا(ص) و همچنین سنت آن حضرت که در حقیقت تبیین معصومانه وحی قرآنی و حاوی اصول و خطوط کلی هدایت آدمیان تا پایان عمر دنیاست، در اختیار بشر قرار گرفته است. آنچه میماند ضرورت وجود مجری قانونشناس، امین و توانا است. اصل امامت و حضور امامان معصوم(ع) تضمینکننده حضور مجری قانونشناس، امین و توانا در کنار قانون کامل یعنی قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم(ص)، برای عصر پس از نبی اکرم(ص) است.
کلانتری یادآور شد: ختم نبوت یعنی خاتمه یافتن نزول وحی تشریعی، چون شریعت اسلام به کمال رسیده است. اما با تورات یا انجیل ختم نبوت رخ نداد، چون بر خلاف اسلام، مردم آن عصر به آن حد بلوغ فکری نرسیده بودند که بتوانند کتاب آسمانی خود را یکجا و کامل تحویل بگیرند و حافظ آن باشند و مانع از تحریف آن شوند. تورات و انجیلی که امروز در دسترس است، اکثریت مطلق آن ساخته دست بشر و آمیخته با تحریف است.
وی ادامه داد: حتی اندیشمندان غیر مسلمان نیز به این مسئله اذعان دارند. در کتاب «تورات، انجیل، قرآن و علم» اثر موریس بوکای مفصل به این موضوع پرداخته شده و همچنین ایان باربور که فیزیکدان آمریکایی و روحانی مسیحی است در کتاب «دین و علم» به وفور در این مورد صحبت کرده که امروز هیچ عالم دینی و عامی در دنیا نیست که معتقد باشد تورات و انجیل کتاب وحیانی هستند، بلکه اینها ساخته دست بشر هستند و بعد میگوید اولین اثر در عهد عتیق یعنی تورات، پنجاه سال بعد از رحلت حضرت موسی(ع) نوشته شده است اما در عصر خاتم، در شبه جزیره عربستان، پیامبری ظهور میکند و کتابی را از جانب خداوند دریافت و تحویل انسانها میدهد و بشریت هم با تمام وجود آن را دریافت و از آن محافظت میکند. هیچ نسخه ای از قرآن در هیچ کجای دنیا نداریم که حتی در یک حرف واو متفاوت باشد اما در تورات و انجیل، نسخهها و تفاوتها، بسیار است. این معنای ختم نبوت است.
این استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به دیدگاهی که امامت را نفی میکند، افزود: امامت برای بیان، تفسیر و اجرای شریعت اسلام و قانون کامل الهی به اقتضای زمان است. به آنهایی که منکر این این اصل هستند باید گفت که چگونه در زمانی که وحی آسمانی نازل میشد، حتما نیاز به یک عنصر انسانی دقیق بود اما بعد از رحلت پیامبر(ص)، برای تبیین و اجرای آن به چنین شخص عالمی نیاز نیست. در آیه ۴ سوره مبارکه ابراهیم میخوانیم، «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ...؛ ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [بتواند به وسیله آن زبان، پیام وحی را به روشنی] برای آنان بیان کند». بعد از رحلت نبی مکرم اسلام(ص)، امام معصوم عنصر انسانی کنار قرآن است. إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ اَلثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اَللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي وَ إِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ اَلْحَوْضَ؛ این دو تا روز قیامت از هم جدا نمیشوند.
وی با ذکر این نکته که تبیین معصومانه وحی، بخشی تفکیکناپذیر از قرآن است، افزود: در عصر غیبت امام عصر(عج) ضرورت وجود مجری قانونشناس، امین و توانا در کنار قرآن، همچنان پا برجاست، زیرا انسان و جامعه انسانی در این عصر نیز محتاج اجرای همان قانون جاوید است.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(عج) پیرامون مخاطرات نبودن مجری واجدصلاحیت در کنار قانون الهی، گفت: انسان و جامعه انسانی در این عصر نیز گرچه قانون کامل و جاوید الهی را در اختیار دارد، اما اگر مجریِ واجد صفات و ویژگیهای لازم در کنار آن حضور نداشته باشد، فساد، تباهی، ظلم و ستم و هرج و مرج بر فضای زندگی فردی و اجتماعی وی پرتو میافکند و او را از نیل به تکامل باز میدارد.
رئیس انجمن علمی انقلاب اسلامی در توضیح سومین نکته پیرامون نخستین برهان از ادلّه اثبات ولایت فقیه گفت: اقتضای برهان مذکور این است که مجری قانون خود واجد سه ویژگی ضروری باشد، اول آنکه قانون کامل و جامع را به درستی بشناسد؛ زیرا تا قانونی شناخته نشود، اجرایش امکانپذیر نیست؛ دوم آنکه از توانایی لازم برای به اجرا گذاردن صحیح قانون برخوردار باشد و سوم آنکه از بالاترین نصاب عدالت و امانت در اجرای قانون برخوردار باشد. هرگاه در کنار قانون کامل و جامع، چنین انسانی حضور داشته باشد، در این صورت حجت بر آدمیان تمام میشود و هیچ عذری در بی توجهی به قانون و انحراف از صراط مستقیم الهی موجه نیست.
وی با بیان اینکه در عصر غیبت، فقیه عادل و توانا بر اجرای دین خدا، به نیابت از امام معصوم(عج) در جایگاه او قرار میگیرد، افزود: با توجه به فرا زمانی بودن برهان مذکور، در عصر غیبت امام معصوم(عج) که دست آدمیان از دامان آن حضرت کوتاه است، کسی به نیابت از وی در جایگاه او قرار میگیرد که از بالاترین نصاب شرایط مذکور برخوردار باشد و چنین شخصی جز فقیه عادل و توانا بر اجرای دین خدا نمیتواند باشد.
تولیت حرم مطهر شاهچراغ(ع) در ادامه به سخنی از آیتالله جوادی آملی پیرامون همین موضوع اشاره کرد و گفت: این استاد عالی قدر، در این خصوص چنین میگوید: «امام معصوم(ع) دارای شئون فراوانی است که اگرچه برخی از آن شئون مانند مقام شامخ ختم ولایت تکوینی، اختصاص به خود ایشان دارد و نائبپذیر نیست و هیچگاه به کس دیگری انتقال نمییابد، ولی برخی دیگر از شئون آن حضرت که جزو امور اعتباری و قراردادی عقلاست و در زمره تشریع قرار دارد - مانند اِفتاء و تعلیم و تربیت و اداره امور مردم و اجرای احکام و حفظ نظام از تهاجم بیگانگان ـ نیابتپذیراست و این نیابت، به فقیهی تعلق میگیرد که با داشتن آن سه ویژگی بتواند در غیبت امام(ع) تا حد ممکن و مقدور شئون والای آن حضرت را عملی سازد».
کلانتری در توضیح چهارمین نکته پیرامون نخستین برهان از ادلّه اثبات ولایت فقیه تصریح کرد: دقت در مقدمات برهان مذکور این حقیقت را در اختیار میگذارد که هر سه مقدمه آن برآمده از عقل سلیم است و از آیه و حدیث و روایت در آن بهره گرفته نشد، به همین سبب این برهان در شمار براهین عقلی محض قرار میگیرد و نتیجه آن نیز یک اصل عقلی کلی، ضروری و همیشگی است.
وی با بیان اینکه تطبیق این اصل بر اشخاص واجد شرایطِ لازم در هر عصر محتاج ادله دیگری است که در جای خود بدانها پرداخته شده است، گفت: در عصر پیامبران الهی ادلهای از قبیل معجزه و یا خبر پیامبر پیشین که بر نبوت خاص هر یک از آنان اقامه میشود، اثبات کننده آن است که این شخص معین مصداق حقیقی قانونشناس امین و عادل است و از سوی خداوند بر این کار منصوب شده است. ادله عقلی و نقلی بر وصایت امامان معصوم(ع) و همچنین ادله عقلی و نقلی بر ولایت فقیه جامع شرایط در عصر غیبت، اثباتکننده تطبیق آن اصل کلی بر اشخاص معین واجد شرایط در عصر خویش است و مفاد نهایی آنها نصب خاص یا عام این اشخاص معین بر منصب تبیین صحیح و اجرای دقیق دین خدا یعنی قانون کامل در عصر خویش است.
تولیت حرم مطهر حضرت شاهچراغ(ع) اظهار کرد: امام خمینی(ره) در آغاز مباحث خود پیرامون ولایت فقیه به تبیین همین برهان عقلی پرداخته و سایر مباحث خویش را بر پایه همین برهان بنا کرده است. ایشان در کتاب ولایت فقیه، چنین میگوید: «مجموعه قانون برای اصلاح جامعه کافی نیست. برای اینکه قانون مایه اصلاح و سعادت بشر شود، به قوه اجرائیه و مجری احتیاج دارد. به همین جهت، خداوند متعال در کنار فرستادن یک مجموعه قانون؛ یعنی احکام شرع، یک حکومت و دستگاه اجرا و اداره مستقر کرده است. رسول اکرم(ص) در رأس تشکیلات اجرایی و اداری جامعه مسلمانان قرار داشت».
کلانتری یادآور شد: پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) و اصحاب ایشان از مکه به مدینه و در همان سال اول، یک اتفاق اجتماعی مهم رخ داد و یک جمع عظیمی از مردم مدینه مسلمان شدند. مدینه آن زمان، شامل مجموعهای از قلعهها بوده که طوایف مختلف و یهودیها هم در آنها سکونت داشتند و اکثر آنها مسلمان شدند. در آن سرزمین و قلمرو، پیامبر(ص) اداره این جامعه را خودش به دست گرفت و اولین پیمان نامه مهم مدینه در همان سال اول هجری نوشته شد که متن و ترجمهاش در تاریخ سیاسی اسلام هست. در آن پیماننامه پیامبر(ص) تمام وظایف اداره جامعه و حکومتی را خود، شخصا به عهده میگیرد و در ادامه خود ایشان و مسلمانها، یهودیها و مشرکین زیر آن را امضا میکنند و اولین حکومت اسلامی اینگونه شکل میگیرد. پیامبر(ص) به دیگران برای عهدهدار شدن امر خطیر رهبری مسلمین تعارف نکرد چراکه بهترین شخص برای عهدهدار شدن حاکمیت و اداره جامعه اسلامی، خود پیامبر اکرم(ص) بودند که قانون اسلام را خوب میشناختند و عادل و متقی بودند.
این استاد حوزه و دانشگاه در پایان گفت: بر اساس این برهان عقلی که پیرامون آن صحبت شد، این اولین دلیل بود در اثبات اینکه در عصر غیبت هم باید از طرف خداوند، یک اسلامشناسِ عادلِ توانا در اجرای اسلام، در رأس جامعه اسلامی باشد.
انتهای پیام