خبرگزاری ایکنای خوزستان با همکاری نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور خوزستان، نشست «بررسی لازمهها و چالشهای جهاد تبیین» را برگزار کرد.
در این نشست که به میزبانی دانشگاه پیام نور استان تشکیل شد، حججاسلام جعفر علویکیا، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور استان، آیت عادلینژاد، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز و عباس علیزاده شوشتری، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اهواز حضور یافتند.
محورهای نشست به شرح زیر است:
ـ بهرهمندی طاغوت از موضوع «روایتهای مختلف» برای اهداف خود
ـ با آغاز فتنه (در هم آمیختگی حق و باطل) ضرورت تبیین فرا میرسد
ـ در بیان اهمیت و ضرورت جهاد تبیین متوقف نشویم
ـ کماطلاعی و بیاطلاعی مردم از روند اجرای امور زمینهساز ناامنی روانی است
ـ تبیین را صحیح و دقیق انجام ندادیم
ـ بخشی از نخبگان به ضرورت ثبت تاریخ شفاهی نرسیدهاند
ـ مکتوب شدن روایت مسئولان نظام اسلامی از وقایع مهم انقلاب مهم است
ـ تکنیکهای روانشناسی و مسائل فنی تعلیم و تربیت در تبیین مغفول است
ـ جهاد تبیین باید با چند فوریت مورد توجه قرار گیرد
ـ از ترسیم آینده درخشان تمدن نوین اسلامی غفلت داریم
ایکنا ـ دلیل طرح موضوع جهاد تبیین از سوی رهبر انقلاب با وجود اینکه بخشی از وظایف مجموعههای فرهنگی تبیین و تبلیغ ارزشهای انقلاب اسلامی است، چیست؟
حجتالاسلام جعفر علویکیا، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه پیام نور خوزستان، درباره چرایی طرح موضوع جهاد تبیین از سوی رهبر انقلاب، گفت: اگر به زمینههای تاریخی مطلب فسادانگیز «روایتهای مختلف» برگردیم متوجه میشویم در طول تاریخ، طاغوتها و شیاطین از موضوع روایتهای مختلف برای پیشبرد اهداف خود استفاده کردهاند. شاید یکی از کسانی که در طول تاریخ، او را یکتنه و با تمام وجود در مسیر تبیین میبینیم، شخص امیرالمؤمنین(ع) است. بخش مهمی از آنچه در نهجالبلاغه میخوانیم در راستای تبیین انقلاب عظیمی است که پیامبر(ص) برای آخرین مرحله تکامل بشر آوردند.
دشمن بسیار تلاش کرد که این انقلاب را از مسیر خود منحرف کند و آنچه را به نام اسلام است، به یک سری اعمال همچون نماز و روزه و ... محدود کند. لذا تبیین بسیار مهم است. از این رو میبینیم امیرالمؤمنین(ع) در وسط میدان نبرد، برخی را تشویق میکند که روشنگری کنید و کسانی را که بر اساس روایتهای مختلف از مسیر حق خارج شدند، برگردانید، چرا که برخی حقطلب هستند، اما در اثر روایتهای مختلف ممکن است حق را باطل و باطل را حق تشخیص دهند؛ در آن زمان این قضایا فراوان بود. مثلاً در جنگ جمل یک طرف همسر پیامبر(ص) و عدهای از اصحاب پیامبر(ص) قرار دارند و در طرف دیگر، امیرالمؤمنین(ع). امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ کسی که در تشخیص جبهه حق به تردید افتاده بود، فرمود: «حق را بشناس تا صاحب حق را بشناسی». گرچه پیامبر(ص) پیش از این شاخص حق را معرفی کرده بودند که «علی(ع) میزان حق» است.
بنابراین هر جایی که فتنه آغاز میشود، ضرورت تبیین فراهم میشود. فتنه زمانی است که حق و باطل چنان با هم مخلوط میشوند که عدهای توان تشخیص حق را پیدا نکنند. از نگاه مقام معظم رهبری این مسئله امروز آنقدر مهم است که نیاز هست جهادگونه در این عرصه وارد شویم.
در ادامه حجتالاسلام عادلینژاد، مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز تصریح کرد: گاهی اوقات که رهبر انقلاب مطلبی را مطرح میکنند، مطلب بیان شده به کلیدواژهای تبدیل میشود که در سخنرانیها و پوسترها از آن استفاده میشود. رهبر انقلاب در حوزههای مختلف، موضوعاتی را مطرح کردهاند و برخی از آنها متأسفانه در این حد متوقف شدهاند. جهاد تبیین، مشارالیه یا متعلقی دارد که آن باید تبیین شود. جهاد تبیین یک طریق برای رسیدن به نتیجه در بحث جنگ روایتها است، ما در این راه متوقف میشویم و میخواهیم ضرورت، اهمیت و جایگاه جهاد تبیین را پی در پی تبیین کنیم، در حالیکه این محل صحبت رهبر انقلاب نیست. جهاد تبیین یک متعلقی دارد که آن محل بحث است.
برای مثال جهاددانشگاهی چند بار مورد تقدیر رهبر انقلاب قرار گرفت. در جهاددانشگاهی جوانانی حضور دارند که توانستند انحصار تولید متههای حفاری را بشکنند؛ بنابراین یکی از دغدغههای رهبر انقلاب در بحث جهاددانشگاهی شناخته شدن این جوانان و این عرصه است؛ این در حوزه صنعت است. در حوزه علوم پزشکی و فناوری، تولید واکسن برکت یکی از همین عرصهها است.
در موضوع بیانیه گام دوم انقلاب درباره خود بیانیه حرف میزنیم. این بد نیست؛ اما اگر قرار است به آنچه مدنظر رهبر انقلاب است توجه کنیم، مسئولی که دارد وظایف خود را به گونهای انجام میدهد که برای نسل جوان ما امیدآفرینی میکند، این مصداق ورود به گام دوم انقلاب است.
وی با تصریح به تکرار کلیدواژه جهاد تبیین در پوسترها و سخنرانیها گفت: جهاد تبیین این است که مثلاً آنچه در علوم پزشکی و حوزه سلامت، صنعت، فرهنگ و آموزش عالی انجام شده است بیان شود. نمونه آن نهضت سوادآموزی است که با تحقق آن فرهنگ زیسته مردم نیز تغییر یافت و رشد آن قابل توجه است.
همچنین علیزاده شوشتری، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور اهواز با بیان اینکه امروز در عرصه رسانه شاهد تلاشهای بسیاری هستیم که تاریخ به گونهای دیگر به مخاطب ارائه شود و این به شدت بر نگرش افراد نسبت به انقلاب اسلامی مؤثر است، گفت: لازم است در عرصه تاریخ شفاهی قویتر کار شود، به دلیل اینکه ما میبینیم از طریق رسانه، چهره خشنترین و خونریزترین افراد که در دوران اوایل انقلاب برای مردم ناامنی ایجاد میکردند، تطهیر شد و به فرمایش رهبر انقلاب، جای شهید و قاتل عوض شد. این کاری است که در عرصه تاریخ شفاهی و رسانه در حال وقوع است. همین که انقلاب اسلامی با وجود این تحریفها، باقی مانده دستاوردی است که خود جداگانه جای تبیین گسترده دارد.
علویکیا در ادامه کماطلاعی و بیاطلاعی مردم از روند اجرای امور را زمینهساز ناامنی روانی دانست و گفت: نمونه ساده این امر را گاهی در بیمارستانها میبینیم که همراه بیمار زمانی که از ورود به بیمارستان منع میشود چون از استیفای حقوق بیمار خود مطمئن نیست، گاهی به قیمت برهم زدن آرامش بیماران دیگر به دنبال حق بیمار خود است یا در دادگاهها، وقتی افراد با اطاله دادرسی مواجه میشوند، گاهی خودسرانه برای رسیدن به حق خود اقدام میکنند و این گاهی موجب میشود که فرد مظلومی در این میان ناخواسته و ناعادلانه دچار آسیب شود. بیاطلاعی و ارائه اطلاعات نادرست در این دو روند عادی در جامعه هزینهای به آن سیستمها بار میکند.
امروزه اطلاعات نادرستی با هدف گمراه کردن اذهان مردم در فضای مجازی منتشر میشود. در مقابل گاه برنامههایی که ما برای تبیین اجرا میکنیم میتوانند مسئلهساز باشند. گاهی سریالها و فیلمهایی از زمان قبل از انقلاب میسازیم که نگران کننده است. چون کار تبیین را درست و دقیق انجام ندادیم، خود اینها میتواند دشمن را در رسیدن به اهدافش موفق میسازد. از ابزارهایی که در اختیار داریم برای تبیین استفاده درستی نکردیم.
دهه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را پشت سر گذاشتیم. 22 بهمن، روز ملی کشورمان است. همه کشورها روز ملی دارند و در برخی کشورها مهمترین روزشان، روز ملی است و اتفاقات جذاب و شادی در این روز رخ میدهد. آیا تلاش کردیم دههای که پیروزی انقلاب در آن رخ داد به یک جشن ملی تبدیل کنیم؟ یا در شیوهها و شکلهایی که در چند سال اول انقلاب رخ داد، متوقف ماندیم؟ آیا ما همچنان میخواهیم این روز ملی را به شیوه سالهای اول پیروزی انقلاب اداره کنیم و یک راهپیمایی برگزار کنیم و تمام؟ باید شیوههای خود را تغییر دهیم و از امکانات جدیدی در این راستا بهره ببریم.
یکی از علمای ما سخنی دارد که «لاینتشر الهدی الا من حیث انتشر الضلال» هدایت از مسیر و کانالی منتشر میشود که گمراهی از طریق آن منتشر شده است؛ بنابراین برای تبیین اهداف، باید از شیوههای روز استفاده کرد.
ایکنا ـ چرا با وجود برخورداری از تریبونهایی چون صدا و سیما، نماز جمعه و رسانهها امروز به جهاد تبیین نیاز داریم؟ آیا رسانههای ما در چهل سال گذشته کاری نکردند؟
عادلینژاد گفت: مسائل اجتماعی را نباید صفر و صدی یا سیاه و سفید نگاه کرد؛ یعنی اگر رهبر انقلاب از ضرورت جهاد تبیین سخن میگویند به این معنی نیست که رسانهها در این سالها کاری نکردهاند. اولین پیشفرض جهاد تبیین این است که توجه کنیم در یک جنگ رسانهای هستیم آن هم با یک امپراطوری رسانهای که امکانات گستردهای دارد و رسانههای نوین با آنها شروع شده است.
رسانه مقابل ما یک انباشت تاریخی از تجربه دارد؛ فراز و فرودهای بینالمللی را تجربه کرده است، میفهمد جنگ روانی یعنی چه و بارها در کشورهای مختلف تجربه کرده و به صحنه آورده است. به این توجه کنیم که بخشی از کاری که باید در جهاد تبیین انجام دهیم این است که در مواجههای که اتفاق میافتد حجم گستردهای آتشی که ریخته میشود ببینیم؛ یعنی بدانیم جریان رسانهای آنقدر توان دارد که گذشته را تطهیر کند و از طرفی شرایط موجود به گونهای است که ضریب نفوذ شما را کُند میکند.
عمده مطلب این است که در یک جنگ هستیم؛ در جنگ شکست و پیروزی وجود دارد؛ در این حوزهها (تاریخ شفاهی) خیلی تازهکار هستیم؛ شما امروز به جامعه نخبگانی ما بگویید ضرورت و اهمیت تاریخ شفاهی چقدر است؟ هنوز بخشی از نخبگان ما به ضرورت ثبت تاریخ شفاهی نرسیدهاند. در کشورهای غربی ببینید چقدر سفرنامه نوشتهاند. اصلاً بخشی از تاریخ معاصر ما را آنها در قالب سفرنامهها دارند به ما میدهند. ما در این جنگ قرار داریم.
وی با اشاره به تعبیر جنگ روایتها در سخنان رهبر انقلاب گفت: اگر بخواهیم مثال تاریخی بزنم، شما مشروطه را نگاه کنید. چه خوانشی از مشروطه داریم؟ در حالیکه مشروطه یک بزنگاه تاریخی است. شما میبینید جریان روشنفکری که در مشروطه حضور دارد، ضریب نفوذش بسیار کم است. مشروطه توسط جامعه متدین ایرانی شکل گرفت و توسط روحانیون به سرانجام رسید و رهبری شد. اما وقتی نگاه میکنید میبینید اولین کتابی که مشروطه را روایت میکند، توسط یک روشنفکر نوشته شده است. اگر بخواهید درباره مشروطه کتاب پیدا کنید همه خوانشها و روایتها به گونهای است که به جامعه امروز ایرانی میگوید آن موقع ایرانیها میخواستند غربی بشوند. پس چرا انقلاب اسلامی آمد؟ وقتی مشروطه را بررسی میکنید میبینید که در مشروطه همه افرادی که به دنبال آزادیخواهی بودند و اصلاً همان مجلسی که در مشروطه شکل گرفت، رضاخان را بر سر کار آورد؛ رضاخانی که نماد استبداد در تاریخ معاصر ما است. اما چگونه رضاخان از دل مشروطه بیرون آمد؟ آنوقت ما چگونه نمیتوانیم این را روایت کنیم؟ اصلاً بخشی از نخبگان ما به فرهنگ مکتوب کردن وقایع اهمیت نمیدهند.
وی با اشاره به اهمیت مکتوب شدن روایت مسئولان نظام اسلامی از وقایع مهم انقلاب مانند مذاکره برجام گفت: کدام یک از گروههای مذاکره کننده سیر مذاکره خود را روایت کردند؟ آیا این مطالب جایی مکتوب شده است؟ در مسئله سوریه به جز روایتی که رسانههای غربی دارند برای ما معکوس میکنند، روایتی داریم؟ کتابی به نام «صبح شام» توسط معاون عربی آفریقایی وزارت امور خارجه آنوقت نوشته شد که در حد خود خوب است، اما در این حوزهها تازهکار هستیم.
نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که معمولاً از جایی آسیب میخوریم که کمترین سرمایهگذاری را آنجا میکنیم. مثلاً ما در زمینه هنر سرمایهگذاری نمیکنیم. در مقابل شما تحولات کشورهای غربی را بعد از رنسانس نگاه کنید. شاید تصور ما این باشد که اروپای امروز ما را فیلسوفان ساختهاند؛ در حالیکه وقتی تاریخ غرب را نگاه کنید متوجه میشوید که فیلسوف یک کار پسینی میکنند و به مبنای تحولاتی که اتفاق افتاده اندیشهورزی میکند. بخش زیادی از رمانهایی که امروز جزء رمانهای معتبر دنیا هستند محصول آن دوره هستند؛ اگر آنها توانستند در قالب هنر؛ چه موسیقی، چه هنرهای تجسمی، تئاتر، فیلم، ادبیات، شعر، رمان و ... بخشی از اعتراض تاریخی خود را به وضع موجود ارائه کند و بعد فیلسوف مبتنی بر شرایط موجود برای جامعه فلسفه طراحی کند، ما هم همین را میخواهیم. مرحوم آیتالله حائری شیرازی زمانی به مدرسه امام آمدند و به طلبهها گفتند: «معتقدم همانطور که شما قصد قربت کردید و به حوزه آمدید. طیفی از مذهبیها باید قصد قربت کنند و بروند در حوزه هنر فعالیت کنند». ضریب نفوذ کار هنری خیلی بالا است. فیلم «شیار 143» یک روایت هنری است، «تنگه ابوغریب» یک روایت هنری است، ما هر قدر بخواهیم این روایت را در تریبونهای رسمی بیان کنیم، آن اتفاقی که به دنبال آن هستیم نمیافتد.
روایت هنری با عواطف گره میخورد و ماندگار میشود. در این حوزهها راهی را تازه شروع کردیم. معتقدم جایی سرمایهگذاری میکنیم که دقیقاً آن جایی است که نباید این قدر سرمایهگذاری کنیم و آنجایی که باید سرمایهگذاری کنیم جایی است که معمولاً به آن کمتوجهی میکنیم. شهید مطهری در کتاب سیری در سیره نبوی در پاسخ به این سؤال که «چرا باید اینقدر برای امام حسین(ع) گریه کنیم و آیا کافی نیست که رسالت سیدالشهدا را تبیین کنید؟» جواب میدهد تجربه تاریخ نشان داده است هر تفکری که با عواطف گره خورد ماندگار میشود و هر چه که با عواطف گره نخورد در کوچه پسکوچههای تاریخ حذف خواهد شد.
عادلینژاد در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه امروز نگاه زیباشناختی مردم تغییر کرده است، توضیح داد: امروز فیلسوفان اصطلاحی به نام «انقلاب جسم» دارند. یعنی آدمها امروز توجه ویژهای به جسم خود میکنند. امروز اگر جوانی را به کاخ سعدآباد ببرید، چون نگاه زیباشناسی نسل جدید متفاوت شده است، میگوید زیباست. در آن دوره مبل، کالای لوکسی بود که آدمهای خاصی داشتند اما الان عادی است و در نظر جوان امروز، آنچه در کاخ میبیند، عادی است. اینها مهارتهایی نیاز دارد که گاهی اوقات به آنها توجه نمیکنیم.
با وجود این مسائل، خوشبینم، چراکه باید به روندها نگاه کنیم. الان محصولات فرهنگی مبتنی بر فرهنگ بومی نسبت به گذشته بهبود پیدا کرده است و حرکتی که رهبر انقلاب در معرفی کتابها و رمانها و خاطرات شهدا شروع کردهاند در این راستا است، گرچه ما علاوه بر حوزه تولید، در حوزه توزیع و انتشار هم دچار مشکل هستیم یعنی از آثاری که تولید شده است اطلاعات زیادی نداریم.
در ادامه علیزاده شوشتری گفت: یک موضوع زمانی میتواند در فرد ماندگاری اثر گذار داشته باشد که طی یک فرآیندی در فرد تغییر نگرش ایجاد کند و این تغییر نگرش هم مشخصا با حوزه عواطف انسانها سر و کار دارد. خیلی از اوقات ممکن است مطلبی را با دلایل منطقی برای ما اثبات کنند اما این منطق و دلیل هیچگاه عواطف فرد را درگیر نکند. تا زمانی که عواطف نسبت به موضوع تغییر نکند، دلها با آن موضوع همراه نمیشود. پس صرف گفتن مهم نیست، بلکه روش نیز مهم است. لازمه رسیدن به روش موثر این است که مخاطب خود را درست بشناسیم وقتی زبان مخاطب را به کار نمیگیریم، این مانع اثرگذاری تبیین میشود.
تکنیکهای روانشناسی و مسائل فنی تعلیم و تربیت در تبیین مغفول است، چه بسا ما بتوانیم با دلیل ضعیف اما روش درست، نگرش و عواطف افراد را جلب کنیم که از هزار دلیل مؤثرتر و قویتر باشد. فتنهانگیزیهای دشمن علیه کشور ما ترکیبی از سخنان راست و دروغ و بدون سند است، برای مثال حمله به یک کشور با یک اجماع بینالمللی اتفاق میافتد، چنانکه به بهانه سلاح کشتار جمعی، به عراق حمله شد و از طریق رسانه با اقناع افکار عمومی این اتفاق رخ داد و در آخر، وزیر دفاع آمریکا اعلام کرد که چنین سلاحی وجود نداشت.
در مقابل ما با وجود آنکه معتقدیم راه و روش و دلیل ما قابل اثبات است، از ابزار رسانه استفاده درستی نکردیم. البته دادن اطلاعات و بیان اینها در حوزه شناختی مهم است، در مرحله بعد جذب عواطف مهم است.
ایکنا ـ با توجه به محدودیتها و این واقعیت که در رسانه تازه کار هستیم، چگونه میتوانیم در جهاد تبیین اقدام مؤثر داشته باشیم؟
علویکیا گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، خیلی از زیر ساختهای کشور برای اینکه مربوط به نظام دیگری بود، متزلزل شدند و تغییر کردند. در این وضعیت، یک کشور دیگر با برخورداری از یک ارتش مکانیزه به ما حمله کرد. چه کار باید میکردیم؟ یک بسیج عمومی را آغاز کردیم. امام شور و حرارتی در میان مردم ایجاد کردند، به طوری که همه افراد چه کسانی که توان فیزیکی برای جنگ داشتند و چه افرادی که توان علمی و رزمی داشتند و چه کسانی که فقط توان مالی داشتند پای کار آمدند. شهید غیور اصلی یک ارتشی بود به خوزستان آمد و شب و روز شروع به آموزش دادن به نیروهایی کرد که هیچ تجربهای از جنگ نداشتند.
ما ایرانیها نشان دادهایم که زمانی که عرصه بر ما تنگ شد و دست ما ظاهراً خالی بود، بسیار خوش درخشیدیم و توانمند ظاهر شدیم. امروز رهبر انقلاب موضوع جهاد تبیین را مطرح فرمودند و همان طور که گفته شد در این جنگ در مقابل دشمن، خلع سلاح هستیم. تجربه فراوان، امکانات فراوان، علم و فناوری فراوان در اختیار دشمن است که با آن به دلهای جوانان و اذهان مردم وارد شده است، مانند یک کشور متخاصمی که آمده و اشغال کرده است. باید ضرورت جهاد تبیین را بفهمیم. اگر تلاشهایی که امروز برای ضرورت جهاد تبیین انجام میشود، منجر به این بشود که ضرورت جهاد تبیین را بفهمیم کار خوبی است.
سیاست رهبر انقلاب این است که تلاش کردند بعضی از بایستههایی که باید در کشور باشند به گفتمان تبدیل کنند، تا همه گیری در موضوع اتفاق بیفتد مثل بحث تولید علم که در این زمینه دیدار با دانشگاهیان، نخبگان، تولید کنندگان و ... باعث شد نسبت به قبل جهش داشته باشیم. پس جهاد تبیین باید تبدیل به یک گفتمان شود، کسانی که نسبت به آینده انقلاب اسلامی احساس مسئولیت میکنند باید به عرصه جهاد تبیین ورود کنند تا بشود اتفاقی را رقم زد.
گاهی در مجلس، یک موضوع با چند فوریت مورد بررسی قرار میگیرد، گاهی هم در دستور کار عادی میرود، اگر ما موضوع جهاد تبیین را در دستور کار عادی جامعه قرار دهیم، قطعاً روزی میرسد که خیلی دیر است. باید این موضوع را با چند فوریت مورد توجه قرار دهیم. تجربه و امکانات دشمن را نداریم، اما ما نشان دادهایم که در چنین شرایط سختی میتوانیم مبارزه کنیم و پیروز شویم به شرطی که با چند فوریت آن را پیش ببریم و حداقل در میان نخبگان آن را به یک گفتمان تبدیل کنیم.
علیزاده شوشتری در پایان این نشست گفت: اگر هر کس در حوزه تخصص خود عمیق شود و بتواند یک موضوع را به خوبی تبیین کند، در مجموع یک حرکت جمعی شکل میگیرد. در عرصه تبیین، قرار نیست تنها آنچه را اتفاق افتاده تبیین کنیم، یک زمانی رهبر انقلاب، الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت را مطرح فرمودند که میتواند محرک پیشرفت باشد. از ترسیم آینده درخشان پیشرو غفلت میکنیم، تصویری از آینده نداریم. تمدن نوین اسلامی که قرار است با الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت شکل گیرد و از آن طریق به حیات طیبه برسیم، چه گونه است؟ چه تصویری از این زندگی ساختیم و به مردم دادیم که عاطفه آنها درگیر شود؟ این هم با تبیین شود.
انتهای پیام