در میان اسلوبهای گوناگون تربیت، تحول و تعالی اخلاقی، یکی از مهمترین آنها، پیروی از الگوهای اخلاقی است. کسانی که، رفتارها و گفتارهایشان جلوههای ناب فضیلت اخلاقی هستند. این شیوه تربیتی در قرآن مورد توجه قرار گرفته است. در آیه 21 سوره انبیاء آمده است: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ وَ ذَكَرَ اللَّهَ كَثيرا؛ يقيناً براى شما در روش و رفتار پيامبر خدا الگوى نيكويى است براى كسى كه همواره به خدا و روز قيامت اميد دارد و خدا را بسيار ياد میكند.» در فرهنگ تشیع، پیشوایان معصوم، انبیا الهی، رسول گرامی اسلام و جانشینان آن حضرت، شایستهترین الگوهای اخلاقی بهشمار میآید.
براساس آموزههای قرآنی و روایی، سعادت و رستگاری انسان در گروی پیروی از سنت و سیره این الگوهای برتر اخلاقی است.
بدیهی است که پیروی از الگوها و اسطورهای اخلاق، نیازمند شناخت این الگوهاست. از اینرو سلوک اخلاقی نیازمند بررسی تفصیلیِ اندیشهها، باورها، گفتارها، گرایشها و سیره و رفتار آنهاست. در اینجا به نمونههایی از ویژگیهایی اخلاقی امام حسین(ع) اشاره میشود.
در روایتی از امام حسین(ع) آن حضرت، ضمن تقسیم عبادت به سه گونه پرستش سوداگرانه، پرستش بردگان و پرستش احرار و آزادگان، اشاره کرده و سومین گونه پرستش را بهترین آنها مینامد.(1)
در روایتی از امام رضا(ع) درباره اهمیت و آثار صله رحم و بازدید اقوام، با استناد به سخنی از امام حسین(ع) فرمود: «هر کس دوست دارد عمری طولانی داشته باشد و رزوق و روزیش فزونی گیرد، باید صله رحم انجام دهد.»(2)
امام حسین(ع) در بیان یکی از دلایل و حکمتهای وجوب روزه ماه مبارک رمضان فرمود: خداوند روزه را واجب کرد تا ثروتمندان با چشیدن گرسنگی و رنج آن، انگیزه لازم را برای رسیدگی به نیازمندان داشته باشند.»(3)
امام حسین(ع) در پاسخ به پرسشی درباره وجوب جهاد و یا استحباب آن، جهاد را بر چهار گونه تقسیم میکنند و یادآور میشوند که دو گونه آن واجب است و گونه سوم، مستحبی است که جز با واجب بر پا نمیشود و چهارمین گونه آن مستحب است.
آن حضرت در ادامه به شرح و تفصیل گونههای چهارگانه میپردازد: «یکی از دو جهاد واجب، جهاد با نفس خود، کوشش برای بازداشتن نفس از معصیت خداوند؛ امام(ع) جهاد با نفس را بزرگترین گونه جهاده معرفی میکند؛ چنانکه در روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص)، از مبارزه با نقس به جهاد اکبر تعبیر شده است.
امام(ع) دومین گونه جهاد واجب را مقابله و رویارویی با آن کفاری که هم مرز جغرافیایی مسلمانان هستند. در آیه 123 سوره توبه به این جهاد اشاره شده است «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا قاتِلُوا الَّذينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقين؛ اى اهل ايمان! با كافرانى كه همجوار شما هستند، نبرد كنيد و آنان بايد در شما سرسختى و شدت يابند و بدانيد كه خدا با پرهيزكاران است.»
اولین گونه جهاد واجب به جهاد دفاعی و ابتدایی تقسیم میشود. جهاد ابتدایی وابسته به شرایط ویژهای است، این شرایط به تفصیل در منابع روایی و فقهی بازگو شده است. بسیاری از فقیهان شیعه، براین باورند که جهاد ابتدایی، تنها با حضور امام معصوم و اذن او مشروع خواهد بود.
امام حسین(ع) در شرح و بسط سومین گونه جهاد میفرماید: در این جهاد، مسلمانان مؤظفند با کسانی که با جامعه اسلامی در خصومت و ستیز برخاستهاند، مبارزه کنند. این رویارویی برهمه مسلمان واجب بوده و در صورتی که در جهاد کوتاهی کنند، همه آنان مرتکب گناهی بزرگ خواهند شد؛ اما با حضور گروهی از مسلمانان در جنگ و تأمین نیروی انسانی لازم و دیگر نیازهای سپاه اسلام، وجوب از دیگر مسلمانان برداشته خواهد شد که به اینگونه واجبها در اصطلاح واجب کفایی گفته میشود.
امام حسین(ع) در ادامه یادآور میشوند که سومین قسم جهاد، بر امامی که نیروی لازم را برای مبارزه ندارد مستحب خواهد بود. در آخرین فراز حدیث امام (ع) به شرح و توضیح آخرین قسم جهاد «جهاد مستحبی» پرداخته است. از منظر آن حضرت: چهارمین گونه جهاد عبارت است از: مجاهدت و تلاش برای به پاداشتن زندگی براساس عدالت، احیای سنتهای زیبا، رشد و شکوفایی فضیلتهای اخلاقی و احیای آنها.
امام حسین(ع)، چهارمین قسم جهاد را نیز در شمار بهترین گونه جهاد میداند و در بیان چرایی فضیلت این جهاد میفرماید: «لِأَنَّهَا إِحْيَاءُ سُنَّةٍ وَ قَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ سَنَّ سُنَّةً حَسَنَةً فَلَهُ أَجْرُهَا وَ أَجْرُ مَنْ عَمِلَ بِهَا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أُجُورِهِمْ شَيْئاً؛ زیرا این مجاهدت، احیای سنت نبوی است و رسول خدا(ص) فرموده است: هر که سنت حسنهای را پدید آورد؛ افزون بر پاداشی که در ازای عمل نیک خود دریافت میکند، سهمی از تمام کسانی خواهد داشت که تا روز قیامت به آن سنت عمل میکنند، بیآنکه از پاداش عملکنندگان، اندکی کاسته شود.»(4)
نکته در خور توجه در این روایت نغز آن است که امام حسین(ع)، از همه اقداماتی که با هدف تربیت و تحول اخلاقی انجام میگیرد با عنوان جهاد یاد میکنند.
امام با این بیان ضمن بازگویی اهمیت کارهای تربیتی و قرار دادن آن در زمره جهاد، این نکته را نیز یادآور میشود که برای تحقق اهداف دینی باید سخت کوش و پرتلاش بود؛ از آنرو که در مفهوم واژه جهاد و در کاربستهای قرآنی، سختکوشی و خستگیناپذیری نیز ملحوظ شده است.
در باب اهمیت امر به معروف و نهی از منکر از منظر اباعبدالله(ع)، از شیخ طوسی روایتی شگفت از آن حضرت گزارش شده که فرمودند: «برای چشم با ایمان حلال نیست، ببیند خدا معصیت میشود و او بیاعتنا از کنار آن معصیت بگذرد! بر او واجب است بیدرنگ برای پیشگیری از گناه اقدام کند.(5)
امام حسین(ع) پوزش و عذرخواهی پرتکرار را از نشانههای نفاق دانسته و چنین فردی را مستحقق نکوهش میداند و یادآور میشود که مومن کسی است که با ترک بدیها و اجتناب از زشتیها از ایجاد زمینه اعتذار و پوزش پیشگیری میکند در حالی که منافق، از انجام بدیها پرهیز نمیکند؛ از اینرو مجبور میشود پس از هر بدی عذرخواهی کند.(6)
امام حسین(ع) در یکی از آسیبشناسیهای اخلاقی، ضمن نهی از زیادهروی در سوگند خوردن به بیان آفتها و ریشههای این آسیب میپردازند: در روایتی از امام حسین(ع) آمده است: «از سوگند بسیار بپرهیزید زیرا منشأ سوگند خوردن چهار خصلت است:
1- ذلت و خواری که در درون خود احساس میکند و میکوشد تا با سوگند و تأکید، دیگران را به تصدیق و پذیریش خود وادار کند.
2- ناتوانی در منطق و استدلال و تلاش میکند با سوگندهای پی در پی کاستی و ضعف استدال خود را جبران کند.
3- بدبینی دیگران نسبت به او؛ آگاهی شخص از این نقض(بدبینی)، موجب میشود تا او با تکرار قسم دیگران را به پذیرش سخن خود وادار کند.
4- سخن گفتن بدون اندیشه و تأمل از دیگر دلایل سوگند و تکرار آن است.(7)
در اندیشه اخلاقی امام حسین(ع) اهتمام به حقالناس، (حقوق شهروندی) تا آنجاست که آن حضرت در یکی از سفرهای خود اعلام میکند، کسانی که بدهی دارند، نباید با ما همسفر شوند. یکی از همسفران نزد امام آمد و گفت: همسرم، متعهد شده است، بدهیام را بپردازد و امام(ع) فرمود: ضمانت کسی که توان انجام این کار را ندارد پذیرفته نیست.(8)
از امام حسین(ع) سؤال میشود ادب چیست؟ آن حضرت در پاسخ میفرماید: ادب آن است، هنگامی که از خانه بیرون میآیید با هرکسی که برخورد میکنید او را از خود برتر ببینید.»(9)
در این اصل اخلاقی به بنیادهای نظام اخلاقی اسلام اشاره شده است، این فضیلت اخلاقی که از زبان امام(ع) و در تفسیر ادب اسلامی، جاری شده است، یکی از مؤثرترین ویژگی اخلاقی است که میتوان با اتکا به آن از خودخواهی، غرور، خودبرترپنداری و استکبار رهایی یافت و بدون تردید خودخواهی را باید بزرگترین آفت بندگی دانست.
1 - حرانی، حسن بن شعبه؛ تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، 1404، ص246.
2 - امام رضا(ع)؛ صحیفة الرضا(ع)، مشهد، کنگره جهانی امام رضا(ع)، 1406، ص90 و شیخ صدوق؛ عیون اخبار الرضا(ع)، قم، جهان، 1378ش، ج2، ص44.
3 - ابن شهرآشوب؛ مناقب آلابیطالب، قم، علامه، 1379ق، ج4، ص68.
4 - تحف العقول عن آل الرسول ص، ص: 243
5 - مجلسی؛ پیشین، ج99، صص300-301 و محدث نوری؛ پیشین، ج2، ص373.
6 - مجلسی؛ پیشین، ج75، ص120 و حرانی، پیشین، ص248.
7 - ورام بن ابی فراس پیشین، ج2، ص110.
8 - الطبرانی؛ المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبدالمجید السلفی، بیجا، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج3، ص123 و الهیثمی؛ پیشین، ج4، ص130.
9 - شیخ صدوق؛ الامالی، کتابخانه اسلامیه، 1362ش، ص363.
یادداشت از حجتالاسلام سیدعلیاکبر حسینیرامندی، عضو هیئت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن
انتهای پیام