محسن اسماعیلی در قسمت هشتم درسگفتار «باران حکمت» گفت: دست به سوی هرکسی دراز نکنیم چراکه حضرت علی(ع) در حکمت سیصد و چهل نهجالبلاغه فرمود حاجت خواستن از بندگان خدا، آبروی شما را قطره قطره میریزد بنابراین خوب دقت کن که آبروی خودت را پیش چه کسی قطره قطره از بین میبری.
محسن اسماعیلی در قسمت هفتم درسگفتار «باران حکمت» گفت: یادمان نرود که دراز کردن دست به سوی انسانها، هرکسی که باشد سنگینی و وقار انسان را از او میگیرد گرچه ممکن است دست انسان پر شود ولی دراز کردن دستی که پر است عین ناداری و فقر است.
مفسر قرآن و کارشناس دین گفت: قرآن سفره انسانیت و انسان کامل است و همه فضایل انسانی و ارزشها در این کتاب جمع است و گویی قرآن سفره حقیقت انسانیت است؛ البته «مادبه» در حقیقت، ادبکردن است یعنی قرآن، ادب الهی است لذا همه آن اخلاق است.
محسن اسماعیلی در قسمت ششم درسگفتار «باران حکمت» گفت: انسان مؤمن و انسانی که در زندگی هدف دارد و برای رسیدن به هدف، از خودش مقاومت نشان میدهد و نباید نازک نارنجی باشد و با دیدن کمترین بلا و مشکلی، یأس و ناامیدی را بر خودش روا بداند و روزنه امید را به روی قلب خودش ببندد.
علامت برخورداری از نعمت، اول یاد کردن منعم است به سپاس و شکرگزاری و آنگاه خلق خوش با خلق و خدمت ایشان کردن به شکرانه برخورداری، و سپس صرف نعمتها در مسیر رضای حق که هماهمنگی با حقیقت و زیبایی و نیکویی است.
محسن اسماعیلی در قسمت پنجم درسگفتار «باران حکمت» گفت: حضرت علی(ع) و فرزندانش خدا را بر بلاها، همانگونه سپاس میگذاشتند که بر عطاها. آنان بر دادههای خدا شکر میگذاشتند ولی از ندادههای خدا هم سپاسگزار بودند چراکه دادن و ندادن، برای خدا یکسان است.
اگر کسی خود را از زشتیها و پلیدیها که در راس آنها ظلم و تعدی به حقوق دیگران است دور نگه دارد به سود خود اوست و نباید به سبب تزکیه بر خدا و رسول یا مردمان منت نهد و عُجب و غرور پیدا کند بلکه باید خدای را شکر کند که بر پاک کردن نفس خود توفیق یافته است.
محسن اسماعیلی در قسمت چهارم درسگفتار «باران حکمت» گفت: احساس نیاز به خدا، با احساس نیاز به غیرخدا متفاوت است. وقتی انسان احساس نیاز به خدا میکند یعنی خودش را به منبع قدرت بیانتها و سرچشمه لطف و رحمت بیپایان مرتبط میکند.
دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی دانشگاه بن، گفت: نقد درونمتنیِ قرآن حاکی از آن است که آیات مصحف در بازتاب یا واکنش به رویدادهای پس از سال ۶۵۱ میلادی سکوت کرده است و این شاهدی بر قوت بیشتر نظریه رسمیسازی «مصحف عثمانی» (نظریه کلاسیک سنت اسلامی) و پیشتر از آن، حدفاصل بین این تاریخ و رحلت پیامبر اسلام است.