نگاهی به تبیین و تفسیر «تلاوت ‎حق»
کد خبر: 4136120
تاریخ انتشار : ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۰
همگام با تلاوت تأثیرگذار قرآن/1

نگاهی به تبیین و تفسیر «تلاوت ‎حق»

اگر کمی از دنیایی که پیشینیان برای ما درباره قرائت قرآن ساخته‌اند، فاصله بگیریم و براساس جایگاه قرآن در هندسه اسلام با تعالیم این کلام الهی برخورد کنیم، شاهد نتایج بهتری درخصوص انس با قرآن در درون خویش و در جامعه هستیم؛ زمانی که در زبان عربی و در قرآن، واژه تلاوت به‌جای قرائت می‌نشیند، افزون بر خواندن، عمل و پیروی کردن نیز مورد توجه خواهد بود.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی اکبر حسینی، عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآنحجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی‌اکبر حسینی، عضو هیئت‌ علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن در یادداشتی که در اختیار ایکنا از قم قرار داده است، نوشت: رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز ماه مبارک رمضان 1402 و در محفل نورانی انس با قرآن که با حضور شماری از قاریان و اساتید ممتاز و فعالان قرآنی برگزار شد، آمیخته شدن مجالس تلاوت قرآن با ترجمه و تفسیر آیات را برای انتقال مفاهیم و مضامین قرآنی به مستعمین و اثرگذاری بر آنها، ضروری خواندند و متخصصان و فعالان قرآنی را به تلاش برای یافتن شیوه‌های تأثیرگذاری فراخواندند.

در اولین یادداشت امر مهم تلاوت قرآن و «تلاوت حق» بررسی شده است. در شماری از آیات قرآن (مزمل/73: 20) بر پیوستگی قرائت قرآن تا حد امکان تأکید شده است؛ از این‎‌رو شاهد توصیه و تأکید رهبر معظم انقلاب در این باره هستیم. ایشان در دیدار قاریان مصری در سال 1370 می‌فرماید: «در دوران طاغوت، من در مشهد جلسات تفسیر و درس قرآن داشتم؛ به جوانانی که می‌آمدند، می‌گفتم که هر کدام از شماها یک نسخه‌ قرآن در جیب بغلتان داشته باشید؛ اگر در جایی منتظر کاری می‌ایستید و فراغتی پیدا می‌کنید یک دقیقه، دو دقیقه، پنج دقیقه، نیم ساعت، قرآن را باز کنید و به تلاوت آن مشغول شوید، تا با این کتاب انس پیدا کنید. تعدادی که این‌طور عمل کرده بودند، هرچند بسیار اندک بودند، لیکن احساس می‌کردم که اینها با اینکه غالباً هم عربی نمی‌دانستند، اما از لحاظ فهم معارف اسلامی، از دیگران برجسته‌تر بودند و به‌طور ممتازی با آنها تفاوت داشتند.»

ملاصدرا بنیان‌گذار فلسفه صدرایی و حکمت متعالیه است که افتخار بسیاری از فیلسوفان معاصر این است که توفیق فهم این مکتب را یافته‌اند. صدرالمتألهین، آموزه‌های قرآنی را الهام‌بخش در فهم برخی غوامض‌ فلسفی خود دانسته و در واپسین روزهای حیات خود به تفسیر قرآن روی می‌آورد و  حسرت می‌خورد که چرا وقتم را صرف افکار فیلسوفانی مانند ارسطو افلاطون کردم و توجه لازم را به سخنان خدای متعال نداشتم.

در خاطرات فیلسوف معاصر علامه حسن‌زاده آملی، علامه اقبال لاهوری و صدها اندیشمند مسلمان به این حسرت و ندامت اشاره شده است. تکرار این حقیقت تلخ تاریخی این سؤال را پیش روی ما  قرار می‌دهد، که به‌راستی چرا این انسان‌های بزرگ چنین نگاهی به قرآن داشتند؟

در سیره امامان معصوم و اصحاب و یاران آنان شاهد رخدادهای شگفتی درباره شوق قرائت و تلاوت قرآن هستیم. برخی یاران امام صادق(ع) به ایشان مراجعه می‌کردند و از آن حضرت سؤال می‌کردند که چه زمانی قرآن را ختم کنیم؟ در حالی که سخت مشتاق قرائت قرآن بودند؛ امام در پاسخ می‌فرمودند من سه روز یک بار قرآن را با تأمل و تفکر ختم می‌کنم. براساس گزاره‌های تاریخی امام حسین(ع) در لحظه شهادت حبیب بن مظاهر بر بالین حبیب فرمودند: «این آقا کسی بود که در یک شب قرآن را ختم می‌کرد.» بدون تردید این حجم از قرائت تنها با عشق و اشتیاق به خدا و کلام الهی توجیه‌پذیر خواهد بود.  

بر حسب عادت و یا تکلیف قرآن را تلاوت نکنیم

قرآن کتاب زندگی و تنها کتاب هدایت و رستگاری است؛ و ما آیات آن را بارها قرائت می‌کنیم، اما از این حقیقت به سادگی می‌گذریم، بسیاری از مسلمانان بر حسب عادت و یا تکلیف و با اکراه به تلاوت قرآن می‌پردازند و دستورالعمل‌های اساسی، تأثیرگذار و کلیدی این کتاب هدایت را نادیده می‌گیرند.

رهبر معظم انقلاب همچنین در دیدار اولین روز ماه مبارک رمضان با جمعی از قاریان کشور فرمودند: «قرآن برای همه‌ بخش‌های زندگی درس دارد. هر صفحه‌ای از قرآن را که شما نگاه کنید، وقتی دقت کنیم، تدبر کنیم، در هر صفحه‌ قرآن انسان می‌تواند ده‌ها نکته‌ اساسی برای زندگی پیدا کند. اینها مسائل مهمی است. نه فقط مسائل مربوط به عالم آخرت که آن‌ها در قرآن خیلی سنگین و پُررنگ و قوی است. حتی مسائل مربوط به زندگی شخصی ما، زندگی خانوادگی ما، مسئله‌ حکومت ما، مسئله‌ ارتباطات بین‌المللی ما، نسبت به همه‌ اینها و برای همه‌ اینها در قرآن حکمت هست، تدبیر هست. بایستی ما از این استفاده کنیم، از قرآن استفاده کنیم.»

اگر کمی از دنیایی که پیشینیان برای ما درباره قرائت قرآن ساخته‌اند، فاصله بگیریم و صادق، صمیمی و براساس جایگاه قرآن در هندسه اسلام با تعالیم این کلام الهی برخورد کنیم، شاهد نتایج بهتری درخصوص انس با قرآن در درون خویش و در جامعه هستیم. استاد فقید علی صفایی که بسیار با قرآن مأنوس بود و در گفتار و رفتار او به وضوح تراوش عظمت و شکوه قرآن را احساس می‌کردیم، مقید بود روزهای آغازین و پایانی ماه‌‏های قمری را در مجاور بارگاه ملکوتی امام رئوف باشند؛ استاد تقریبا همه دفعاتی که به حرم امام رضا(ع) مشرف می‌شدند؛ مصمم بودند که در بالای سر حضرت قرآن را ختم کنند. سخن این نیست که خود و دیگران را تشویق کنیم تا در زمان کوتاهی قرآن را ختم کنیم؛ بلکه در پی یادآوری این حقیقت‌ هستیم که پس از نزول قرآن، شاهد وجود مؤمنانی هستیم که عاشق و دلبسته قرآن بوده‌اند و بدون تردید این عشق و محبت به خاطر محتوای بلند و اصول معرفتی و شناختی است و قرائت آنان بر این اصل استوار بوده است که باید زندگی خویش را بر اصول قرآنی پی‌ریزی کنند؛ زیرا براساس مبانی کلامی، قرآنی و اسلامی، قرآن معتبرترین متن وحیانی و تنها راه بازیابی «حیات طبیعه» و زندگی برتر و شاه‌راه سعادت است.

از مباحث مهم قرآنی نحوه ارتباط با قرآن و انس با این کتاب آسمانی است. انس با قرآن زمانی است که معانی ژرف و اسلوب شگرف قرآن، برای ما محبوب و دوست‌داشتنی باشد؛ در قرآن روش‌های متنوعی برای ارتباط با این متن وحیانی بیان شده است. قرائت، تلاوت، ترتیل، استماع، انصات، اعتصام، تمسک، تدبر، شماری از گونه‌های ارتباط با قرآن است که در آیات، بر آن تصریح و تأکید شده است.

هنگامی که می‌خواهیم با یک کتاب ارتباط برقرار کنیم، بدون هیچ تردیدی، اولین گام خواندن و یا شنیدن مضامین آن است، در زبان عربی و در کاربست‌های قرآنی سه واژه قرائت، تلاوت و ترتیل به معنای خواندن آمده است. به‌رغم تفاوت‌‎های معنایی که میان واژگان قرائت، تلاوت، ترتیل وجود دارد، ترجمه فارسی هر سه واژه، «خواندن» است.

اما در واژه تلاوت افزون بر مفهوم خواندن پیروی و عمل کردن به آنچه خوانده‌‎ایم، ملحوظ شده است؛ چنان ‎که در واژه ترتیل، کیفت و چگونگی تلاوت مورد توجه قرار گرفته است. این تفاوت‌های لطیف و نغز واژگان مشابه در زبان عربی، غنای واژگانی این زبان را بازگو می‌کند و شاید این غنای واژگانی یکی از دلایل انتخاب زبان عربی برای آخرین کتاب آسمانی باشد.

براساس نظریه‌های زبان‌شناختی، وجود واژه‌های مشابه و مترادف در قرآن انکار می‌‏شود؛ طرفداران این نظریه بر این باورند که هرچند واژه‌هایی مانند قرائت و تلاوت که در فارسی به «خواندن» ترجمه شده، اما میان این دو در کاربست‌های قرآنی و در منابع لغوی عرب، تفاوت دقیقی وجود دارد که در فرانید فهم قرآن و ارتباط و انس با این کتاب الهی باید مدار توجه قرار گیرد. گاهی خداوند می‌فرماید: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن؛‏ هر چقدر می‌توانید قرآن بخوانید؛ در شماری از آیات نیز واژه تلاوت جایگزین واژه قرائت شده است. تلاوت از ریشه «ت ل و» به معنای متابعت و پیروی است.

زمانی که در زبان عربی و در قرآن، واژه تلاوت به‌ جای قرائت می‌نشیند، افزون بر خواندن، عمل و پیروی کردن نیز مورد توجه خواهد بود. در آیه ‎44 سوره بقره آمده: «أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ تَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَنْتُمْ تَتْلُونَ الْكِتابَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»، عالمان اهل کتاب، از آن‎رو نکوهش می‌شوند که دیگران را به‌خوبی تشویق می‌کنند؛ اما خود در عمل به آنچه می‌گویند پایبند نیستند! این نکته دقیق با توجه به معنای واژه تلاوت با تأکید بیشتر برای مخاطبان قرآن بروز می‌یابد؛ زیرا با توجه به معنای لغوی تلاوت، انتظار می‌‎رود کسی که کتابی را، تلاوت می‌کند، به مضامین آنچه خوانده است عمل کند؛ در حالی ‎که در واژه قرائت، چنین معنایی ملحوظ نیست.

پرداختن به امور ظاهری ما را از تعالیم حیات‌بخش قرآن محروم نکند

در برخی آیه‌های قرآن از تلاوت حق سخن به میان آمده است. «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ: کسانی که کتاب آسمانی به آنان عطا کرده‌ایم، آن را به‌طوری که شایسته آن است قرائت می‌کنند؛ اهل ایمان به آن هستند و کسانی که به آن کفر می‌ورزند زیانکارند.»(بقره/2: 121)؛ براساس این آیه کسانی که «حق ‎تلاوت» کتاب آسمانی را به جا نیاورند، در زمره کافران قرار می‌گیرند و خسران نصیب آنان خواهد شد. در بسیاری از آیات قرآن واژه خسران، به معنای زیان جبران‌ناپذیر به‌‎کار رفته است.

با توجه به اهمیت تلاوت حق، بایسته است که این اصطلاح قرآنی تحلیل و تبیین شود؛ از این‌رو که این آیه، وظیفه مسلمانان را در چگونگی مواجهه با قرآن و نیز مجازات سخت بی‌‎اعتنایی به کلام الهی را بیان می‌‏کند.

امام صادق(ع) در تبیین و تفسیر «تلاوت ‎حق» می‌فرماید: «یُرَتِّلُونَ آیَاتِهِ وَ یَتَفَقَّهُونَ فِیهِ وَ یَعْمَلُونَ بِأَحْکَامِهِ وَ یَرْجُونَ وَعْدَهُ وَ یَخَافُونَ وَعِیدَهُ وَ یَعْتَبِرُونَ بِقِصَصِهِ وَ یَأْتَمِرُونَ بِأَوَامِرِهِ وَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْ نَوَاهِیهِ: آیات آن را صحیح می‌خوانند، در معانی آن دقت می‌کنند و به احکام آن عمل می‌کنند؛ به وعده‌های آن امیدوارند و از انذارهای آن می‌ترسند؛ از قصه‌های آن عبرت می‌گیرند؛ آنچه را که در آن امر شده می‌پذیرند و از آنچه در آن نهی شده اجتناب می‌کنند»؛ آن حضرت در ادامه با قسم و تأکید می‌فرمایند: «مَا هُوَ وَ اللَّهِ حِفْظَ آیَاتِهِ وَ دَرْسَ حُرُوفِهِ وَ تِلَاوَهْ سُوَرِهِ وَ دَرْسَ أَعْشَارِهِ وَ أَخْمَاسِه: و به خدا قسم، مراد از تلاوت حق حفظ ‌کردن آیات آن و آموختن حروف آن نیست و خواندن سوره‌های آن و درس 10 قسمت و پنج قسمت آن منظور نیست.»

مقصود امام از حفظ آیات، درس حروف و درس اعشار و اخماس، بسنده کردن به آن دسته از دانش‌‎‌های قرآنی است که به ظاهر قرآن مرتبط است؛ بدیهی است که این امور نیز شایسته بررسی و تأمل هستند؛ نکته مود توجه و تأکید امام آن است که هدف نزول قرآن هدایت و رستگاری انسان است و هرگز نباید پرداختن به امور شکلی و ظاهری قرآن ما را از تعالیم حیات‎بخش قرآن محروم کند.

امام صادق(ع) در فرازی دیگر از سخنان خود با زبانی همراه با تأسف و انتقاد، این حقیقت تلخ را یادآور می‌شود که برخی قاریان قرآن، حروف قرآن را حفظ کرده و حدود آن را ضایع می‌کنند «حَفِظُوا حُرُوفَهُ وَ أَضَاعُوا حُدُودَهُ»، آن حضرت در پایان، تأکید می‌‏کنند که تلاوت حق همان، تدبر در آیات قرآن و عمل‌ به احکام آن است «وَ إِنَّمَا تَدَبُّرُ آیَاتِهِ وَ الْعَمَلُ بِأَحْکَامِه».

در اولین فراز حدیث امام صادق(ع) آمده است: «یُرَتِّلُونَ آیَاتِهِ وَ یَتَفَقَّهُونَ فِیهِ» برای تفسیر «تلاوت حق» از دو واژه ترتیل و تفقه استفاده شده است، تفقه در زبان عرب، به‌ معنای فهم عمیق و ژرف‌اندیشی است. فهم عمیق نسبت به تعالیم فرابشری و بشارت‌های قرآن که امید را در دل انسان زنده می‌کند و انگیزه و اشتیاق به خوبی‌‌ها را فراهم می‌آورد؛ در حالی که ما آیات را می‌خوانیم اما نسبت به معارف آن بی توجه‌‎ایم و لذت بشارت را درک نمی‌کنیم و به سادگی از کنار آیات پرشماری که با وعده بهشت، آرامش و نعمت‌های پایدار سرای آخرت، ما را به خوبی‌ها و پرهیز از بدهی‌ها تشویق می‌کند، می‌گذریم، علت این بی‌تفاوتی را باید در نابالغ بودن خود جست‌وجو کنیم، زیرا همان‌گونه که آدمی برای درک لذت‌های جنسی نیازمند بلوغ جنسی است، باید برای برخورداری از لذت‌های معنوی نیز به بلوغ معنوی برسیم؛ چنان‎که با تلاوت و استماع آیات انذار نیز در ما بیم و هراسی نمی‌روید و تحولی در احساس ما ایجاد نمی‌شود.

بخش معظمی از آموزه‌‎های قرآن راه‌های دست‌یابی به بلوغ معنوی را به ما می‌آموزد. تفکر در جهان آفرینش، مبدأ و فرجام جهان، تأمل در جهان پر رمز و راز درون انسان(فصلت: 53) اندیشه، تدبر و تفقه در آیات قرآن(نساء/82؛ محمد: 24)، ممارست و مداومت در تلاوت و استماع قرآن، باورداشت این حقیقت است که قرآن تنها راه هدایت، سعادت و نجات انسان‌ها و شماری از پیش‌‌نیازهای راهیابی به بلوغ معنوی است؛ در قرآن نشانه‌ها و آثار بلوغ معنوی را باید در ویژگی‌‏هایی که برای پرهیزگاران(متقین)، رشدیافتگاه، ابرار، خاشعین، صابرین، مخبتین، مقربان، راشدین و... پی‌جویی کرد.

انتهای پیام
captcha