«ظاهر» و «باطن» قرآن در نگاه شمس
کد خبر: 4088552
تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۴۰۱ - ۰۷:۵۵
به‌بهانه روز بزرگداشت شمس تبریزی

«ظاهر» و «باطن» قرآن در نگاه شمس

شمس تبریزی معتقد است که درک ظاهر قرآن از پله‌های اول سلوک و مربوط به طفولیت روح بشر است و کسی که قدم در راه معرفت قرآن نهاده نه تنها باید از ظاهر قرآن عبور کند، بلکه باید به بی‌نهایت بودن بطن‌های قرآن نیز پی ببرد.

آرامگاه شمس تبریزی

شمس تبریزی قرآن کریم را در بردارنده تمام حقایق عالم می‌داند و بر این باور است که انسان با چنگ زدن به ریسمان قرآن، تمام علم‌ها و آگاهی‌ها را در اختیار خواهد گرفت و از پراکندگی و سرگردانی نجات خواهد یافت. او در مقالات خود نوشته است: «یکی قوم در سخن سجع نگاه دارند، همه سجع گویند، قومی همه شعر گویند، قومی همه نثر گویند، هر یکی از این جزوی است. کلام خدا کل است، دست در کل زن تا همه جزوها از آن تو باشد و چیزی دیگر مزید، دست در جزو مزن تا کل فوت شود».

شمس گاه قرآن را ولی خدا و گاه یک انسان کامل می‌خواند و معتقد است که منظور از قرآن، فقط الفاظ و ظاهر نیست بلکه قرآن یک حقیقت کامل است که در هر عصری روح آن در وجود انسان کامل متجلی می‌شود و آن انسان کامل خود، قرآن ناطق است. شمس در بیان جامعیت قرآن کریم می‌نویسد: «مراد او از این کتاب الله مصحف نیست، بلکه آن مردی است که رهبر است، کتاب‌الله اوست، آیت اوست، سوره اوست، در آیت آیت‌هاست ... پس دانستیم که آنچه تو را برهاند، بنده خداست، نه آن نبشته مجرد».

این سخنان شمس در توصیف قرآن کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه ۱۵۷ نهج البلاغه را در ذهن تداعی می‌کند که فرمودند: «...ذلِک الْقُرْآنُ فاسْتنْطِقُوهُ، ولنْ ینْطِق، ولکِنْ أُخْبِرُکُمْ عنْهُ ألا إِنّ فِیهِ عِلْم ما یأْتی، والْحدِیث عنِ الْماضِی، ودواء دائِکُمْ، و نظْم ما بیْنکُمْ، آن را به سخن آرید اگرچه هرگز (با زبان عادى) سخن‏ نمی‌گوید، اما من از جانب او شما را آگاهى می‌‏دهم بدانید در قرآن علوم آینده و اخبار گذشته، داروى بیماری‌ها و نظم حیات اجتماعی ‏شماست».

شمس تبریزی معتقد است که در زمان حضرت رسول(ص) تفسیر و تأويل قرآن کریم وجود داشته و نخستین مفسر قرآن خود حضرت هستند. او در ضمن نقل روایتی از ابن مسعود، به این موضوع اشاره می‌کند که پیامبر(ص) معنای باطنی آیات را برای برخی یاران خویش بازگو می‌کردند و همین اسرار نهفته و معنای باطنی را از اغلب صحابه پنهان نگه می‌داشتند زیرا آنان ظرفیت شنیدن معانی باطنی را نداشتند. «ابن مسعود رضی الله عنه گفت که مصطفی علیه السلام اسرار قرآن گفتی، روایت کرد که معنی فلان آیت مصطفی صلوات الله علیه بگفت و معنی دوم در گوش من بگفت که اگر با شما بگویم گلوی مرا ببرند صحابه، اکنون ایشان را کفر نمودی که گلوی او را ببریدندی».

درک ظاهر قرآن؛ پله اول سلوک

شمس معتقد است که قرآن دارای ظاهر و باطنی است که ظاهر آن برای عوام آشکار شده و باطن آن برای خواص. او در جلد نخست مقالات خود نوشته است: «بالای کلام خدا هیچ نیست اما این قرآن که از بهر عوام گفته است جهت امر و نهی و راه نمودن، ذوق دگر دارد و آنکه با خواص می‌گوید ذوق دگر». او همواره درصد است تا طالبان حقیقت را به سمت بطن و عمق قرآن کریم حرکت دهد.

شمس معتقد است که درک ظاهر قرآن از پله‌های اول سلوک و مربوط به طفولیت روح بشر است و کسی که قدم در راه معرفت قرآن نهاده نه تنها باید از ظاهر قرآن عبور کند، بلکه باید به بی‌نهایت بودن بطن‌های قرآن نیز پی ببرد. شمس اعتقاد به بطن‌های هفت‌گانه را نیز نوعی عدم درک از حقیقت قرآن می‌داند و معتقد است که بطن‌های قرآن را نهایت و انتهایی نیست زیرا قرآن کلامی بی‌نهایت است که تصور نهایت برای آن، مستلزم محدود دانستن آن است. او قائل است که بطن‌های قرآن و رموز آن بیش از آن است که مردم می‌پندارند: «این کلام یا هفت بطنش با هم می‌گیریم، سر نیست، سر غیر از این است و آنچه برای سر است هم برای غیر است، چون الف خود بسیار است برای غیر است، بنگر که سخن چند حرف دارد، آنگاه سخن اول دوم را می‌شکند و می‌پوشاند، سوم دوم را می‌پوشاند آنگاه باز ظاهر کردن و رو به سخن اول آرد».

او معتقد است که درک بطون و اسرار نهفته قرآن مرتبه مخصوص اهل‌الله است از خاصان درگاه خداوند هستند که در قرآن اشاره گذرایی به آنان شده و وجودشان از هر نقص و آلودگی مبراست. او می‌نویسد: «اگر علم‌های دور دارد عجب نیست، رب تال القرآن، این تالی را به لفظ رب گفت و این عموم را نیست، پس تالی دیگر ماند که اهل قرآن است و اهل‌الله که خاصة واقف است بر آن هفت معنی».

اصطلاح ظاهر و باطن که در مورد قرآن کریم به کار رفته است مترادف اصلاح تنزیل و تأويل بوده است. از امام محمد باقر(ع) پرسیدند مقصود از ظهر و بطن چیست؟ ایشان فرمودند: «ظاهر قرآن تنزیل آن است و باطن قرآن، تأويل آن. بخشی از قرآن پیش از این گذشته و بخشی از آن هنوز تحقق نیافته است. قرآن بسان گردش خورشید و ماه در گردش است».

شمس تبریزی همانند بسیاری دیگر از عارفان معتقد است که کدورت‌های بشری و صفات نفسانی بشر، حجاب فهم و درک واقعی قرآن کریم است و کسانی که هنوز کاملاً تصفیه و تزکیه نشده‌اند، نمی‌توانند به معنا و باطن و حقیقت قرآن پی ببرند. شمس می‌نویسد: «ایشان معنی قرآن و احادیث کی دانند؟ قرآن ایشان را صد نقاب ببندد. لایمسه الا المطهرون، الا بر بعضی، جمال قرآن چگونه نقاب بر می‌اندازد؟» شمس قائل است که انسان حتی برای درک معنای ظاهری قرآن نیز نیاز به پاکی و نور ایمان دارد و کسی به فهم واقعی نائل می‌شود که هم معنای الفاظ و هم معنای باطن را با نور وجودش درک کند یعنی هم کاتب وحی باشد و هم محل وحی: «بعضی کاتب وحی‌اند و بعضی محل وحی‌اند، جهد کن تا هر دو باشی، هم وحی باشی، هم کاتب وحی، خود باشی».

ویژگی‌های مفسر

از دیدگاه شمس، هر کسی قادر به تفسیر و تأويل قرآن نیست بلکه کسانی می‌توانند تفسیر درستی ارائه دهند که از خودبینی کاملاً به دور باشند، او معتقد است که تفاسیری که برخی علمای خودبین و خودخواه که بر علم خویش غره بوده‌اند ارائه شده باعث تأخير در کارها و عدم فهم صحیح برخی‌ها از قرآن شده است. شمس اما تفاسیر خود را می‌ستاید و قائل است که دارای توانایی درونی و ظرفیتی بالا بوده و می‌تواند تفاسیر درست و بی‌نظیری از قرآن کریم ارائه دهد که البته این ادعا را در جای‌جای سخنانش به اثبات می‌رساند. شمس خود را مفسر و صاحب روشی بی‌بدیل در تفسیر و تأويل می‌داند که تفسیر او برای همگان قابل فهم نیست که این موضوع را موهبتی الهی می‌داند؛ او در مقالات خود نوشته است: «گفتند ما را تفسیر قرآن بساز، گفتم تفسیر ما چنان است که می‌دانید، نی از محمد(ص) و نی از خدا، این من نیز منکر می‌شود مرا، این که نفس من است سخن من فهم نمی‌کند... آن منم که سخن می‌گویم نه من می‌دانم نه غیر من».

اعتقاد شمس به بی‌نهایت بودن بطن‌های قرآن و در نظر گرفتن تأويل برای تمام آیات، حتی آیاتی که به ظاهر ساده هستند از جمله نظریات قابل توجه این عارف است که خود نیز برخی آیات قرآن را تأويل کرده است و با مقایسه تفاسیر شمس با تفسیرهای ارائه شده پیش از او می‌توان دریافت که این تفاسیر در نوع خود کم‌نظیر هستند.

منبع: «پژوهشی در چگونگی تأويلات قرآنی شمس تبریزی»، محمد خدادادی، مهدی ملک ثابت و یدالله جلالی پندری، فصلنامه پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره ۲۲.

انتهای پیام
captcha