دیانت اسلامی از منظر حیات اجتماعی
کد خبر: 4040142
تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۰:۴۹
علیرضا واسعی مطرح کرد

دیانت اسلامی از منظر حیات اجتماعی

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی گفت: آنچه در دیانت اسلامی از منظر حیات اجتماعی قابلیت برداشت را دارد این است که در قرآن انسان نجات یافته و یا بر اساس آموزه‌های قرآنی انسانی که از قرآن تبعیت می‌کند، مقصد و غایت درستی را دنبال می‌کند.

علیرضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنیبه گزارش ایکنا از خراسان‌رضوی، علی‌رضا واسعی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی، شامگاه 12 اسفندماه در همایش مرجعیت قرآن که به صورت مجازی برگزار شد در خصوص قرآن به مثابه مرجعی برای زیست تمدنی، اظهار کرد: زمانی‌که سخن از رویکرد و یا زیست تمدنی به میان می‌آوریم باید توجه داشته باشیم که مرادمان امکان همزیستی همگرایانه مسالمت‌آمیز حداکثری انسان‌ها با یکدیگر است و به عبارتی آن نوع زندگی که چنین امکانی را برای همه ما در جامعه فراهم می‌کند.

وی عنوان کرد: نکته دوم در اینجا این است که گرچه در نگاه اولیه، رویکرد دینی و انحصاری و مبتنی بر چارچوب ایدئولوژیک است، اما در دیانت اسلامی با معنای گسترده‌تری مواجه هستیم و به بیانی دیگر اینگونه گفته می‌شود که آیا دین با زیست تمدنی به معنای تمدن مطلوب، سازگاری دارد یا خیر؟ که شاید طرح این پرسش برخی از افراد را بر این وا دارد که تبیین بیشتری در این خصوص داشته باشند.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی بیان کرد: اما همانگونه که همه ما می‌دانیم دین در یک چارچوب خاصی پیروان ویژه‌ای را طلب می‌کند. در حقیقت در دیانت اسلامی، آموزه‌هایی که وجود دارد که در  یک رویکرد تمدنی دیده می‌شود.

واسعی تصریح کرد: نکته دیگر این است که وقتی خطاب‌های قرآنی را مشاهده می‌کینم گرچه دسته‌ای از این آیات خطاب به مؤمنان است، اما دسته‌ای از آن‌ها خطاب به اهل کتاب بوده که جامعه دینداران در مفهومی کلان‌تر از اسلام است و در دسته‌ دیگر از این آیات نیز انسان‌ها را مخاطب خود قرار داده است.

وی تأکید کرد: بنابراین آنچه در دیانت اسلامی از منظر حیات اجتماعی قابلیت برداشت را دارد این است که در قرآن انسان نجات یافته و یا بر اساس آموزه‌های قرآنی انسانی که از قرآن تبعیت می‌کند، مقصد و غایت درستی را دنبال می‌کند اما هرگز این به معنای این نیست که برای چنین انسانی از نظر اجتماعی و تمدنی امتیاز ویژه‌ای گرفته شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قرآن گفت: از همین‌رو خطاب‌های قرآنی اگر به مومنان و اهل کتاب نظر دارد، آن جنبه‌های پاداش‌های اخروی و به تعبیری هدایت‌یابی آن‌ها را در نظر دارد و آنجایی که از عامه انسان‌ها سخن می‌گوید که تمدنی قرآن است و به عبارتی نگاهی معطوف به حیات اجتماعی و تمدنی دارد.

مبانی اصلی تمدنی در قرآن

واسعی با اشاره به چهار مبنای اصلی تمدنی در قرآن بیان کرد: وقتی ما به روح اسلام و یا روح حاکم بر دیانت اسلامی نگاه می‌کنیم شاید بتوانیم آن را در همین کلمه اسلام معنا کنیم، یعنی اینکه آرامش و پذیرندگی در قبال هستی را به انسان توصیه می‌کند و به عبارتی فرایند زیست مسلمانی و زیستی که اسلام انسان‌ها را به سوی آن می‌خواند چیزی جز پذیرش یکدیگر نیست و این پذیرش به پذرش خداوند نیز می‌انجامد.

وی عنوان کرد: بنابراین روح اسلام و به تعبیر دیگر نیز آنچه به مثابه تمدن اسلام قلمداد می‌شود، همان پذیرندگی و تسلیم بودن در مقابل دیگری و خداوند است. در اینجا آنچه که من به عنوان مبنای فکر اسلامی در رویکرد تمدنی می‌توانم به آن تأکید کنم چهار اصل است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی چهار اصل را برشمرد و گفت: اصل اول که شاید مهم‌ترین و پایه‌ای ترین آموزه دینی است و اساس تفکر اسلامی را در این عقیده می‌توان پیدا کرد، مقوله توحید و یگانگی خداوند است.

واسعی تصریح کرد: واقعیت این است که قرار دادن یک خدا در کنار خداوند باری و تعالی به این معناست که بندگان این خدا هم دارای رتبه‌ها و مراتب مختلفی خواهند بود و طبیعتاً به اقتضای تعدد خدایان و تعدد بندگانی که پدید می‌آید حقوق متمایزی هم در جامعه ایجاد خواهد شد و این چیزی است که با زیست تمدنی سازگاری ندارد. در قرآن نیز به صراحت آمده است که همه گناهان بخشوده می‌شود به جز برای خدا شریک قرار دادن.

وی اظهار کرد: اصل دوم، اصل کرامت انسانی است که در عبودیت معنا پیدا می‌کند بدین معنا که انسان در نگاه قرآنی دارای کرامت و ارزش ذاتی است و این انسان دارای کرامت و ارزش نباید به هیچ گونه‌ای شکسته شد و این در عبودیت و توحید در عبادت خود را نشان می‌دهد و تنها در مقابل خداوند است که وظیفه دارد به عبادت برخیزد و اگر در هر دوره‌ای این اصل دچار آسیب شد قطعاً آنچه که حاصل می‌شود با داده‌های اسلامی منطبق نخواهد بود

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی پژوهشکده اسلام تمدنی اصل سوم را برابری انسان‌ها عنوان کرد و گفت: اگر اصل دوم را درک کردیم در این صورت دریافت خواهیم کرد که هیچ انسانی بر انسان دیگر برتری انسانی پیدا نمی‌کند البته که این امر با امتیازهای اخروی یک فرد منافاتی ندارد. از این‌رو این اصل به برابری انسان‌ها از حقوق و نعمت‌های اجتماعی در زندگی اجتماعی آن‌ها اشاره دارد.

واسعی اظهار کرد: اصل چهارم نیز اصل صلح است که اساساً اسلام از همین واژه گرفته شده و به عبارتی نیز یکی از الزامات دیانت اسلامی را می‌توان در همین واژه دانست.

وی تأکید کرد: طبیعتاً این چهار اصل، اصول مهم در اندیشه اسلامی است که به طور طبیعی موجب شکل گیری نوعی از زندگی می‌شود که قطعاً با زیست‌ها و تمدن‌های دیگری که در جهان وجود دارد، متمایز است و آنچه که این تمدن را از سایر تمدن‌ها متمایز می‌کند این است که در نهایت انسان را به عنوان یک موجود ارزشمند و برابر و سازشگر با یکدیگر معرفی می‌کند که تنها در مقابل یک خداوند خود را پاسخگو می‌داند.

انتهای پیام
captcha