حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، مدیر حوزههای علمیه خواهران کشور و صاحب تفسیر «همگام با وحی»، در گفتوگو با ایکنا از خوزستان، با بیان اینکه امیدواریم همه ما پیام غدیر را درک کنیم و بتوانیم به مخاطبان خود انتقال دهیم، اظهار کرد: در برخی از روایات شیعی آمده اگر قرآن به همان ترتیبی که نازل شده است، خوانده میشد، امر ما یعنی امامت بر کسی مخفی نمیماند.
وی اظهار کرد: قرآن وقتی به ترتیب نزول چیده میشود و سیر طبیعی نزول سورهها بررسی میشود، معلوم میشود که امر دین ابتدا با یک دعوت آغاز میشود، بعد تمرکز بر هشدار میشود و در مقابل شبهاتی که علیه این دعوت صورت میگیرد، دفاع میشود و به تدریج جامعه یا گروه هدف را به دست رهبر قرار میدهد تا تغییر معناداری را در درون و بیرون وجود آنها ایجاد کند.
بهجتپور با اشاره به آیه «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيد» در سوره ابراهیم گفت: آیه میفرماید ما این کتاب را در اختیارت قرار دادیم تا مردم را به وسیلهاش از تاریکیها ـ «تاریکیهای بینشی، گرایشی و رفتاری» ـ خارج کنی. آیه نمیفرماید راه را به آنها نشان بدهی، بلکه آنها را خارج کنی. یعنی دستشان را بگیری و در کانون نور قرار بدهی. پس اینطور نیست که دین صرفاً از یک نقطه دعوت شروع بشود و تا آخر در مرحله دعوت و در درجه دعوت بماند.
این مفسر قرآن ادامه داد: قرآن روشهای زندگی اقلیت مؤمن را به رهبری پیغمبر(ص) در محیط مکه که محیط تهاجم فرهنگ معارض است، به ایشان تعلیم میدهد که یکی از شاهکارهای آیات در این فضا این است: «فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ» (هود، 112): تو باید خود استوار بمانی و مقاومت کنی و کسانی که همراه تو به سوی خدا بازگشت کردهاند، باید مستقیم بمانند. پس از اینکه پیغمبر(ص)، مردم را از مکه خارج میکنند و سورههای مدنی شروع میشود، دو گام به موازات هم برداشته میشود. این کار از سوره بقره شروع میشود. حدود 26 سوره تمام تمرکزشان بر این قرار میگیرد که اولاً جامعه اسلامی را مستقر و ثانیاً رهبری را تعریف و جایگاه آن را مشخص کنند تا جامعهای که کاملاً بر گزارههای دینی مستقر شده و تنوع دارد، رهبران قابل قبول و ارزشمندی که بتوانند این جامعه را مدیریت کنند، بیابد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی ادامه داد: در نهایت قرآن کریم در دو سوره مائده و توبه، یعنی سوره 113 و 114 اساسیترین مباحث مربوط به امامت را مطرح میکند. در سوره مائده آنجا که میفرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ» و جایی که میفرماید: «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ» در همین سوره مطرح میشود و در آیه دیگری میفرماید اینهایی که با امامت پیوند برقرار میکنند حزبالله هستند و حزبالله غالب خواهد بود و اگر از این جریان فاصله بگیرید، مثل ارتداد جامع از دین است. تمام این پیامها مربوط به دوره انتهایی نزول قرآن در سوره مائده است.
صاحب تفسیر «همگام با وحی» افزود: در سوره توبه نیز امر اعلام برائت از مشرکین توسط حضرت علی(ع) اتفاق افتاد. در همان سوره به تکثر جامعه دینی به اقسام مختلف اعم از تکثرهای درون اسلامی و خارج از اسلام مثل مشرکین و اهل کتاب توجه میشود و گفته میشود در این جامعه متکثر، باید با نظام فقاهت، این توسعه و تکثر را مدیریت کرد: «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ». برداشت بنده چنین است که زیر چتر امامت، مسئله فقاهت است، یعنی یک شبکهای باید به خدمت پیامبر(ص) یا رهبر اسلامی بیاید، فهم عمیق از دین پیدا کنند و این شبکه در بین همه اقوام و گروهها نقش انذاری ایفا کنند.
وی اظهار کرد: بنابراین وقتی مجموع سورههای قرآن را بر اساس سیر نزول میچینید این سیر به خوبی نشان میدهد که امامت جزء اصلیترین بناهایی است که دینی ماندن جامعه اسلامی را تضمین میکند و این نکته بسیار مهم است. شما نمیتوانید جلوی تکثر جامعه را بگیرید. جامعهای که متفکر است یا با مسائل مختلف مواجه است، افراد در آن مواضع مختلف میگیرند. وقتی خطرها زیاد میشود گروهی از افکار اولیه خود بازمیگردند، گروهی هم با روحیه نفاق و گروهی هم با بیماری دل به سمت اسلام میآیند؛ برای همه اینها با این شرایط متکثر، باید یک مدیریت مناسبی اتفاق بیفتد. غدیر یعنی انتخاب امامالمتقین؛ شخصی که رهبر متقیان باشد و این شرایط مدیریت مناسب را فراهم میکند.
بهجتپور با بیان اینکه جامعه را با وجود تکثری که در آن ایجاد میشود، متقیان نگه میدارند، گفت: جامعه به طور طبیعی متکثر میشود، اما هنگامی که امام متقین بر آن حاکم است و جمعیت معتنابهی(قابل توجه) از متقین در جامعه حضور داشته باشند، از مسیر سعادت خارج نمیشود. این جامعه متقی، خداترس و خویشتندار میتواند با وجود اینکه کفار و مشرکین و افراد بیماردل و منافقین هستند، در مسیر سعادت حرکت کند. تا زمانی که افراد متقی، پای تقوا و امر دین بمانند، میتوان جامعه را نگه داشت، هر چند تکثر باشد. اگر امام متقین هم باشد این جمع متقی میتواند جامعه متکثر را نگه دارد، اما اگر میزان تقوا در جامعه دینی افول پیدا کند و امام متقین بالای سر این جمع نباشد، همه زحمات به هدر میرود مثل اتفاقی که در مسیحیت افتاد. حضرت عیسی مسیح(ع) فرمود: «من دین را بر دوش شمعون گذاشتم و او جانشین من خواهد بود». ایشان اگر بود مسیحیت مسیر خود را به درستی طی میکرد، اما شخص دیگر جای او را گرفت و وقتی اینطور شد جامعه به هم میریزد.
این مفسر قرآن گفت: وقتی رهبر، امامالمتقین باشد همه سر جای خود قرار میگیرند و جامعه مسیر درست خود را طی خواهد کرد، ولو متکثر باشد و افراد در رتبههای مختلف ایمانی باشند و حتی از اهل کتاب باشند. مشکل جامعه هنگامی است که امام متقین و آن جمع متقین، بالای سر جامعه نباشد. اینکه میبینید ائمه اطهار(ع) وقتی جمع متقی معتنابهی دورشان نیست، از پذیرش و قیام انصراف میدهند، دقیقاً به همین دلیل است.
مدیر حوزه علمیه خواهران با بیان اینکه اگر به سیر نزول قرآن دقت شود، ما را به در خانه حضرت علی(ع) میبرد، گفت: اصلاً تحقق دین در عرصه زندگی جز به وسیله امام متقینی که کاملاً در تقوا و ضابطهپذیری به اوج رسیده باشد، ممکن نمیشود. پیام غدیر همین است ولو اینکه اجرا نشود. پیام این است که اگر بنا است دین کامل و نعمت تمام بشود یعنی زحمتی که کشیده شده، کارآمد باشد و کارکردهای جامعه دینی به نحو شایسته عملی شود، باید علیبن ابیطالب(ع) در رأس باشد. اینطور کار به نتیجه میرسد. بنابراین امامتی که در قرآن هست ما را به در خانه امیرمؤمنان(ع) میبرد و از غدیر عبور میدهد.
وی ادامه داد: از برادران اهل سنت هم میپرسیم اگر بنا است جامعه دینی شکل بگیرد آیا جز به این است که جمع معتنابه خداترسان بالای سرکار باشند و آیا جز به این است که در بین متقیان، متقیترین افرا در رأس باشند؟ از نظر ضابطه در این موضوع هیچ تردیدی نباید کرد چون قرآن این را میگوید. چه دیروز و چه امروز باید مصادیق متقیترینها را پیدا کرد، همان کسانی که تا انتها بر سر پیمان خود با خدا باقی بمانند.
این استاد حوزه علمیه در ادامه درباره موانع فهم امامت در عصر امروز گفت: مسئله بزرگ در موضوع رهبری، شایستگیهای اخلاقی و ارزشی رهبر است. البته در کنار آن رهبر باید دارای ویژگیهای مشترکی همچون توان مدیریتی و تخصص لازم برای اداره کشور باشد. ما یک رهبر اگر ضابطه را امر مقدسی نداند و خود را در چارچوب ضوابط قرار ندهد و به تعبیری برای خود اختیارات فوق قانون قائل بشود، در این صورت از مسیر اندیشه قرآنی خارج شده است. بنابراین چون مدیریت، با این جنبههای ارزشی، دیده نمیشود، فهم مسئله امامت در اندیشه شیعی صورت نمیگیرد.
وی تصریح کرد: فکر میکنیم مدیر کسی است که قدرت رهبری و تخصص لازم را دارد و سالها در مدیریتهای کوچک حضور داشته و آرام آرام به سمت مدیریتهای میانی و عالی رسیده باشد. اندیشه قرآنی و شیعی چنین امامی نمیخواهد. در سوره فرقان که در مکه نازل شد، آیه «وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا» به موضوع عبادالرحمن اشاره میکند. یکی از ویژگیهای عبادالرحمن این است که عرض میکنند خدایا از همسران و فرزندان ما افرادی که روشنی چشم ما باشند، قرار ده و ما را امام قرار بده، امامی که به سود جریان تقوا باشد؛ بنابراین در ابتدا این فرد باید خود یک متقی باشد که در جمع اقداماتش، جریان تقوا را تقویت کند. باید به این نکته توجه داشت که این آیات در مکه نازل شده است، زمانی که هنوز مسلمانان مخفی هستند، اما دعای آنها این است که ما را به سوی جریان تقوا، امام قرار بده.
این مفسر قرآن تصریح کرد: در مدیریت، اصل حاکم، رعایت آموزههای دینی و پیروی از آن جمعیت ارزشمندی است که چارچوب را پذیرفتهاند و ما از آنها به متقین یاد میکنیم. چون ما به اینها توجه نمیکنیم مسئله امامت در اندیشه دینی فهمیده نمیشود. ما میگوییم امام باید کسی باشد که به هیچوجه از مسیر تقوا خارج نشده باشد. در سوره بقره که اولین سوره مدنی است خداوند میفرماید حضرت ابراهیم امتحانهایی را پشت سر میگذارد و در همه آنها در مرز تقوا باقی میماند و بعد خدا به او مقام امامت را میدهد و در ادامه میفرماید امامت به کسی که مرز تقوا را شکسته باشد نمیرسد. در اینجا میگوییم، ذرهای انحراف باعث میشود افراد فرصت امامت کبری را از دست بدهند. از این آیات فهمیده میشود امامت در درجات پایینتر هم به میزانی است که فرد اصل را بر این گذاشته باشد که ستم ـ حتی ستم به خود ـ نکرده باشد. پس هر چه متقیتر باشیم به امامت و درجاتی از امامت نزدیکتریم.
بهجتپور در پایان با بیان اینکه اگر مسئله تقوا و امامالمتقین بودن خوب فهمیده شود از اندیشه امامت شیعی تلقی درستی میشود، گفت: اندیشه شیعی، اندیشهای نیست که خریدار نداشته باشد، بلکه باید آن را بر سر دست گرفت و تبلیغ کرد. میگوییم بهترینها باید در رأس باشند. این اندیشه میگوید کار باید به دست متقین باشد تا نهادهای شما به درستی و رو به شایستگی حرکت کنند و به نظر میرسد این حرف، حرف والا، بلند و جذابی است.
انتهای پیام