اقدامات امام خمینی(ره) با استناد به متن مکتب و دیانت اسلام بوده است

به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجت‌الاسلام سید محسن دعایی، مدیر موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام، امروز  14 بهمن‌ماه، در نشست علمی تحت عنوان «والفجر» با موضوع «نقش حوزه و حوزویان در استقرار آرمان‌های انقلاب اسلامی؛ خودسازی، جامعه‌پردازی اسلامی و تمدن‌سازی» که به همت مراکز تخصصی نور حکمت رضوی و امام رضا(ع) به صورت وبینار برگزار شد، اظهار کرد: در سال‎هایی که حکومت دیکتاتوری و به ویژه انگلیس در ایران اسلامی مستقر شده بود، یک فقیه عظیم‌الشان که نقش رهبری نظام اسلامی را بر عهده داشت تصمیم گرفت بر اساس آموزه‌های اسلامی، این نظام فاسد را که یک فرد ناسالم و فاقد صلاحیت کلام اقتدار یک کشور را در اختیار داشت از میان بردارد.

وی ادامه داد: از نقاط برجسته و ممتاز این انقلاب، استناد رهبری به متن مکتب و دیانت است و امام راحل نیز از ابتدای آغاز نهضت تا لحظه‌ای که به لقای خدا مشرف شدند بدون استناد به دقیق‌ترین مبانی فقهی و معرفتی اسلام، هیچ اقدامی را انجام ندادند و از زمان ورود ایشان به نهضت، بیانات، سخنرانی‌ها، اطلاعیه‌ها و در نهایت هجرت ایشان و برگشتشان به وطن و طراحی ساختار نظام نیز مبتنی بر فکر تشخیص فقیهانه یک مرجع تقلید اعلم بود.

مدیر موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام تاکید کرد: در حقیقت یک دگرگونی کامل در نظام سیاسی رخ داد و آن این بود که نظام سلطنت مزدور و دست نشانده به یک نظام ولایی با آموزه ولایت فقیه تبدیل شد. این تعریف اصل انقلاب اسلامی است، اما نسبت به چرایی این انقلاب برای ما طلاب و حوزویان بسیار حائز اهمیت است. در واقع ما باید بتوانیم اثبات کنیم که چرا انقلاب اسلامی باید رخ دهد و به چیستی دلیل شرعی و عقلی ضرورت تحقق انقلاب اسلامی نیز پاسخ دهیم.

دعایی عنوان کرد: با توجه به اینکه اسلام آخرین دینی است که خدا برای ما فرستاده و مسائل مختلفی هم در این راستا برای پیامبر عظیم‌الشان اسلام به وجود آمد، بدین جهت بود که اسلام اقامه شود و در جامعه نیز مورد عمل قرار گیرد و یا اینکه برای این بوده است که بسته معرفتی که اصل آن قرآن است نوشته و در کتابخانه‌ها گذاشته شود و اگر فردی بخواهد بداند که اسلام چیست قرآن را بخواند و یا کتاب‌هایی که در این خصوص نوشته شده است را مطالعه کند.

وی تصریح کرد: این در حالی است که هیچ مسلمانی را نمی‌توان پیدا کرد که فهم او از اسلام این باشد که اسلام با همه سختی‌ها آمد تا اینکه فقط در حد چند کتاب چاپ شود و در قفسه‌های کتابخانه‌ها جای بگیرد. اگر اسلام مجموعه‌ای است برای عمل که باید در جامعه اسلامی اقامه شود نیاز به مجری دارد، اما سوالی که در اینجا می‎توان مطرح کرد این است که این مجری باید چه شرایطی داشته باشد و آیا کسی که قانون را نمی‌شناسد و یا اینکه اگر می‌شناسد، اما در هنگام اجرا هواهای نفسانی دامن او را می‌گیرد صلاحیت اجرای کلان نظام اسلامی را دارد یا خیر.

مدیر موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام ادامه داد: در پاسخ به این سوال باید گفت که اگر قانونی می خواهد اجرا شود مجری آن قانون باید در خصوص قانون، علم و آگاهی داشته باشد و همچنین در اجرای قانون نیز از عدالت قابل قبولی برخوردار باشد و بدون برخورداری از این قانون به ضد خود تبدیل می‌شود. بنابراین دین اول است و باید اقامه شود و اقامه اسلام نیاز به مجری دارد که مجری آن نیز باید اسلام شناس عادل باشد.

دعایی تاکید کرد: بدون شک، اسلامی که یک دین جامع و کامل است از مهمترین نیاز جامعه که استقرار نظام سیاسی شایسته است این مبحث را فروگذار نکرده و به هیچ عنوان نمی‌توانیم خودمان را قانع کنیم که در زمان غیبت ائمه معصوم(ع) اسلام نباید اجرا شود.

چرا انقلاب اسلامی؟

وی عنوان کرد: ستون‌های انقلاب اسلامی بر پایه نظام عبادی، دفاعی، جهاد، مالیات و سیاست استوار است. در حقیقت ولایت و نظام سیاسی، رکن اصلی تفکر اسلامی را تشکیل می‌دهند که این هم چرایی انقلاب اسلامی است، اما در خصوص چگونگی انقلاب اسلامی باید گفت که انقلاب اسلامی یعنی تغییر بنیادین در تمام ساختارهای مدیریتی جامعه است.

مدیر موسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام گفت: همواره حوزه‌های علمیه در پشتیبانی انقلاب اسلامی نقش اول را عهده دار بوده اند، چرا که در شروع انقلاب بود که تمام بزرگان ما از جمله رهبر کبیر انقلاب در آن سال‌ها و همچنین رهبر معظم انقلاب اسلامی در سال‌های کنونی، دست پرورده و برخاسته از حوزه‌های علمیه هستند.

دعایی گفت: در واقع این افراد بودند که انقلاب را از نقطه آغاز تا کنون مدیریت کردند. بنابراین باید این سوال را مطرح کرد که آیا حوزه‌های علمیه که خواستگاه ان

قلاب بودند نباید ماموریتشان پشتیبانی از نظریه سیاسی اسلام باشد؟ آیا امروزه حوزه‌های علمیه پشتیبانی نرم افزاری از نظام مستقر اسلامی را به نحو احسن انجام داده‌اند؟ به عبارت دیگر آیا شیوه حکمرانی اسلامی که امروزه در نظام اسلامی مستقر است از حوزه اقتباس می‌کند برگرفته یا از وزارتخانه‌های فعلی که نرم افزاری آن‌ها از غرب آمده است؟