محصول مطالعات میان‌رشته‌ای بدون روش‌شناسی تفسیر به رأی است
کد خبر: 3944879
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۰۲ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۹:۳۴
محمدحسن احمدی:

محصول مطالعات میان‌رشته‌ای بدون روش‌شناسی تفسیر به رأی است

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه بدون توجه به ماهیت روشی میان‌رشتگی به جایی نخواهیم رسید،‌ اظهار کرد: این موضوع پیچیده است و نوع مواجهه و برداشت از متن به مهارت و تخصص نیاز دارد. طرح بحث میان‌رشتگی فارغ از بحث روش، نه ‌تنها برای مطالعات معاصر علوم قرآنی مؤثر نیست، بلکه یک پاشنه آشیل و ساحت جدی برای بروز تفسیر به رأی است.

محمد حسن احمدی دانشگاه تهران پردیس قم

محمدحسن احمدی، عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، در گفت‌وگو با ایکنا، به طرح بحث درباره مطالعات میان‌رشته‌ای قرآن و حدیث پرداخت و بیان کرد: در تعریف میان‌رشتگی گفته شده که عبارت از درک ظرفیت یکپارچه‌سازی معرفت و مدل‌های تفکر در دو یا چند رشته یا حوزه‌های ثابت پژوهشی برای تولید یک پیشرفت معرفتی است. در حقیقت بنا بر این تعریف، میان‌رشتگی باید یک نتیجه عینی و محسوس داشته باشند. از این تعریف پُلی می‌زنم تا وارد فضای علوم انسانی شوم. ماهیت غالب در میان‌رشتگی بحث روش است، نه مفهوم و این بسیار مهم است و از این حیث دیدگاه‌ آقای دکتر پاکتچی که می‌گویند قرآن نمی‌تواند یک ضلع در میان‌رشتگی باشد، حائز دقت است. وقتی صحبت از میان‌رشتگی می‌کنیم، با یک مفهوم روش‌مند مواجه هستیم، اما متون قرآن و روایت، متن هستند.

مطالعات میان‌رشته‌ای فعلی مبتنی بر سوءتفاهم است

احمدی تصریح کرد: در فضای مطالعات قرآنی و حدیثی یک سوءتفاهم بسیار جدی وجود دارد که منجر به ایجاد مبانی نادرستی شده است. تصور ما این است که وقتی صحبت از میان‌رشتگی می‌کنیم، صحبت از روش است نه تشکیل خانواده‌ای از مجموعه گزارش‌های روایی و قرآنی و... از این‌ رو باید در فضای روش به دنبال میان‌رشتگی باشیم. اتفاقی که در حال حاضر در رشته‌های دینی مانند علوم قرآن یا در رشته‌های دیگر مانند مدیریت رخ می‌دهد این است که می‌خواهند فلان موضوع مدیریتی را در قرآن کار کنند و این عمدتاً مبتنی بر سوءتفاهم است و نمی‌توان به اینها میان‌رشتگی اطلاق کرد.

وی افزود: طرح بحث میان‌رشتگی فارغ از بحث روش، نه ‌تنها برای مطالعات معاصر علوم قرآنی مؤثر نیست، بلکه یک پاشنه آشیل و ساحت جدی برای بروز تفسیر به رأی است. برای نمونه دانشجویی می‌خواهد در رشته علوم قرآن و حدیث در مقطع کارشناسی ارشد پایان‌نامه بنویسد. می‌گوید به رشته شیمی یا روانشناسی علاقه دارم و می‌خواهم بر روی شیمی یا روانشناسی در قرآن کار کنم، اما این مطالعه میان‌رشته‌ای نیست. آسیب اول آن این است که شما چه تخصصی در حوزه شیمی یا روانشناسی دارید؟

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه این تخصص در مورد دانشجویان رشته‌های دیگر هم مطرح است،‌ گفت مثلاً یک دانشجوی مدیریت می‌خواهد درباره موضوع مدیریت در قرآن کار کند. سپس تمام مواردی را که با یکسری کلیدواژه‌های مشخص می‌تواند ناظر به بحث مدیر، اداره و... باشد از آیات و روایات جمع می‌کند، اما براساس کدام برداشت و روش این دانشجوی رشته مدیریت به این نتیجه رسیده که این آیه ناظر به مدیریت است یا فلان آیه ناظر به مدیریت نیست؟

احمدی اظهار کرد: در مطالعات میان‌رشته‌ای با یک موضوع پیچیده مواجه هستیم و اساساً تخصصی‌ و گرایشی‌ کردن رشته‌ها هم کمکی به تحقق بحث میان‌رشته‌ای نخواهد کرد. اگر رشته علوم قرآن را به گرایش‌های متعدد تقسیم کنیم، به میان‌رشتگی کمک می‌کند؟ اتفاقاً برخی گرایشی و تخصصی ‌کردن این رشته را متضاد با اهداف میان‌رشتگی می‌دانند. میان‌رشتگی زمانی محقق می‌شود که یک موضوع از منظر علوم مختلف و عالمان رشته‌های مختلف بررسی شود. مثلاً مهندسی پزشکی، مدیریت صنعتی یا جرم‌شناسی کودکان را می‌توان مطرح کرد. ما علم پزشکی داریم و علمی به نام مهندسی که هرکدام اهل فن خود را دارند. حال متخصصان این دو رشته روش‌ها را کنار هم می‌گذارند تا نتیجه‌اش محصول جدیدی شود.

صرف علاقه به رشته‌های مختلف مولد میان‌رشته‌ای نیست

وی افزود: مشخص نیست این چه میان‌رشته‌ای است که دانشجویی که هیچ تخصصی از حوزه روانشناسی ندارد، وارد بحث‌های دینی هم می‌شود، آن هم صرفاً به دلیل اینکه در فضای مطالعات قرآنی تحصیل و تنفس می‌کند؛ لذا اجازه پیدا می‌کند که بگوید این آیه در مورد فلان موضوع روانشناسی است. اگر میان‌رشته‌ای این است، بهتر است که اتفاق نیفتد، چون موجب بسیاری از تفسیر به رأی‌ها خواهد شد و هم در حوزه مطالعات قرآن و هم خارج از مطالعات قرآنی این رویه صادق است. آنها که از منظر علوم مورد نظر خود می‌خواهند وارد مباحث قرآنی شوند نیز دچار آسیب تفسیر به رأی خواهند شد.

احمدی تصریح کرد: بحث درباره این است که اگر بخواهیم در مورد امکان میان‌رشتگی صحبت کنیم، باید با دو علم مواجه باشیم، اما قرآن علم نیست. در حدیث می‌گوییم یک سنت واقعیه داریم و یک سنت محکیه. در فلسفه نیز یک عالم ثبوت داریم و یک عالم اثبات اما سخن من با کسانی که به دنبال میان‌رشتگی آن هم به مفهوم خاص خود هستند این است که وقتی صحبت از قرآن و حدیث می‌کنیم، یک وقت با متن قطعی‌الصدور مواجه هستیم که می‌گوییم قرآن قطعی‌الصدور و روایات ظنی‌الصدورند، اما به مرحله دلالت که می‌رسیم می‌گوییم برخی از آیات قرآن با اینکه قطعی‌الصدورند، ظنی‌الدلاله محسوب می‌شوند.

در میان‌رشته‌ای باید متن قطعی‌الدلاله داشته باشیم

وی ادامه داد: کسی نمی‌خواهد از منزلت قرآن بکاهد، اما زمانی که قرآن و روایات را به عنوان یکی از اضلاع میان‌رشتگی قرار می‌دهیم، باید متوجه باشیم که ما مخاطب را به آن برداشت و تفسیر و فهمی که از این آیه و حدیث داریم ارجاع می‌دهیم. در اینکه متن از متکلم حکیم صادر شده است بحثی نیست، اما ارتباط شما با متن چطور است؟ اگر توانستید ارتباط را با متنِ قطعی‌الدلاله برقرار کنید، آن وقت می‌توانید از میان‌رشته‌ای صحبت کنید. این بحث در مباحث فلسفی، عقلی، دینی و موضوعاتی از این قبیل نیز مطرح است، اما آیا تقابل عقل و نقل داریم و عقل می‌تواند در برابر نقل بایستد؟

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با تأکید بر اینکه در طرح درست مسئله تقابلی بین عقل و نقل وجود ندارد، گفت: به این معنا که شما با عقل خود باید تلاش کنید تا نقل را بشناسید. همان‌طور که انبیاء(ع) آمدند تا «وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ» محقق شود و فلسفه بعثت انبیاء(ع) این بود که عقول را برانگیزانند، ظاهراً جمله‌ای از آیت‌الله جوادی‌آملی است که می‌گویند این تعبیر نیز صحیح است که عقل هم می‌تواند و وظیفه دارد که نقل را برای ما روشن کند: «وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ النُقول».

نباید از قدسیت لفظ قرآن سوء‌استفاده کنیم

احمدی افزود: بزرگ‌ترین بلایی که بر سر جوامع اسلامی آوردند، آیا از ناحیه کسانی بود که متن و نص در اختیار نداشتند؟ خیر، چه کسی از خوارج بیشتر به نص و سنت پیامبر(ص) و قرآن نزدیک‌تر بود؟ اما ببینید که چه بلایی بر سر این متن آوردند. اصلاً منطقی نیست که از قدسیت لفظ قرآن سوء‌استفاده کنیم و بدون توجه به اینکه عقل و دریافت‌های عقلی و روش‌های عقلی را که به فهم آیه کمک می‌‌کنند، مفروغ بگیریم و بگوییم ما بحثمان میان‌رشته‌ای است و می‌خواهیم یک موضوع میان‌رشته‌ای بین قرآن و مثلاً روانشناسی را مطرح کنیم. بنابراین، همان‌طور که «وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ» را داریم «وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ النقول» نیز صحیح است و باید کشف شود که مراد واقعی از این کلام معصوم(ع) چیست؟

این استاد دانشگاه بیان کرد: آن وقت سؤال این است که دانشجوی رشته مدیریت که چند ساعت هم برای شیوه فهم معنای متن و تفسیر وقت صرف نکرده، چه صلاحیتی دارد که بخواهد وارد این حوزه شود و بخواهد بگوید که این مفهوم را از این آیه برداشت می‌کنم؟ یا حتی یک وقت کسی به عنوان پزشک سنتی می‌آید و استفاده‌هایی از آیات و روایات می‌کند که در عمرش چهار صفحه تفسیر هم نخوانده است. حال چطور می‌توان به این فرایند، میان‌رشته‌ای اطلاق کرد؟ اینها کمک به تولید علم نیست، بلکه ذبح کردن علم است.

آفات بی‌توجهی به ظرافت‌ها و دقت‌های روشی

احمدی تصریح کرد: اینکه بدون توجه به ماهیت روشی، بحث میان‌رشتگی را مطرح کنیم به جایی نخواهیم رسید. این موضوع پیچیده است و متخصصان دو رشته باید در سطوح عالی بنشینند و یک موضوع را از ابعاد مختلف بررسی کنند. باید توجه کنیم که متن بما هو متن موضوع رشته‌های علوم انسانی است و به تخصص نیاز دارد، یعنی برای نوع مواجهه با متن مهارتی لازم است و اگر این مهارت را ندانیم، طبق چه مِتدی می‌خواهیم از قرآن برداشت کنیم؟ بنابراین، بی‌توجهی به این ظرافت‌ها و دقت‌ها موجب تفسیر به رأی، اخباری‌گری، ظاهری‌گری و سلفی‌گری می‌شود.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود بیان کرد: شکی نیست که هرچه فاصله ما از زمان صدور متن بیشتر می‌شود و با کمبود و کاهش قرائن مواجه می‌شویم، نیازمند مواجهه عمیق‌تری با متن هستیم و به همین دلیل علوم مختلفی به کمک فهم متن می‌آیند که علوم انسانی و بشری هستند و با علم بشری و علم معناشناسی و تفسیر آیه را می‌فهمیم و امروز از آن با عنوان تفسیر عقلی یا اجتهادی نام می‌بریم. البته نمی‌خواهیم دوره متقدم را نقد کنیم و بگوییم آنها اخباری یا نقل‌گرا بودند. در آن زمان قرائن و شواهدی وجود داشت و فهم متن سهل‌تر بود اما الان فاصله گفتمانی وجود دارد.

استخدام روش‌های نوین فهم معنای متن

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکهبه کار بردن این اصول و استخدام روش‌های فهم معنای متن به فهم دقیق‌تر متن و رهایی از آفت تفسیر به رأی کمک می‌کند،‌ اظهار کرد: مثلاً پیامبر اکرم(ص) هرشب هنگام خواب مسواک خود را زیر بالش می‌گذاشتند. حالا می‌خواهیم از این گزارش تاریخی استفاده کنیم و طبیعی است تا زمانی که نتوانیم این قرائن را براساس قواعد و ادبیات زبانی استخراج کنیم، ممکن است معنای دقیق را نفهمیم. قرار دادن مسواک زیر بالش می‌تواند حاکی از اهمیت مسواک باشد و زیر بالش گذاشتن می‌تواند یک تعبیر کنایی باشد. همان‌طور که امروز می‌گویید اگر کسی بخواهد کار مهمی انجام دهد، آستین بالا می‌زند.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: بنابراین، در مواجهه با الفاظ و متون روایی و حدیثی نیازمند کسب مهارت ویژه‌ای هستیم و فکر می‌کنم تا زمانی که این اتفاق نیفتد، راهی که پایان‌نامه‌های فعلی درباره مطالعات میان‌رشته‌ای طی می‌کنند به سرانجام نمی‌رسد. البته باید به میان‌رشتگی پرداخت و آن را جدی گرفت. میان‌رشتگی از مباحث نوظهور است، اما نه به شرطی که به صورت عقیم متولد شود که در هر رشته‌ای هر کسی چون دوست دارد در فلان زمینه تحقیق کند، دست به قلم ببرد و مطالب رطب و یابسی را بنویسد و بر مشکلات فضاهای علمی بیفزاید.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۹/۱۱/۰۲ - ۱۲:۲۷
0
0
عالی بود
captcha