به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، قرآن کریم برای هدایت انسانها نازل شده است و افراد باید تعالیم و آموزههای آن را سرلوحه زندگی فردی و اجتماعی خود قرار دهند. پیامبر اکرم(ص) نیز در رابطه با عمل به دستورات قرآن زیاد سفارش میکردند، اما چنانکه مشاهده میشود، مسلمانان برخلاف این سفارشها عمل کرده، قرآن را متروک گذاشته و آن را رها کردهاند که اصطلاحا از آن به مهجوریت قرآن تعبیر میشود. خبرنگار
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، سلسله گفتوگوهایی را با حجتالاسلام سید ایمان مصلحی، استاد حوزه علمیه اصفهان در این رابطه انجام داده است که قسمت اول آن در ادامه میآید.
ایکنا: منظور از مهجوریت قرآن و مصادیق این مهجوریت چیست، چه عواملی باعث آن شدهاند؟
مصلحی: بحث مهجوریت قرآن کریم با استناد به آیه ۳۰ سوره مبارکه فرقان«وَ قَالَ الرَّسُول يَا رَبّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآن مَهْجُورًا» مطرح میشود که از زبان خود پیغمبر(ص) در روز قیامت است. این آیه در حکم یک دستاویز و توجیه و فرار از مسئولیت برای قوم پیامبر(ص) در آن زمان بوده، تا جایی که برخی بر این باور بودند که قرآن معجزه نیست و یا حتی تحریف نیز شده است؛ در صورتی که بحث اعجاز قرآن یک موضوع علمی و اثبات شده محسوب میشود، همان گونه که تاکنون همایشهای مختلفی تحت عنوان«اعجاز قرآن» برگزار شده است.
به دلیل تفاوت شرایط زمانی و اقتضائات هر دوره و نیز تخصصی بودن بحث اعجاز قرآن و بالطبع مشهود نبودن آن، بسیاری از افراد منکر موضوع اعجاز قرآن هستند، چون در زمان وقوع رخداد حضور نداشتهاند. به این آیات دقت کنید:«وَ يَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ» (هود/64): «و اى قوم من، اين ماده شتر خداست كه براى شما پديدهاى شگرف است، پس بگذاريد او در زمين خدا بخورد و آسيبش مرسانيد كه شما را عذابى زودرس فرا مىگيرد». در زمان حضرت صالح کوه شکافته شده و شتری با مشخصات ویژه و متفاوت از آن خارج میشود و یا در زمان حضرت موسی(ع) مردم به چشم خود دیدند که عصا تبدیل به مار شد و در میان ازدحام جمعیت، تنها ساحران با توجه به علم و تخصص ساحری خود متوجه شدند که کار حضرت موسی(ع) در تبدیل عصا به اژدها نه سحر و ساحری، که یک معجزه است. بر همین اساس مردم آن زمان با مشاهده مستقیم این اتفاقات و اینکه اینها کاری خارقالعاده است، به سمت دین میرفتند، اما در زمان حاضر بحث اعجاز قرآن برای عامه مردم مشهود نیست و تا حدودی تخصصی و علمی است. در زمان حاضر برای آگاهی از اعجاز قرآن و انواع آن باید ابتدا یک سری اطلاعات را کسب کرد.
قرآن کریم اعجاز علمی، کلامی و هدایتگری دارد
اعجاز قرآن کریم شامل اعجاز علمی، کلامی و بیانی و هدایتگری آن است، هدایتی که هیچ قدرت دیگری را یارای آن نیست. در بحث اعجاز علمی قرآن، غیر مسلمانان با مطالعه و تحقیق به صحت این موضوع رسیدهاند. برای مثال، در گذشته یک پزشک اروپایی اذعان کرد که مراحل خلقت انسان که در آیه 5 سوره مبارکه حج بیان شده: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنْكُمْ مَنْ يُتَوَفَّى وَمِنْكُمْ مَنْ يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ»: «اى مردم، اگر درباره برانگيخته شدن در شك هستید، پس [بدانيد] كه ما شما را از خاك آفريدهايم، سپس از نطفه، سپس از علقه، آنگاه از مضغه، داراى خلقت كامل و [احيانا] خلقت ناقص تا [قدرت خود را] بر شما روشن گردانيم و آنچه را اراده میكنيم، تا مدتى معين در رحمها قرار مىدهيم، آنگاه شما را [به صورت] كودك برون مىآوريم، سپس [حيات شما را ادامه مىدهيم] تا به حد رشدتان برسيد و برخى از شما [زودرس] مىميرد و برخى از شما به غايت پيرى مى رسد، به گونهاى كه پس از دانستن [بسى چيزها] چيزى نمىداند و زمين را خشكيده میبينى، ولى چون آب بر آن فرود آوريم، به جنبش درمى آيد و نمو مىكند و از هر نوع [رستنيهاى] نيكو مى روياند» ؛ علم پزشکی به تازگی به آن ورود پیدا کرده است.
منظور از اعجاز بیانی قرآن کریم، همان فصاحت و بلاغت و شیوههای مختلف بیان است، به گونهای که با بررسیهای به عمل آمده در علم فصاحت و بلاغت، مشخص شد که آیات قرآن کریم به بهترین شکل و شیوه و با وزن و آهنگ خاصی در کنار هم قرار گرفته است؛ به گونهای که اگر کسی به صورت تخصصی به بحث فصاحت و بلاغت در ادبیات عرب بپردازد، متوجه میشود که هیچ کس هیچگاه نمیتواند هیچ جملهای به شیوایی و آهنگ آیههای قرآن کریم بیاورد، همان گونه که مردم زمان پیامبر(ص) هنگام طواف به دور بتهای خویش در مسجد الحرام، به علت ترس از نفوذ آیههای قرآن در وجود خویش که توسط پیامبر(ص) تلاوت میشد، در گوشهای خود پنبه فرو کرده و میگفتند پیامبر(ص) ساحر است که توانسته سخنانی به این شیوایی و آهنگین بیاورد. از طرف دیگر، اعجاز کلامی قرآن کریم در اثرگذاری صرف روخوانی آیات قرآن نیز قابل مشاهده است، به گونهای که حتی شخصی که قرآن را بدون توجه به معنای آیات آن تلاوت کند، نیز تأثیر آن را متوجه شده و در اثر مداومت بر خواندن قرآن، آثار آن را مشهودتر و ملموستر مشاهده خواهد کرد. اعجاز قرآن کریم و نیز بحث حاجتدهی تک تک سورههای قرآن، این مطلب را میرساند که در اثر مداومت بر خواندن قرآن، انسان هر بار معنای جدید و تازهای از آن دریافت میکند، تا جایی که حلاوت معانی قرآن کریم را میچشد، به علاوه اینکه قرآن حرفها برای گفتن دارد.
متأسفانه در جامعه مشاهده میشود تنها افرادی که قاری یا حافظ قرآن کریم هستند، با این کتاب آسمانی انس دارند و در میان سایر گروهها و اقشار مردم، انس و الفت با قرآن مشاهده نمیشود. در شأن و جایگاه قرآن نیست که در یک جامعه اسلامی از آن تنها برای استخاره استفاده شده و یا به قرائت موقعیتی آن در شب جمعه، سفره عقد و سفره هفت سین، هنگام مسافرت و مراسم ختم بسنده شود؛ در حالی که برخی معتقدند اعجاز اصلی قرآن جنبه هدایتگری آن است، لذا استفاده این چنینی از قرآن زیبنده یک جامعه اسلامی نیست.
اصلاح دیدگاهها و زمینهسازی، راهکار رفع مهجوریت از قرآن
ایکنا: چه راهکارهایی برای رفع مهجوریت از قرآن وجود دارد؟
مصلحی: قدم اول برای رفع مهجوریت از قرآن، اصلاح نگرشها است، به گونهای که به قرآن به چشم معجزه و کتابی که از ابتدا به حول و قوه الهی از تحریف مصون مانده است، نگاه شود. با توجه به اینکه در جامعه جریان فرهنگساز قرآنی وجود ندارد و نظام آموزش و پرورش نیز در این زمینه ضعیف عمل کرده است، لذا در مرحله اول برای گسترش فرهنگ قرآنی در سطح جامعه باید بسترسازی صورت گیرد، به گونهای که شالوده نظام آموزش پرورش، مدارس و دانشگاهها را باید قوانین قرآن و اسلام تشکیل دهد و از همان مقطع ابتدایی که پایه و اساس محسوب میشود، به قرآن بها داده شود. این انتظار نیز وجود دارد که در جامعه اسلامی و به ویژه جامعه شیعی، قرآن به عنوان یک وزنه پربار معنوی در نظر گرفته شود.
در رابطه با جایگاه مفسران قرآن کریم در جامعه باید گفت با توجه یه اینکه به شرط وجود ایمان، هر گونه ارتباط با قرآن تأثیر خود را دارد و در غیر این صورت بر اساس آیه ۸۲ سوره مبارکه اسراء: «َنُنَزِّل مِنْ الْقُرْآن مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَة لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لَا يَزِيد الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا»، خواندن آن برای ستمکاران ضرر محسوب میشود، لذا در این زمینه تأکید اصلی بر تفسیر و تدبر در آیات قرآن است. تأثیر اصلی قرآن در وجود یک شخص زمانی مشهود است که فرد قرآن، تلاوت و تدبر در معانی آن را جزو اولویتهای برنامه زندگی خود قرار دهد و متقابلا چنین فردی انتظار دارد زمانی که به این مقام و مرتبه رسید، در جامعه مورد اکرام و احترام واقع شود؛ ولی متأسفانه در جامعه، از این شخصیتهای قرآنی تجلیل به عمل نمیآید، اینجاست که درمییابیم جامعه ما تا تبدیل شدن به جامعه قرآنی هنوز فاصله زیادی دارد و در این راستا باید به مفسران قرآن کریم، همتراز و به مراتب بیشتر از حافظان و قاریان قرآن بها داده شود تا شاهد نشر فرهنگ قرآن در جامعه اسلامی باشیم؛ ولی متأسفانه نمونههای مشهود آن را در جامعه مشاهده نمیکنیم و بعضا دیده میشود افرادی از جامعه مفسرین که به بطن معانی آیات قرآن ورود پیدا کردهاند، در جامعه به عنوان الگو مطرح نیستند که امید است انشاءالله در این زمینه اقدامات لازم صورت گیرد.