به گزارش ایکنا،
محمدعلی خوانینزاده؛ استاد دانشگاه خوارزمی، شامگاه 24 فروردین ماه در نشست علمی «
معناشناسی اسم الرحمن با رویکردهای تاریخی و ساختارگرا» که از سوی انجمن قرآن و حدیث دانشگاه بینالمللی مذاهب اسلامی برگزار شد با بیان اینکه در قرآن کریم اسامی زیادی از خدا به کار رفته است که بیشترین آنها، الله، رب و رحمان است یعنی 2699 بار الله، 975 بار رب و 57 بار هم الرحمن(بدون در نظر گرفتن آغاز سورهها)، گفت: مفسران و لغویون رحمن را مشتق از ریشه عربی «رحمت» میدانند که از این ریشه کلمه رحیم هم درست شده است؛ مسئله دیگر این است که تفاوت میان راحم، رحیم و رحمان در چیست؟ این بحث بین صاحبنظران مطرح شده است که مبالغه رحمان بیشتر است یا رحیم؟ استنادات مختلفی هم به آیات و روایت و اشعار وجود دارد؛ برخی گفتهاند رحمان به رحمت عام خدا اشاره دارد که شامل همه بندگان است و رحمی مخصوص بندگان با تقوا در قیامت است لذا چون شمول رحمان بیشتر است مبالغه آن هم فزونتر است و در برابر، برخی رحیم را دارای مبالغه بیشتر دانستهاند؛ برخی هم گفتهاند رحمان و رحیم به یک معنا هستند.
وی با بیان اینکه رحمان بر وزن فعلان است لذا گفته شده است که در بین اوصاف الهی از وزن فعیل کاربرد بیشتری را شاهد هستیم، اظهار کرد: بسیاری از صفات خدا مانند سمیع، علیم، بصیر، حکیم و ... بر وزن فعیل هستند ولی وزن فعلان در اسماءالله کم کاریرد است و شاید فقط همین رحمان را داشته باشیم لذا نشانهای بر طرح بحث وامواژگی است. دیدگاه دیگری هم که برای تفاوت رحمان و رحیم بیان شده است این است که برخی مانند طبرسی، رحمان را اسم علم دانستهاند لذا در این صورت رحمان اسم خاص خواهد بود و اسم خاص هم ترجمه نمیشود و رحیم بیانگر صفت رحمانیت خداوند است.
خوانینزاده با اشاره به رویکرد تاریخی در تبیین این واژگان، تصریح کرد: در این رویکرد کاربرد واژه در بستر تاریخی مورد دقت قرار میگیرد. از آنجا که بحث وامواژه بودن کلمه رحمان مطرح است لذا حوزه بررسی ما فارغ از عربی، زبان سامی را هم شامل میشود؛ مهمترین کاربرد کلمه رحمان در یک کتیبه در زبان آرامی است که این کتیبه از یکی از فرمانروایان آشوری است و در متن کتیبه اسم پادشاه و منطقه حمکروایی او و خدایی که مورد دعا واقع شده است دیده میشود؛ اسم خدا در این کتیبه «حدد یا بعل حداد» (أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ) نام دارد که با وصف رحمان توصیف شده است. کلمه صلات هم در این کتیبه هست که همان دعا است. رب هم در این کتیبه، ارباب بزرگ(مرا ربا) نامیده شده است و کاربرد وصفی در مورد خدایان و یا خدای یگانه دارد.
اولین کاربرد رحمان
استاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه در چند کتیبه قبل از اسلام تعبیر رب یهود یعنی خدای یهودیان دیده میشود، اظهار کرد: اولین کاربرد کلمه رحمان به حدود 850 سال قبل از میلاد بازگشت دارد؛ در سده 5 میلادی در متنی آرامی این واژه در وصف پادشاه دیده میشود. تا حدود قرن سوم میلادی هم کاربرد رحمان در این متون دیده میشود. در شبه جزیره عربستان هم در وصف برخی خدایان دیده شده است. بیشترین کاربرد آن در وصف یک خدای ناشناس است که اسمی از آن برده نشده؛ خدایی که اسمش تا همیشه مبارک است. در اینجا بین کتیبهشناسان بحث است که این وصف چه خدایی است؟
وی افزود: در دوره باستان متاخر(حدود قرن سوم میلادی تا قرن هشتم)، تحولات دینی در جهان مدیترانه رخ داد و همگام با آن در عربستان و ایران هم اتفاقاتی رخ داد و امپراتوری روم و ساسانی از بین رفتند و حکومت اسلامی به مناطق مختلف توسعه یافت؛ در این دوره در متون یهودی، واژه رحمان با حرف تعریف به کار رفته است. در یکی از متون، واژه «ها رحمان» در وصف خدا به کار رفته است به ویژه این کلمه در متون دعایی آنان به کار رفته است. باز در کتیبههای برخی از کنیسهها این واژه به کار رفته که به صورت رحمانا در زبان آرامی است. در زبان سریانی که از خانواده زبان سامی و گونهای از آرامی است در متون مسیحی هم برای اشاره به خدای پدر، صورتی از واژه رحمان به کار رفته است، مثلا در آیه 36 لوقا، این واژه دیده میشود و دستور داده است که مهربان باشید زیرا خدای پدر مهربان است. نکته قابل تاکید پسوند الف در این واژه است یعنی «آ» در رحمانا که حرف تعریف معادل «ال» در الرحمان است.
خوانینزاده با بیان اینکه رحمانا در منابع مرتبط با شهدای نجران در قرن ششم و برخی آثار دیگر دیده میشود، اضافه کرد: پادشاه حمیر در منطقه یمن در اواخر قرن سوم سراسر جنوب شبه جزیره را فتح کرد و سپس به سایر مناطق شبه جزیزه لشکرکشی کرد تا در دوره حکومت ابرهه بر بیشتر مناطق حجاز سلطه یافت و کتیبههای زیادی از ابرهه دال بر این مسئله وجود دارد. حدود سال 80 پادشاه حمیر به یهودیت گرایش یافت و به جای چندخدایی، خدای واحد مطرح و عبادتگاههای تازه بنا شد و واژگان دینی هم از عبری آرامی وام گرفته شدند. در کتیبههای حمیری این دوره، در آغاز خدا اسم عام دارد؛ ایلان، الاهان که همان اله است. در حدود سال 420 خداوند با واژه رحمان یاد میشود یعنی اسم خاص برای خدا در نظر گرفته شده است گرچه اسم عام هم وجود دارد و این اسم خاص همان رحمان است. این تعبیر در کتیبههای مختلف با اوصاف مختلف دیده میشود که رب السماء و الارض از جمله آنهاست و یکی از وصفهای جالب برای خدا «مترحم» است و خدا در این کتیبه با اسم رحمان و وصف مترحم به کار رفته است.
وی با بیان اینکه درباره کتیبه جبل زبور هم این بحث وجود دارد که «بسم الله الرحمن الرحیم» در آن نوشته شده است یا بسم الله الرحمن، اضافه کرد: در دوره مسیحیت یعنی از حدود 530 میلادی، باز اسم رحمان در اشاره به خدای پدر به کار رفته است؛ پادشاه یهودی حمیر در قرن ششم میلادی، مسیحیان نجران را قتل عام کرد و پادشاه حبشه با پشتیبانی بیزانس حمله کرده و پادشاه یهودی را به قتل رسانده و پادشاهی مسیحی روی کار میآید، در کتیبههای یمن در این دوران اسم خدای پدر رحمان یا رحمانان است. در پایان کتیبه هم ابنه یا پسرش یاد شده است. در کتیبههای ابرهه هم اسم رحمان وجود دارد.
استاد دانشگاه خوارزمی افزود: وقتی ما نگاه تاریخی به نخستین کاربرد واژه رحمان در طول تاریخ داشته باشیم میبینیم که خدای یهودیان و مسیحیان در مناطق مختلف که سامی زبان هستند رحمان نامیده میشود و همه اینها نشان میدهد که رحمان اسم خاص معرفه است و مصداق آن فقط خداوند است.
الرحمن در رویکرد ساختارگرا
خوانینزاده با اشاره به رویکرد ساختگرا در واژه رحمان، تصریح کرد: معناشناسی ساختگرا، معناشناسی همگراست یعنی ما در یک متن مشخص روابط مفهومی را بررسی کرده و بر اساس کاربردهای مختلف یک واژه رابطه آن را با مفاهیم دیگر بررسی میکنیم و از رهگذر بررسی روابط مفهومی، به معنای واژه میرسیم؛ در قرآن همانطور که گفته شد واژگان الله، رب و الرحمن از واژگان پرکاربرد هستند ولی از نظر ترتیب زمانی نزول سورهها اینطور نبوده است که ما با یک نام پرکاربردتر و اصلی مواجه باشیم. براساس سه دوره مکی متقدم، میانه و متاخر و سورههای مدنی این کاربردها فرق دارند؛ در دوره مکی متقدم، رب بیشترین کاربرد را دارد یعنی 132 بار در برابر الله که 42 بار به کار رفته است و رحمان هم 5 بار.
استاد دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: در دوره مکی میانه کاربرد رب دو برابر الله است و در این دوره رحمان هم به کار میرود یعنی 48 بار از 57 کاربرد آن در این دوره است؛ در دوره مکی متاخر الله دو برابر رب و در دوره مدینه عملا الله، اسم پرکاربردتر و اصلی خداوند در سورههای مختلف است و رحمان افول پیدا میکند. در سورههای میانه مکی مانند مریم و اسراء واژه رحمان به عنوان اسم خدا به کار میرود و این واژه همواره با الفولام یعنی به صورت الرحمن به کار رفته و این در حالی است که رحیم عمدتا بدون الفولام به کار میرود. الرحمن هیچ وقت در مصداقی غیر خدا به کار نرفته است ولی رحیم یکبار در وصف پیامبر(ص) و یکبار هم در سوره فتح و درباره اصحاب پیامبر(ص) با تعبیر «والذین معه» به کار رفته است.
خوانینزاده بیان کرد: الرحمن هیچ وقت جمع به کار نرفته و هیچ وقت در کنار صفات دیگر برای توصیف خدا به کار نرفته است ولی رحیم 111 بار در کنار صفات دیگر به کار رفته است مانند والله غفور رحیم. عزیز الرحیم. همچنین وصف رحیم همیشه برای توصیف رحمت خدا حتی نسبت به کافران و دشمنان پیامبر(ص) به کار رفته است ولی درباره این افراد از وصف الرحمن استفاده نمیشود. الرحمن در سیاقهای مربوط به عذاب به کار رفته است؛ و خشعت الاصوات للرحمان.
وی تاکید کرد: مجموعه این شواهد و موارد دیگر نشان میدهد که الرحمن جانشین رب و الله میشود و هیچ وصف دیگری چنین قدرت جانشینی را ندارند و این بیانگر کاربرد ویژه الرحمن در قرآن کریم است.
انتهای پیام