خبرگزاری ایکنا به مناسبت پایان ماه رمضان، ماه عبادت و بندگی، گفتوگویی با اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد دانشگاه و رئیس گروه حکمت علوی دانشگاه امام حسین(ع) درباره «حفظ آثار معنوی روزهداری پس از ماه رمضان انجام داده است» که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
ابتدا باید ببینیم که آیا واقعاً روزه و نمازی که در طول ماه رمضان داشتهایم و عبادتهایی که انجام دادهایم، در ما آثار معنوی به وجود آورده است یا خیر؟ این آثار معنوی حاصل شد یا نه؟ آیا جان ما از ارزشهای الهی و از عرفان و معرفت بارور شد یا خیر؟ این موضوع بسیار مهم در زبان قرآن و اهلبیت(ع) است که باید لحظهبهلحظه ماه رمضان را فرصتشناسی کنیم و از همه ساعات و لحظات آن بهره ببریم تا انشاءالله آثار معنوی در ما به ظهور و بروز برسد.
یکی از مهمترین نشانههای اینکه بدانیم «آیا آثار معنوی این ماه در ما به ظهور میرسد» این است که تلاش کنیم خودمان را به ساحت قرب الهی برسانیم. هر چه ما از دنیا دور و به خدا نزدیک شویم، یعنی به ساحت قرب الهی نزدیک شدهایم؛ به قول حافظ «ثواب روزه و حج قبول آن کس برد/ که خاک میکده عشق را زیارت کرد»؛ نکته جالبی است، یعنی کسی میرود خود را بر خانه کعبه میچسباند اما دلش از خدا دور است و مراد از خاک میکده عشق، همان کوی یار یا ساحت قرب الهی و تقرب به خداوند است.
قرب الهی؛ مهمترین فایده رمضان
تمام اعمال ما با نیت شروع میشود یعنی قربةالیالله است و اگر اینگونه نباشد و ما را به قرب نرساند فایدهای ندارد. اگر ماه رمضان باشد، فرد روزه بگیرد و دهان خود را از شراب و طعام ببندد اما هنوز تعلقات دنیا در دل فرد وجود داشته باشد؛ فایدهای ندارد زیرا بعد از ماه رمضان، تازه تصمیم میگیرد که چهکار کند که بیشتر به دنیا برسد در این صورت معلوم میشود که هنوز به ساحت قرب نرسیده است و خاک میکده یار را زیارت نکرده است.
حافظ در جای دیگر میفرماید که «خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد/ به آب دیده و خون جگر طهارت کرد» یکی از آثار معنوی این است که اگر حال، توجه، لذت، ذکر، اشک و آه ما در سحرها بیشتر شد، باید تداوم ببخشیم و بعد از اتمام ماه رمضان، قرآن بسته نشود و نماز شب را رها نکنیم. باید همچنان اهل سحرخیزی و شبزندهداری باشیم و انس ما با قرآن بیشتر شده باشد و تداوم پیدا کند.
اهمیت رسیدن به سپهر فطرت
انسان در پی سیر و سلوک درونی که در ماه رمضان داشته باید مطمئن شود که خود را به سپهر فطرت رسانده است. اگر به سپهر فطرت دست یافتیم معلوم است که عید فطر هم داریم.
حقیقت فطر این است که ما خودمان را به اقلیم فطرت رسانده باشیم؛ فطرت همان ساختار و ساختمان اصلی خلقت ماست که خداوند میفرماید «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا» که خداوند به پیامبر خود میفرماید «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا» که بسیار مهم است جهت زندگی تو به سمت دین حنیف باشد؛ دین حنیف یعنی دین پاک که دیگر در آنجا هیچ آثاری از تعلقات غیر الهی و تعلقات ظاهری و باطنی نباشد و فقط خداوند جلوه کند. باید دید که آیا ما این قبله را کشف کردهایم یا خیر؟
اهمیت وقوف به اسرار نماز و روزه
کتابی وجود دارد به نام «انوار الحقیقة و اطوار الطریقة و اسرار الشریعة» از علامه سید حیدر آملی که بسیار روان است؛ توصیه میکنم که عزیزان این کتاب را که ترجمه هم شده است بخوانند. در این کتاب میفرماید که باید دید آیا ما همانطورکه صورت نماز را بهجا میآوریم، به اسرار نماز هم واقف هستیم یا خیر؟ آیا وقتی صورت روزه را بهجا آوردیم، به اسرار روزه هم واقف شدهایم یا خیر؟ راههای وصول به اسرار احکام شریعت چیست؟ در این کتاب به این موضوعات پرداخته شده و از آیات و روایات استفاده شده است.
رمضان یعنی خشک کردن ریشههای تعلقات و تمایلات
قرآن میفرماید «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» در این کتاب گفته شده است که مراد این نیست که وقتی انسان میمیرد مسلمان باشد، بلکه یعنی انسان باید هر لحظه تمایلات دنیوی را در خود بکشد و از دنیا کاملاً انقطاع حاصل کند؛ اینگونه میشود که موت اختیاری که عرفاً از آن میگویند حاصل میشود. تقوا یعنی بریدن تعلقات؛ واژه تقوا یعنی بریدن و قطع کردن، بریدن هرچه غیر خداست. خداوند میفرماید «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّه حَقَّ تُقَاتِهِ» یعنی خوب ببر و ریشهها را بسوزان. رمضان نیز از ریشه «رمض» است؛ یرمضوا یعنی سوزاندن و خشک کردن ریشههای تعلقات و تمایلات.
باقی ماندن حقیقت رمضان در دلها
مولوی میفرماید «آفت این در، هوی و شهوت است/ ورنه اینجا شربت اندر شربت است»؛ بنابراین آنهایی که شربت لذتهای ذکر خدا را در شبها و سحرها چشیدهاند متوجه این موضوع میشوند. امام سجاد(ع) در دعاهای خود میفرماید که این شور و حال، معنویت، سفره روحانی و نگاه عاشقانه خدا به ماست و اگر ما از اشک و آه آن لذت میبریم ریشهاش این است که خدا به ما نگاه عاشقانه دارد. خدا از ما عاشقتر است؛ اصلاً اصالت عشق با معشوق است. ماه رمضان تمام میشود اما حقیقت رمضان همیشه در دل میتواند باقی بماند و این بهترین راه حفظ آثار این ماه است.
آثار، معنویت، ارزشها و حالات روحانی و ملکوتی که انسان دارد در زبان و مقال نمیگنجد؛ اگر آنها در قلب انسان باشد همیشه رمضان است و حال دارد، یعنی همان ساحت قرب الهی را درک کرده است. چه زیبا جناب مولوی میگوید که «قرب، نه بالا و پستی رفتن است/ قرب حق از بند هستی رستن است، چونکه من، من نیستم آن من ز اوست/ پیش این من هرکه دم زد کافر اوست» قرب حق این است که از بند و علقههای درونی خود رها شویم و از منیت بیرون بیاییم؛ بهمحض اینکه بیرون آمدیم «یک قدم بر خویش نه گام دیگر در کوی دوست» به قول حافظ «تا فضل و عقل بینی بیمعرفت نشینی/ یک نکتهات بگویم خود را مبین که رستی».
روزه فکری
اگر همه وجودمان جلوه الهی پیدا کرده است و خودی وجود ندارد و همه وجود ما جلوه ربوبیت شده؛ معلوم است که ما عبدالله هستیم و به عبودیت رسیدهایم و این عید واقعی ماست و این ساحت را میتوانیم تا ماه رمضان دیگر ادامه دهیم. مولا علی(ع) درباره حقیقت روزه میفرمایند «صیام فطر عن آفاق، افضل فطر من طعام» یعنی فکر انسان از گناه روزه بگیرد مهمتر از آن است که شکم ما از طعام خالی باشد؛ این موضوع بسیار مهم است و باید نصبالعین همه روزهداران قرار گیرد.
گفته نمیشود کسی که روزه گرفته است از فضیلت برخوردار نیست بلکه افضل بهمعنای ترین است. این موضوع عارف و غیر عارف ندارد. ما ۳۰ روز دهان خود را بستیم اما هنوز میل گناه، حب دنیا، کینه برادر و خواهر مسلمان در ما وجود داشته باشد معلوم میشود که این ۳۰ روز در من فایدهای نداشته است و به قول امیرالمؤمنین صرفاً دهان بستن بود یا حداقل این است که ما را جزو گناهکاران نمینویسند اما آثاری در ما شکوفا نشد.
وقتی گفته میشود «چون دهان بستی دهانی باز شد/ تا خورنده لقمههای راست شد» منظور دهان شهوت و غیبت و دروغ گفتن و… است؛ حقیقت روزه این است که دهان ما همیشه روزه بگیرد. باید قبل از حرف زدن تأمل کرد که چه میخواهیم بگوییم و این اثر روزهداری است.
احکامی که برای شریعت در قرآن کریم آمده است برای همگان است؛ تفاوتی ندارد و هر کس باید از آن بهرهمند شود مثل قرآن کریم که از هر قشر و صنفی میتوانند با آن انس بگیرند و از قرآن بهرهمند شوند؛ یعنی مائده است و خاصیتش این است که هرکسی به میزان خود از آن بهره میبرد.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام