سکوت قرآن تدوین قرآن مروانی را منتفی می‌کند
کد خبر: 4205465
تاریخ انتشار : ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۵:۴۲
علی سلطانی:

سکوت قرآن تدوین قرآن مروانی را منتفی می‌کند

دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی دانشگاه بن، گفت: نقد درون‌متنیِ قرآن حاکی از آن است که آیات مصحف در بازتاب یا واکنش به رویدادهای پس از سال ۶۵۱ میلادی سکوت کرده است و این شاهدی بر قوت بیشتر نظریه رسمی‌سازی «مصحف عثمانی» (نظریه کلاسیک سنت اسلامی) و پیش‌تر از آن، حدفاصل بین این تاریخ و رحلت پیامبر اسلام است.

ارسال//  سکوت قرآن درباره حوادث سال 650 میلادی تدوین قرآن مروانی را منتفی می‌کندبه گزارش ایکنا، علی سلطانی؛ دانشجوی دکتری مطالعات تطبیقی دانشگاه بن، شامگاه 23 اسفند در نشست علمی «سکوت قرآن پس از سال ۶۵۰ میلادی (۲۹ ه.ق)؛ نقد شواهد درون‌متنیِ استیون شومیکر در اثبات تاریخی دیرتر از مصحف عثمانی برای رسمی‌سازی قرآن» که از سوی انجمن مباحثات قرآنی برگزار شد با بیان اینکه بنده در این ارائه مدعی هستم که بر خلاف ادعای آقای  شومیکر و همفکرانش و بر پایه نقد درون متنی که نام آن را برهان سکوت می‌گذارم، قرآن در مورد بافتار تاریخی پس از سال 650 میلادی یا 29 هجری قمری سکوت کرده است یعنی در قرآن نشانه‌هایی در مورد نیمه دوم قرن هفتم میلادی نمی‌توانیم پیدا کنیم و به تعبیری آن دوره در قرآن، بازتاب تاریخی ندارد.

متن سخنان این پژوهشگر به شرح زیر است:

ادعای من در این بحث این است که قرآن درباره حوادث پس از سال 650م – مصادف با تدوین مصحف عثمانی – سکوت کرده است و این مسئله بدین معناست که ادعای شومیکر درباره اینکه قرآن 50 سال بعد از دوره عثمان تدوین شده زیر سؤال خواهد رفت  و رد خواهد شد.

مدعیان تدوین قرآن در دوره عبدالملک – که به نام تجدید نظرطلبان شناخته می‌شوند – اسلام را جریانی توحیدی _ آخرالزمانی و ادامه جریان مسیحی _ یهودی می‌دانند، موتور محرکه اسلام و به خصوص جنگ‌هایی که رخ داد را پدیده آخرالزمانی می‌دانند به این معنا که دنیا در حال خاتمه یافتن است و چیزی به پایان عالم باقی نمانده است؛ از منظر آن‌ها اسلام آمد تا در ذیل تفکر آخرالزمانی، مناطقی را از جمله اورشلیم فتح کند و معبد جدیدی - بیت‌المقدس - تاسیس کند و در اینجا این جهان به پایان می‌رسد.

 از دید این افراد، قرآن، محور آغازین این جنبش نیست بلکه محصول تشکیل خلافت و امپراتوری سیاسی اموی است که وقتی غلبه یافت به ضرب سکه و توسعه قلمروها پرداخت و در ذیل آن هم متن وسیعی به نام قرآن منتشر کرد. این هسته اصلی مدعیات آنها است.

مطالعات دانشگاهی قرآن تا سال 1915 قائل بود قرآن در دوره عثمان تدوین شده است اما تجدیدنظر‌طلبان مدعی تدوین قرآن در زمان عبدالملک هستند؛ این ادعا با بروز و ظهور کسانی چون ونزبرو به قرن هشتم میلادی رسید. پژوهشگران قرآنی نواندیش ولی معتدل می‌گویند بخش‌هایی از قرآن تا سال 700 میلادی گردآوری‌ غیر نهایی شده بود و افراد تندرو این جریان می‌گویند با مرگ عبدالملک مروان یعنی سال 75 قمری، تدوین رسمی قرآن آغاز شده است و جرح و تعدیلاتی در قرآن رخ می‌دهد و در پایان قرن هشتم متنی شبیه متن امروزی شکل می‌گیرد. کفه ترازو در بین آراء مختلف در مورد تدوین قرآن به نفع گزارش تاریخی مصحف عثمانی و نظریه کلاسیک سنت اسلامی سنگین‌تر است، نه قرآن مروانی. 

پرسش اصلی پژوهش این است که با فرض پذیرش نظریه مصحف مروانی، آیا متن قرآن از این تاریخ تدوین دفاع می‌کند و آیا این گفتمان در قرآن بازتابی دارد، به خصوص که تحولاتی در دوره 650 تا 700 میلادی وجود دارد مثل اینکه عالم اسلام در حال توسعه و گسترش بوده و خلافت مستحکم سیاسی ایجاد شده است یا برعکس قرآن نسبت به این نظریه ساکت است و از این سکوت می‌توان نتیجه گرفت مصحف مروانی ریشه‌دار نیست و این نظریه نمی‌تواند به قرآن برای اثبات ادعای خود استناد کند؟

اصلی‌ترین منبعی که بنده مدنظر قرار داده‌ام مقاله آقای شومیکر به نام «اشراط‌ الساعه» است. او می‌گوید «متاسفانه قرآن بین فوریت آخرت‌گرایانه و توسعه قلمرو مؤمنان و نیروی نظامی ارتباط برقرار نمی‌کند». او خودش اعتراف دارد که قرآن خط ربطی میان بافتار آخرت‌گرا و توسعه قلمرو سرزمین‌ها ندارد.

انگیزه آخرالزمانی؛ عامل حضور مسلمین در فتوحات

خاورپژوهان درگیر پاسخ به این مسئله هستند که مسلمانان با چه انگیزه‌ای به جنگ می‌رفتند و سختی‌ آن را تحمل می‌کردند؛ و در فضای اسلام‌ستیزی می‌گویند آنها دنبال قدرت و ثروت بودند. آنها عالم را رو به پایان می‌دیدند و به دنبال تصاحب مسجد بیت‌المقدس و ایجاد آمادگی برای پایان عالم و رستاخیز بوده‌اند. اما شومیکر، انگیزه محوری آنها را انگیزه‌های آخرالزمانی، دینی و جهادی می‌داند.

«فرد دانر» که مهمترین نظریه‌پرداز تجدیدنظرطلب معتدل است می‌گوید در قرآن برخلاف احادیث، هیچ‌گونه شاهد تاریخی در پیش‌بینی حوادث بعد از رحلت پیامبر(ص) وجود ندارد و این نشان می‌دهد قبل از فتوحات تمدنی مسلمین قرآن بسته و نهایی شده است. شومیکر هرچند در کتاب «پیامبری که ظاهر شد» بسیار به دانر استناد کرده است، ولی در این مورد با او هم نظر نیست و می‌گوید همان‌طور که در انجیل یوحنا حوادث پس از عیسی را پیش‌بینی نمی‌کند اما چند دهه بعد نوشته شده است، قرآن هم این‌طور است.

آقای سینایی می‌گوید در انجیل یوحنا در داستان شفای کور مادرزاد، سران یهودی تصمیم گرفتند عیسی را از کنیسه اخراج کنند و این دقیقاً دوره تدوین خود را انعکاس می‌دهد. او می‌گوید هرچند قرآن از عبارات صریح تا حد ممکن پرهیز می‌کند و در حوادث و اسامی به حداقل اکتفا کرده است (از جمله نام خلفا در قرآن وجود ندارد) لذا انتظار نداریم به حوادث 650 میلادی اشاره کند. سینایی می‌پرسد آیا در قرآن آیاتی با گره هرمنوتیکی داریم که با حوادث سال 680 و یا 690 میلادی روشن شود؟

مدعیان تدوین قرآن در دوره عبدالملک، از برهان سکوت استفاده می‌کنند به این بیان که سنت اسلامی 150 سال بعد از وفات پیامبر(ص) تدوین شده است و منابع غیر اسلامی – 40 کتاب به استناد شومیکر _ 70 الی 10سال بعد اشاره به وجود کتابی به نام قرآن در بین مسلمین اولیه دارند. به عبارت دیگر قرآن، سکوت کرده است و با سکوت قرآن، نمی‌توان ادعای سنت اسلامی را پذیرفت.

سکوت قرآن در حوادث سال 650 میلادی

بنده با استفاده از برهان سکوت و در سه گام، می‌گویم قرآن درباره حوادث بعد از سال 650 میلادی سکوت کرده است: ۱- آیه یا آیاتی نداریم که آشکارا مشیر به بافت تاریخی پس از 650 باشد ۲- آیه یا آیاتی نداریم که در پرتو حوادث پس از عبدالملک تبیین بهتری داشته باشد 3- بازتاب بافتار تاریخی در هر متنی ناگزیر است چون متن در خلأ، تدوین نمی‌شود. سه دسته آیات وجود دارد که ممکن است ادعا شود اشاره به بافت تاریخی پس از ۶۵۰ دارد اما با توجه به شواهد زیر بیانگر حوادث پس از ۶۵۰ نیست: 1- آیه ۲ سوره روم. تجدیدنظرطلبان با تمسک به ذیل حدیثی از سنن ترمذی، قرائت «غَلَبت الروم» را ترجیح می‌دهد و آن را بر موفقیت‌ رومیان در جنگ‌های بیزانسی تطبیق می‌کند. اما این نقل، ضعیف‌ترین نقل از ۴ روایت ترمذی است، و دیگر نقل‌ها مؤید قرائت مشهور «غُلِبت الروم» است.

سینایی می‌گوید اینکه مسلمانان به انگیزه استفاده از این آیه برای اثبات صحت پیشگویی قرآن، آن خوانش را مطرح کرده باشند منطقی‌تر است. 2- آیه ۶ سوره صف؛ تجدیدنظرطلبان، قرائت مصحف اُبی‌بن کعب از این آیه را آخرالزمانی می‌داند. اما حتی آن قرائت هم آخرالزمانی نیست و بیان ختم نبوت است و شاهدی از کتاب دانیال 9:24 بر این مطلب نقل شد:«رؤیا و نبوت مهر گردد» 3- آیات ۸۳ تا ۱۰۱ سوره کهف. تجدیدنظرطلبان، ذوالقرنین را افسانه اسکندر می‌دانند که در سال‌های ۶۲۹ تا ۶۳۶ تولید شده و بافتاری آخرالزمانی دارد. اما در نقل قرآن از ذوالقرنین با افسانه اسکندر اختلاف هست و هر دو از یک منبع دیگر برگرفته‌اند و بینامتنیت منفی قرآن نشان از منقح بودن منشأ آن دارد.

نتیجه بحث آن که نقد درون‌متنیِ قرآن حاکی از آن است که آیات مصحف در بازتاب یا واکنش به رویدادهای پس از سال ۶۵۱ میلادی سکوت کرده است و این شاهدی بر قوت بیشتر نظریه رسمی‌سازی «مصحف عثمانی» (نظریه کلاسیک سنت اسلامی) و پیش‌تر از آن، حدفاصل بین این تاریخ و رحلت پیامبر اسلام، است.

انتهای پیام
captcha