به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «خدای درون، ماهیت و ادله علیه آن» امروز دوشنبه 28 آذرماه از سوی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
احمد شاکرنژاد عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در این نشست گفت: اهمیت این بحث وقتی معلوم میشود که برخی پژوهشهای خام را میبینیم و بدون اینکه درک درستی از خدای درون در معنویتهای جدید داشته باشیم به راحتی آن را با خدای درون در آموزههای اسلامی مقایسه میکنیم اما واقعیت این است که اینها فقط لفظ مشترک هستند و مشابهت دیگری بین آنها نیست چراکه معنای خدای درون در میان این دو اندیشه کاملاً متفاوت است.
وی ادامه داد: یکی از شاخهها در خداشناسیهای کنونی وجود دارد که بیشتر به خدای درون نزدیک است که بنده اسم آن را فروکاهشی غیرحذفی مینامم. یعنی در معنویت عصر جدید، یک فروکاهش داریم که لزوما شبیه دیدگاه ماتریالیستی نیست، یعنی حذفی نیست بلکه دیدگاه الوهیت را قائل است. البته لازم به ذکر است که بنده درباره سوژهای به نام معنویت عصر جدید صحبت میکنم. برخی میگویند خدای این جریان را نباید اشتباه بفهمیم چون خداشناسی اینها بسیار دم دستی و پیش پا افتاده است و پیچیدگی خاصی در آن وجود ندارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی یادآور شد: گفته شده این جریان نگاهی هولیستی یا کُلنگرانه به عالم دارد. در دیدگاه هولیستی، جهان یک کلِ یکپارچه مادی فرض میشود که این کل، چیزی بیشتر از مجموعه اجزای آن است وگرنه از مادیت خودش فراتر نرفته است. این لزوماً به معنای یک روح یا الوهیت در عالم نیست بلکه با برخی از نظریات فیزیک کوانتوم یا نظریات زیست شناسی، آن را توجیه کردهاند و گفتهاند که ما جهانی یکپارچه داریم که از آن به گایا تعبیر میکنند. این جهانی که آنها بدان اشاره میکنند شعوری دارد که مربوط به جهانِ غیب نیست بلکه مربوط به ماده است. حال اگر بخواهیم این را مشابهسازی کنیم با اولویت درونی یا خدای درون که ما در ادبیات دینی داریم شباهت زیادی دارد اما این فقط یک اشتراک لفظی است.
شاکرنژاد تصریح کرد: باید دانست نگاهی که بنده آن را فروکاهشی مینامم دو رویکرد استقرایی و فازی دارد. برخی میگویند برای درک شعور جهانِ هولستیک باید تجارب خاصی داشته باشیم که مثلاً با اتصال به انرژیها و مدیتیشن به دست آمده است و با این شعور کیهانی بتوانید ارتباط برقرار کنید. برخی نیز میگویند این ارتباط فازی است یعنی مبهم است و من و شما نمیفهمیم چه اتفاقی میافتد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: از نظر این دسته از افراد، اما اگر بخواهیم تکنیکهایی به خرج داده و به این شعور دست پیدا کنیم آن وقت از این شعور کیهانی درکی را پیدا میکنیم بنابراین باید دانست اشتراکی که از خدای درون در میان معرفتهای نوظهور با آنچه در سنت دینی ما با عنوان روح و معرفت مطرح میشود صرفاً اشتراک لفظی است.
همچنین هادی وکیلی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: تجربه بنده در زمینه معنویتهای نوظهور نشان داده که باید صدها صفحه مطلب در این زمینه بنویسیم تا بتوانیم برای دقایقی در این موضوع صحبت کنیم. به طور کلی بشر به لحاظ روانشناختی، معرفت شناختی، وجودی و فلسفی، به چیزی به نام دیگری فکر میکند. این دیگری گاهی خودِ شخص است اما گاهی از لفظِ خدا استفاده میکند.
وی ادامه داد: بنابراین معتقدم بشر برای حل این معمای خویش، تلاش میکند به خدایی در بیرون برسد و اگر در بیرون نرسید در درون خودش بسازد و از آن نگهداری کند. خدای درون، مرتبط با مبنا قرار دادن فردیت در جنبشهای معنویتگرای جدید است و معتقدم ما زمانی به کشف یا جعل خدا پی میبریم.
حجتالاسلام والمسلمین محمدمهدی گرجیان، عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، نیز در این نشست با اشاره به اهمیت ارائه ادله درباره خدای درون بیان کرد: امروزه بسیاری از اندیشمندان میتوانند مباحث جدیدی را در این زمینه دنبال کنند و شرایط برای طرحهای پژوهشی و پایاننامهها و پروژههای خوب فراهم است. در این راستا گزارشاتی پژوهشی از خدای درون و گزارشاتی شخصی مبتنی بر آموزههای دینی ارائه شده است. نکته دیگر اینکه باید ادلههایی که له و علیه خدای درون وجود دارد را ارائه داد و صرفاً به توصیف آن اکتفا نکنیم. چه بسا توجه نکنیم در برخی از این نوشتهها بوی اومانیسم به مشام میرسد. لذا اگر حدود و ثغور مطالب دیده نشود و افراد با مطالب آشنا نباشند چه بسا الفاظ، افراد را گمراه کنند.
گرجیان در پایان سخنان خود یادآور شد: درباره این جمله که «من عرف نفسه فقد عرف ربه» باید گفت که این را از دو زاویه میتوانیم بررسی کنیم. یکی شناخت آفاقی و دیگری انفسی است بنابراین باید روشن کنیم که هر کدام از مکاتبی که درباره خدای درون اظهارنظر کردهاند، شناخت آفاقی یا انفسی را مد نظر دارند.
انتهای پیام