آخرین شماره از دوفصنامه «پرتو وحی» منتشر شد
کد خبر: 3940126
تاریخ انتشار : ۱۹ آذر ۱۳۹۹ - ۱۶:۵۴

آخرین شماره از دوفصنامه «پرتو وحی» منتشر شد

شماره نخست از سال ششم دوفصلنامه مجله پرتو وحی به صاحب‌امتیازی دانشگاه مفید قم با شش مقاله منتشر شد.

پرتو وحی

به گزارش ایکنا، در این شماره از مجله پرتو وحی مقالاتی با عناوین «تحلیل ادبی ـ بینامتنی «تسجیر دریاها» در آیه ششم سوره تکویر: تعبیری رویاگونه یا متعارف؟»،‌ «سلسله مراتب در تعالیم دین»، «شکاکیت دینی و آموزه های دکارتی»، «بررسی دیدگاه های جامعیت قرآن کریم به ویژه در شریعت با نگاهی بر دیدگاه صادق بلعید در «القرآن و التشریع»»، «بررسی تطبیقی حق حیات از دیدگاه قرآن کریم و اسناد حقوق بشر» و «کاربرد ظن در قرآن کریم: تاملی پیرامون اقوال مفسران در تفسیر «ظن» به یقین» منتشر شده است.

«تسجیر دریاها» در آیه ششم سوره تکویر: تعبیری رؤیاگونه یا متعارف؟

رحیم نوبهار در چکیده این مقاله می‌نویسد: به گمان عبدالکریم سروش تعبیرهای رؤیاگونه‌ای در قرآن یافت می‌شود که تنها باید آن‌ها را تعبیر کرد. یکی از تعبیرهایی که وی بدان استشهاد نموده، «تسجیر دریاها» در آیه ششم سوره تکویر است. در حالی که آیه به معانی مختلفی تفسیر و ترجمه شده است، دکتر سروش با مسلم انگاشتن تفسیر آیه به «آتش گرفتن دریاها» آن را تعبیری رؤیاگونه شمرده است. این در حالی است که واکاوی معانی واژه «سجر» و مطالعه بینامتنی این تعبیر در متون عربی پیش از قرآن یا همزمان با آن نشان می‌دهد که هم فعل «سُجر» و هم «سُجّر» دارای معانی متعارفی مانند برآمدن و بالا آمدن، فرو رفتن، به هم آمیختن، گرم شدن و سرخ شدن است. به این سان، مضمون آیه در چارچوب مباحث لغت شناسی رایج و تحلیل ادبی کاملاً قابل فهم است و ارتباطی با تعابیر رؤیایی ندارد تا به تعبیر نیاز داشته باشد.

سلسله مراتب در تعالیم دین

عبدالرحیم سلیمانی در چکیده مقاله «سلسله مراتب در تعالیم دین» می‌آورد: آیا همه اجزاء دین به یک‌میزان از اهمیت برخوردارند یا اینکه برخی مهم‌تر و برخی کم‌اهمیت‌تر هستند؟ برخی گفته‌اند دین مغز و پوستی دارد یا به تعبیر دیگر، صدف و گوهری دارد؛ ولی تعبیر مغز و پوست و گوهر و صدف برای تعالیم دین شایسته نیست؛ چراکه پوست و گوهر و صدف ارزش واقعی ندارند. گاهی نیز تعبیر ذاتی و عرضی در دین به‌کار رفته است که دست‌کم، اگر مقصود از دین تعالیم آن‌هم باشد، دقیق نیست. در این نوشتار، سخن این است که دین جسم و جان یا بدن و روحی دارد که جان و روح اصل است و همه اجزاء دیگر و نیز میزان اهمیت آن‌ها را می‏بایست با این روح که در همه اجزاء سریان دارد، سنجید. ذاتی و عرضی بودن یا ثابت و متغیر بودن احکام به این روح بستگی دارند.

شکاکیت دینی و آموزه‌های دکارتی

سید مسعود موسوی کریمی در طلیعه مقاله «شکاکیت دینی و آموزه های دکارتی» آورده است: شک در باور‌های دینی و بازنگری در آن‌ها، چنانچه بر پایه معیارهای درستی‌ صورت نپذیرد، به هرج‌ومرج فکری و رفتاری در جامعه می‌‌انجامد. در این نوشتار، با کمک تفسیری از روش شک دکارتی، معیارهای بازنگری در باورهای جاافتاده دینی تبیین شده است. نخست، ضمن اشاره به ریشه‌های شکاکیت دینی، نقش مخرب پیش‌زمینه‌‌های ذهنی‌ در داوری‌های دینی بررسی‌ شده و سپس ضمن شرح ساختار منطقی‌ یک نظام باور، ارزش‌های شناختی‌ متفاوت شک‌های‌ بنیادین و غیر بنیادین معرفی شده‌اند. در مرحله بعد، تفاوت شک در مقام نظر و شک در مقام عمل تبیین شده و بایستگی تمایز میان این دو مقام نشان داده شده است. در پایان، اخلاق شک کردن و مسیولیت‌های اجتماعی فرد شک‏کننده بررسی شده است.

بررسی دیدگاه‌های جامعیت قرآن کریم با نگاهی بر دیدگاه صادق بلعید

سید ابوالفضل موسویان و سعید عابد در چکیده این مقاله می‌نویسد: مسئله «جامعیت قرآن» که در روزگار ما اهمیتی دوچندان یافته، از دیرباز به‌عنوان یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن مورد استناد اندیشمندان اسلامی بوده است؛ هرچند این اصطلاح از واژگان نوظهور است و در آثار پیشینیان با عنوان‏هایی همچون علوم مستنبط از قرآن، مورد اشاره قرارگرفته است. در اصلِ جامع بودن قرآن در گستره هدایت و تأمین نیازهای بشر، میان شیعه و سنی اختلافی نیست؛ ولی در مصداق‌ها، کیفیت و گستره جامعیت قرآن و احکام اختلاف‏های فراوانی یافت می‌شود که به‌سادگی نمی‌توان از آن چشم‏پوشی کرد. در این نوشتار ضمن بررسی دو دیدگاه حداکثری و حداقلی و تطبیق نظریات صادق بلعید با این دیدگاه‌ها، اصالت و برتری دیدگاه اعتدالی آشکار می‏شود. در دیدگاه حداکثری، قرآن کریم جامع همه دانش‌ها و موضوعات الاهی و بشری است. در برابر آن، دیدگاهی است که مفاهیم و معارف قرآن را فردی و مربوط به حیات اخروی انسان دانسته و حتا در مسائل فقهی به حداقل نظر داده است. این دیدگاه موردِ تأیید صادق بلعید، استاد دانشگاه تونس، در کتاب «القرآن و التشریع» است.

حق حیات از دیدگاه قرآن کریم و اسناد حقوق بشر

محمدحسن موحدی ساوجی در مقدمه این مقاله تطبیقی می‌آورد: حقِ حیات یکی از بنیادی‌ترین حقوق انسانی است که زیربنای دیگر حقوق به شمار می‌رود. حق‏بودن، تنها یک حیثیت از حیات را تشکیل می‌دهد که ملازم با حیثیت تکلیفی، صاحب حق را مکلف به رعایت آن کرده است. حق حیات پیش از انعکاس در اسناد بین‌المللی حقوق بشر، مورد تأکید قرآن کریم و روایات اسلامی بوده است و جایگاه و اهمیت این مسئله را در منابع دینی، می‌توان در جستارهایی همچون: حرمت قتل نفس، خودکشی، فرزندکشی و قتل جنین پیگیری کرد.

کاربرد ظن در قرآن کریم: تأملی حول اقوال مفسران در تفسیر "ظن" به یقین

انتهای پیام
captcha