به گزارش
خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایكنا) از فارس، نخستین همایش ملی «شیراز، خاستگاه تعزیه» طی روزهای 25 تا 27 مهرماه جاری با حضور 6 گروه تعزیه برتر كشورمان از استانهای فارس، یزد، قزوین، مركزی و اصفهان در محوطه بیرونی كتابخانه اسناد ملی فارس برگزار شد.
عبدالصمد فهندژ سعدی، رئیس كانون تخصصی تعزیه استان فارس در حاشیه این همایش گفت: طی سه روز 6 گروه تعزیه به اجرای برنامه خود پرداختند ضمن اینكه در این ایام پژوهشگران تعزیه كشورمان در لابهلای اجرای گروههای تعزیه به سخنرانی پرداختند.
وی افزود: در روز نخست گروه اصفهان، روز دوم گروههای قزوین و اراك و در روز سوم و اختتامیه یك گروه از یزد و دو گروه از استان فارس كه یكی تعزیه حضرت علیاكبر(ع) و دیگری فرنگیخوانی اجرا كردند.
فهندژ سعدی اظهار كرد: این برنامه بههمت مشترك كانون تخصصی تعزیه استان فارس، كتابخانه اسناد ملی فارس، میراث فرهنگی، شورای شهر شیراز و ادارهكل اوقاف و امور خیریه فارس برگزار شد.
كوروش كمالی سروستانی، رئیس كتابخانه اسناد ملی فارس در مراسم اختتامیه این همایش نیز به ارائه تاریخچهای از هنر تعزیه پرداخت و گفت: نصرالله فلسفی در كتاب زندگانی شاه عباس اول، یعقوب آژند در كتاب نمایش در دوره صفوی، جلال ستاری در كتاب زمینه اجتماعی تعزیه و تئاتر در ایران، محمدعلی سلطانی در كتاب طریقت صفویه و بسیاری از سفرنامهنویسان خارجی به ویژه ویلیام فرانكلین انگلیسی، برآنند كه تكوین شبیهخوانی و تعزیه خوانی در دوران صفویه بوده است و تكامل و عمومی شدن آن در دوران كریمخان زند در شیراز و همه این شواهد را استاد صادق همایونی در سال 1377 در كتاب ارزشمند شیراز، خاستگاه تعزیه در كنار هم آورده است.
وی افزود: گرچه تاكنون پیرامون تاریخ تعزیه ویژگیها و زیباییهای آن و نسخ و روایات مختلفش تحقیقات درخوری صورت پذیرفته اما توجه به خاستگاه و زمینه اجتماعی آن از پژوهشی كم رنگتر بهرهمند بوده است شاید بتوان با برخی از صاحبنظران در این راستا هم داستان شد كه در واقع خروج شیعه از جامعه یا امت واحده اسلامی درام آفرید و احساس غیرت پدید آوردند زیرا شیعه با تقدیر به معنای سیاسی واژه یعنی واقعیت تاریخ تعصر و نظام حاكم درگیر شد و این برخورد مبتنی بر دریافتی دراماتیك از تاریخ بود.
كمالی سروستانی ادامه داد: به زعم شیعه، تاریخ از معصومیت دورافتاده بود چون خون علی(ع) و حسین(ع) پیمان با خدا را شسته بود پس باید لوث گناه را از دامان تاریخ سترد. به انتظار روزی كه منجی ظهور كند و آلودگیها را بزداید بنابراین شیعه حكومت مستقر را غاصب میشمرد و واقعیت عینی را قبول نداشت و به نظامی آرمانی میاندیشید و آرزومند جایگزین كردن با نظام حاكم بود و به بیانی دیگر میخواست با ارادهاش تاریخ را در مسیری دیگر اندازد زیرا باور نداشت كه آن تاریخ یا جبر عادلانه و مثبت و امیدبخش و موجب خوش بینی و بهروزی و نیك فرجامی باشد.
وی اضافه كرد: از این رو شیعه ضرباهنگ زمان درونیاش با ضرباهنگ روند تاریخی یا زمان برونی همخوان نبود. بدین جهت سر به اعتراض برداشت. چون در درون و بیرون خویش آنچه حس و مشاهده میكرد، سراسر تضاد بود و همین تناقض و تعارض، زمینهساز پیدایی درا با كشف درام شد. به بیانی دیگر شیعه نخواست خوش بینانه به تاریخ و جماعت عصر بپیوندد بی هیچ گونه جدل و جدال و با نادیده انگاتشن فردیت و امحا شخیصتش در جماعت یكپارچه، مستحیل شود. این فردگرایی در قبال جمعگرایی بوده كه درام آفرید.
كمالی سروستانی اظهار كرد: محمد عزیزه كه این فرایند را صورت بندی كرده بر آن است كه تشیع به كشف تئاتر نائل آمد زیرا قانونشكنی را تجربه كرده بود و به ناهمگون و ناهنجار شده بود؛ نتیجه اینكه در ایران پس از اسلام، شاهد ظهور و رواج و رونق درمانی تاریخی ـ اسطورهای و مردمپسند به نام تعزیهایم.
وی یادآور شد: شیعه به سبب آنكه هر حكومت جز حكومت امامان و نواب امامان معصوم را غاصب میدانست با واقعیت تاریخی درگیر شد یعنی تاریخی را كه واقعیت داشت، انكار و تكذیب كرد و تاریخی آرمانی را كه هنوز نبود، ولی میبایست میبود بر حق دانست و این ناخوانی و ناهمزمانی كه ریشه و خصلتی سیاسی و اجتماعی و نه تنها اخلاقی داشت و نبرد میان خیر و شر و نور و ظلمت، اسطوره زیربنای آن است. بذر درام را در ذهن و ضمیر شیعیان افشاند كه اندك اندك بالید و برداد و تعزیه شد و بدین ترتیب بر تارك تاریخ نقشی از حماسه و اسطوره را رقم تا تعزیه گردانان به تصویر دوبارهای از این شكوه و حماسه دست یازند.
كمالی سروستانی در پایان گفت: ما این نمایش آئینی را فرصتی برای دوباره اندیشیدن به شكوه، رادمردی و آزادگی و استقامتی بر میشماریم كه ریشه در عشقی ماندگار داشت.